هيچ بازار نديدهست چنين كالايی - دويست و پنجاه و يك
You wouldn't want to get lost in so much space
DFM work cars
*
DFM work cars
*
بعضی وانت/كاميونتها، چنان فضای بزرگی در اختيارتان قرار میدهند كه برای كشف ابعادش، بايد نقشهبرداریاش كنيد و مراقب باشيد كه در آن گم نشويد؛ مثل «هانسل و گرتل»، كه در مسير جنگل، تكههای نان پشت سر خود رها میكردند تا هنگام بازگشت، راه را گم نكنند، و خب البته از پرندگانی كه آنها را برمیچيدند غافل بودند.
*
حاشيه: ها؟ اشتباه كه نمیكنم؟ «هانسل و گرتل» بود ديگر؟ بههرحال، هرچه نباشد، چهل سال پيش در نخستين سالهای دبستان آن قصه و قصههای ديگر را خواندهام؛ هيچ بعيد نيست كه آدمها و اتفاقها در ذهنم جابهجا شده باشند.
*
حاشيه: ها؟ اشتباه كه نمیكنم؟ «هانسل و گرتل» بود ديگر؟ بههرحال، هرچه نباشد، چهل سال پيش در نخستين سالهای دبستان آن قصه و قصههای ديگر را خواندهام؛ هيچ بعيد نيست كه آدمها و اتفاقها در ذهنم جابهجا شده باشند.
4 comments:
اختیار دارین ! شما و فراموشی؟ بله هانسل و گرتل بود.
داستان درسته.
اقای الد فشن؟؟؟؟
یعنی جدی جدی انقدر الد هستید؟
پس باید نزدیک 50 باشید؟ که ما اصلا چنین چیزی رو باور نمی کنیم!
مثله همون 8-7 سالگی تون به نظر میاین!
کاش گاهی به وبلاگ من هم سر بزنید
www.mordad421.blogspot.com
گرچه به قشنگی وبلاگ شما نیست
ببخشيد من نميفهمم "هيچ بازار نديدست چنين كالايي" با "هنر تبليغات" چه فرقي دارد.
Post a Comment