Graphic Design: Magazine Cover 03
هفتهنامه نيويوركر در پنجمين سالگرد يازدهم سپتامبر، برای نخستين (و تنها) بار در همه عمر هشتادوسه سالهاش، با يك جلد دوقسمتی (صفحه يك و سه) منتشر شد. اما اين اثر درخشان، كه عنوان بهترين جلد سال دوهزاروشش را از انجمن سردبيران مجلههای امريكا دريافت كرد، داستانی دارد.
در سال هزارونهصدوهفتادوچهار، فيليپ پتی آكروبات بهنام فرانسوی، فاصله دو برج تجارت جهانی را بر روی طنابی باريك پيمود و خاطره و تصويری تكرارنشدنی بر جای گذاشت كه سیودو سال بعد، دستمايه گردانندگان نيويوركر برای طراحی اين جلد شد. براساس ايده و طرحی از جان ماوروديس (طراح و تصويرگری كه پيش از آن هم جلدهايی برای نيويوركر كار كرده بود)، اُوِن اسميت طرح تازهای خلق كرد كه فيليپ پتی را در حال گذر در فاصله برجها نشان میدهد، اما اينبار در غياب دلهرهآور خود برجها. اين تصوير غريب، همانیست كه به شكل كامل در صفحه سه نيويوركر چاپ شد و نسخه هولناكتر آن، كه با حذف همه فضای پيرامون پتی حاصل شده بود، در صفحه يك: آن راهپيمودن كابوسوار در فضايی خالی و ارتفاعی هيچكجايی، هراس و تعليق مرگبار آدمهايی را ثبت میكند كه در آن حادثه جان باختند، و همه دلهرههای آدمهای ديگری را تصوير میكند كه در دوران تغييريافته و ناامن پس از آن، در اين جهان به سر میبرند؛ به سر میبريم.
...
حاشيه يك: از سر ِ يك كنجكاوی حرفهای، بسيار دلم میخواهد بدانم كه آيا ايده اين جلد از همان ابتدا دوقسمتی بود، يا پس از آماده شدن طرح آقای اُوِن اسميت، به ذهن كسی رسيد و بر روی آن كار شد و قوام يافت. پاسخش را خواهم يافت.
حاشيه دو: اما اين جلد، در مسابقه كسب عنوان بهترين، دو رقيب نهايی هم داشت، كه يكی از آنها میتواند مناقشهانگيز باشد. توضيح اين مناقشه، در كامنتهای احتمالی و پرشور نيمی از اجتماع در حاشيه همين يادداشت خواهد آمد. يكی از آنها، تصوير آقايان باراك اوباما و محمدعلیست بر روی جلد نشريه «ونيتی فير»؛ و ديگری (همان مورد مناقشهانگيز، كه يكبار ديگر هم در همين وبلاگ منتشر شده و ابراز احساسات قابل توجهی را در پی داشته) تصوير آقای جورج كلونیست بر روی جلد نشريه «اسكوار». اما توصيه مشفقانه آقای اولدفشن به هر دو نيمه اجتماع - بهويژه يكی از آن دو! - اين است كه موازين حرفهای و عقلانی را در همه موارد - بهويژه انتخاب جلد سال - بر غليان احساسات، برتر بدانند و بدارند!
در سال هزارونهصدوهفتادوچهار، فيليپ پتی آكروبات بهنام فرانسوی، فاصله دو برج تجارت جهانی را بر روی طنابی باريك پيمود و خاطره و تصويری تكرارنشدنی بر جای گذاشت كه سیودو سال بعد، دستمايه گردانندگان نيويوركر برای طراحی اين جلد شد. براساس ايده و طرحی از جان ماوروديس (طراح و تصويرگری كه پيش از آن هم جلدهايی برای نيويوركر كار كرده بود)، اُوِن اسميت طرح تازهای خلق كرد كه فيليپ پتی را در حال گذر در فاصله برجها نشان میدهد، اما اينبار در غياب دلهرهآور خود برجها. اين تصوير غريب، همانیست كه به شكل كامل در صفحه سه نيويوركر چاپ شد و نسخه هولناكتر آن، كه با حذف همه فضای پيرامون پتی حاصل شده بود، در صفحه يك: آن راهپيمودن كابوسوار در فضايی خالی و ارتفاعی هيچكجايی، هراس و تعليق مرگبار آدمهايی را ثبت میكند كه در آن حادثه جان باختند، و همه دلهرههای آدمهای ديگری را تصوير میكند كه در دوران تغييريافته و ناامن پس از آن، در اين جهان به سر میبرند؛ به سر میبريم.
...
حاشيه يك: از سر ِ يك كنجكاوی حرفهای، بسيار دلم میخواهد بدانم كه آيا ايده اين جلد از همان ابتدا دوقسمتی بود، يا پس از آماده شدن طرح آقای اُوِن اسميت، به ذهن كسی رسيد و بر روی آن كار شد و قوام يافت. پاسخش را خواهم يافت.
حاشيه دو: اما اين جلد، در مسابقه كسب عنوان بهترين، دو رقيب نهايی هم داشت، كه يكی از آنها میتواند مناقشهانگيز باشد. توضيح اين مناقشه، در كامنتهای احتمالی و پرشور نيمی از اجتماع در حاشيه همين يادداشت خواهد آمد. يكی از آنها، تصوير آقايان باراك اوباما و محمدعلیست بر روی جلد نشريه «ونيتی فير»؛ و ديگری (همان مورد مناقشهانگيز، كه يكبار ديگر هم در همين وبلاگ منتشر شده و ابراز احساسات قابل توجهی را در پی داشته) تصوير آقای جورج كلونیست بر روی جلد نشريه «اسكوار». اما توصيه مشفقانه آقای اولدفشن به هر دو نيمه اجتماع - بهويژه يكی از آن دو! - اين است كه موازين حرفهای و عقلانی را در همه موارد - بهويژه انتخاب جلد سال - بر غليان احساسات، برتر بدانند و بدارند!
2 comments:
انصافا سخته آقای اولدفشن!
خب من اگر از نظر وجدان بیدار و جهانی بخوام انتخاب کنم همون نیویورکر
اگر از نظر زیرکی و شم سیاسی و موقعیت شناسی اوباما و محمدلی
ذوق زدگی و جوگیری و خوشگل پسندی کلونی!
ولی خودمون چه عکسی شده عکس کلی و اوباما . حس داره حرف می زنه! اون رنگ زمینه خصوصا چه کرده با رنگ چهره ها. کیف کردم!
به نظرم با این انتخاب آخر من اوباما و کلی رو انتخاب کردم نه؟
و البته آن روي جلد "ونيتي فير" ماجراي پيچيده تري دارد. در واقع 20 تا روي جلد براي يك شماره مجله طراحي و استفاده شده. اين جا توضيح كاملش هست:
http://www.sharghnewspaper.ir/Released/86-04-18/262.htm#10189
(كلاً ممنون از مطلب هاي خيلي خوبتون آقاي الد فشن.)
Post a Comment