توضيح
در پاسخ چند درخواست و تذكر، كه دست كم آخرينش نشانههای آشكاری از سرزنش را هم در خود داشت، اين يادداشت بهتاخيرافتاده منتشر میشود تا توضيحی باشد پيرامون اين كه چرا رسم پسنديده ذكر منبع و ماخذ در اين وبلاگ كمتر ديده میشود.
يك. آنچه نويسنده اين يادداشت منباب علاقه شخصی و حرفهای عمدتا ً در اينترنت پی میگيرد، بسيار بيشتر از چيزهايیست كه موفق میشود سروشكلی به آنها بدهد و دوباره در اين وبلاگ منتشر كند. حجم اين ديدهها و خواندهها و ذخيرهشدهها، آنچنان زياد است كه امكان ثبت و بازيابی منابع همه آنها را تقريبا ً ناممكن میكند، بهخصوص آنكه بسياری از آنها، روزها و هفتهها پس از ذخيره شدن منتشر میشود، و گذشت زمان، يافتن سرنخ و منبع اوليه را دشوارتر میسازد.
دو. تعداد ديگری از منابع، بهخاطر وسعت آثار تماشايیشان، بارها و در فاصلههای زمانی مورد استفاده قرار میگيرند. در مورد اين منابع، انتشار نشانیشان به معنای از دست دادن امكان مراجعه دوباره است، اگرچه بههرحال يافتن آنها برای ديگران چندان هم دشوار نيست- همچنان كه بسياری از خوانندگان اين وبلاگ، خود آنها را يافتهاند و دنبالشان میكنند.
سه. اين توضيح به اين قصد و معنا نيست كه ذكر نكردن منبع را به عنوان كاستی اين وبلاگ نپذيرم؛ اين توضيح به اين قصد و معناست كه بكوشم راههايی برای كاستن از اين كاستی بيابم.
يك. آنچه نويسنده اين يادداشت منباب علاقه شخصی و حرفهای عمدتا ً در اينترنت پی میگيرد، بسيار بيشتر از چيزهايیست كه موفق میشود سروشكلی به آنها بدهد و دوباره در اين وبلاگ منتشر كند. حجم اين ديدهها و خواندهها و ذخيرهشدهها، آنچنان زياد است كه امكان ثبت و بازيابی منابع همه آنها را تقريبا ً ناممكن میكند، بهخصوص آنكه بسياری از آنها، روزها و هفتهها پس از ذخيره شدن منتشر میشود، و گذشت زمان، يافتن سرنخ و منبع اوليه را دشوارتر میسازد.
دو. تعداد ديگری از منابع، بهخاطر وسعت آثار تماشايیشان، بارها و در فاصلههای زمانی مورد استفاده قرار میگيرند. در مورد اين منابع، انتشار نشانیشان به معنای از دست دادن امكان مراجعه دوباره است، اگرچه بههرحال يافتن آنها برای ديگران چندان هم دشوار نيست- همچنان كه بسياری از خوانندگان اين وبلاگ، خود آنها را يافتهاند و دنبالشان میكنند.
سه. اين توضيح به اين قصد و معنا نيست كه ذكر نكردن منبع را به عنوان كاستی اين وبلاگ نپذيرم؛ اين توضيح به اين قصد و معناست كه بكوشم راههايی برای كاستن از اين كاستی بيابم.
3 comments:
بي منبع و يا با منبع فرقي نميكنه.كلا قبولت داريم...!باي
Oldfashion dear,
I have to go back and read my comments two times and check to see if I un-intendedly sound cynical. Couldn't figure out why it sounded " نشانههای آشكاری از سرزنش " to you. But if it did sound like that I didn't mean so.
Anyway, I could imagine that words can be tricky and can transfer meaning beyond intention.
Above all, maybe being sensitive is what makes an artist a real artist!
Thanks for the explanation on the resource thought!
این ویژهگی اینجاست نه کاستیش.
البته معیار آدمها فرق داره.
Post a Comment