...
25th Hour (2002) / by Spike Lee
*
از آدمهای دوروبرم، از كسیشان نشنيدهام كه اسپايك لی را دوست داشته باشد؛ دست ِ بالا، او موضوعیست جدی برای مطالعه. من اما از همان پانزده سال پيش، از «تب جنگل» و «كار درست را انجام بده» (كه هنوز ویاچاسشان را دارم) دوستش داشتهام؛ و حالا ديدن ِ ديرهنگام ِ «ساعت بيستوپنج»اش، مثل جايزهایست كه به خاطر پايمردی در اين دوست داشتن نصيبم شده است: قصه آخرين روز آزادی آدمی كه قرار است صبح فردا خودش را برای حبسی هفتساله به زندان معرفی كند. اين يادداشت كوتاه، شبيه پيشنهادی برای تماشا به نظر میرسد؟ خب، اگرچه بيشتر دوست دارم آن را ادای دينی به فيلمساز تلقی كنيد، يا اشارهای در باب دوست داشتن و پايمردی، يا نشانهای ملايم از حضور پنهاننگهداشتهشده تلخیها در دوروبر نويسنده يادداشت؛ اما چرا تاييد نكنم كه يك پيشنهاد هم هست: مگر همه اين وبلاگ چيست جز چيزهايی كه میبينم و دوستشان دارم و با شما قسمت میكنم...
7 comments:
سلام.
میخواستم درباره این کارم نظر بدین:
البته فکر میکنم جای اینکه تاکیدم روی دور باشه باید نجات دهنده رو مشخصتر میکردم. اینو بعد از آپلود و اتمام کار فهمیدم که اشتباه کردم. حالا بفرمایید نظر شما چیه؟
link
همه اين وبلاگ چيست جز یک عالمه حس خوب از اینکه یکی هست که با وجود همه تلخی ها، این خوبی ها را می بیند و با ما تقسیم می کند...
من از فید برنر شما استفاده می کنم.
جا داره که ازتون تشکر کنم.
بلگ جالبی دارید.
khob har kargardani ba filmash mokhatabe khodesho dare, manam Spike Lee ro doos daram,,,, mamoolan bedoone fekr kar nemikone! khoshhalam yeki peida shod harchand kootah eshareyi be 'film' kone!
khob har kargardani ba filmash mokhatabe khodesho dare, manam Spike Lee ro doos daram,,,, mamoolan bedoone fekr kar nemikone! khoshhalam yeki peida shod harchand kootah eshareyi be 'film' kone!
who doesnt like him anyway?
I love the scene that he is talking to himself in front of a mirror.
F... this, F... that.....
Post a Comment