هركه آمد عمارتی نو ساخت - بيست و دو
*
صد سال پيش از اين، رنگ سرخ در هيئت «شبح»ی پرآوازه در كوچه پسكوچههای سن پترزبورگ – يا آنگونه كه آن كتابچه ممنوعه آلمانی در نخستين سطرش نويد میداد: در سراسر اروپا – پرسه میزد و تزار و پليسش را به وحشت میانداخت. ده سال پس از آن، رنگ سرخ مثل يكی از آن برفهای مهيب سراسری، تمام روسيه را پوشاند تا وحشت فقط از آن ِ تزار بهاسارتدرآمده نباشد. آن برف، بيشوكم هشت دهه طول كشيد تا آب شود و چند سالی، فقط لجن بر جای بگذارد. و حالا رنگ سرخ بار ديگر به سن پترزبورگ بازگشته است؛ جايی در حوالی رودخانه نِوا و پل وولودارسكی، ميان بلوكهای مسكونی خاكستری برجای مانده از دوران شوراها، در هيئت يك ساختمان تجاری. اما اينبار چنان درآميخته با يك نماد نامدار سرمايهداری - باركُد - كه هيچكس نه در كاربری ساختمان به اشتباه بيفتد، نه «سرخ»هايی را به ياد آورد كه دولت مستعجل بودند.
5 comments:
آقای اولدفشن جان، یک جماعتی هستند که با همین بارکد کارهای عجیب و غریبی کرده اند. مثلن گشته اند جاهای مختلف، مصداق های تصویری بارکد را پیدا کرده اند. حافظه ی سر هرمس که اعتباری ندارد، هیچ بعید نیست اصلن همین جا، پیش خودتان کارهای درخشان شان را دیده باشیم. اما این تناقض شیرین رنگ سرخ و مفهوم بارکد، از آن توضیحات شاندرمنی اما لازم بود. بعد هم ما جواب آن سوءتفاهم شما را در جاکامنتی مان دادیم، برای اطمینان از این که شما را بی خود دچار دلشوره ی عدم معاشرت نکرده باشیم، همین جا تکرار می کنیم که اتفاقن ما بدجوری فکر می کنیم که شما، شخص شما، به شدت بلد هستید که چه طور در فضای مجازی معاشرت کنید. راستش درباره ی جبرانی بودن این معاشرت در برابر معاشرت های دنیای واقعی، یک حرف هایی هست که گاس یک روزی در همین باب، زدیم. بعدتر هم ما خودمان استاد بدقولی در معاشرت های واقعی هستیم. باور نمی کنید از آقای شمال از شمال غربی بپرسید که ما جای ایشان بودیم، می دادیم اصلن لینک مان را بردارند از وبلاگ ایشان!ـ
من یک اشکال بزرگ دارم .وقتی توی وبلاگستان می گردم ناخودآگاه در حال بررسی نقطه ضعف های نویسنده ها هستم.از این اخلاقم هم در عذابم.اینجا را دوست دارم چون به اینجا که میرسم پر میشم ا زاحساسات خوب.تنها جایی است که همه اش تحسینه و تشویق
...من خب
!حسودیم شد به آقای اوف
!همینطوری الکی ها
؛)
معماریش را تحسین کرده بودی یا فلسفهاش را یا شاید هر دو ؟
جدا چه عمارتي اين جور وقتهاست كه ادم «از اينجا تا پتل پورت»!!!اش مي گيرد!
Post a Comment