Sunday, August 3, 2008

بيا زودتر چيزها را ببينيم - صد و چهل‌وهشت

Pierre Chapo, France, 1960's
*
شباهت تام‌و‌تمام اين صندلی بامزه به سه‌پايه نقاشی،
چنان است كه هركه بر آن بنشيند را، ناگزير، «تابلو» خواهد كرد؛
و گمان می‌كنم كه در چنين موقعيتی، طبع لطيف انسان
ترجيح می‌دهد كه تابلوی مذكور، به يكی از «پرتره»‌های
پير اوگوست رنوار بيش‌تر شباهت داشته باشد،
تا به يكی از «چهره»‌های دوره كوبيستی پيكاسو!

2 comments:

Anonymous said...

1: خوشحالم رفيق كه ما بلاخره موفق شديم برات كامنت بذاريم
2: خيلي مخلصيم استاد... معركه اي و دست مريزاد
3: ما هم گاه به گاه مي نويسيم و چه چيز بهتر از انكه بفهميم شما گاه به گاه مي خوانيشان و حالمان خوب مي شود و فوران انرژي مثبت است كه مي تراود
4:رفیق عزیز
اینجا همه چیز به رنگ قرمز در آمده است...
و من در کمال خونسردی در خون می غلطم...
این یک تکه از یه نوشته روانی وار من بود...
چندش آور و حال به هم زن نوشتم انگار...
از " مانیفیست چارلز منسون... یا من یک قاتل زنجیره ای هستم "
لینک ها اما انسانهای غرق در خونند
و آرزوهایی که به گور می روند... می روند؟
و خانواده... نه این وابستگی زن و مردی... خانواده " چارلز منسون "
خیلی مخلصیم
----------------------------
این جدیدترین مزخرفیه که نوشتم.....

فلاوین said...

سلام
در مورد اون مبلی که عکسش رو براتون فرستادم به مقداری توضیحات احتیاج دارم!!! چک می کنید ایمیل یاهو رو؟

 
Free counter and web stats