بيا زودتر چيزها را ببينيم - صد و چهلوهفت
André Sornay / 1935
*
*
يك. خوشبخت اگر باشی و غولها را از تاريخت نزدوده باشند، گاهی میتوانی - گاهی بايد - بر شانههاشان بنشينی تا صلابت و استقرارشان را حس كنی و به لمس درآوری و از ياد نبری؛ تا با متر و ميزانی كه آنها بدان اعتبار بخشيدهاند، قدّت را قياس كنی و قوارهات را اندازه بگيری و خودت را سراپا به سنجش درآوری؛ تا راه پشت سر را كه آنها خسته وعرقريزان اما انگار همچنان سرخوش و بانشاط، زير گامهاشان هموار كردهاند خوب ببينی و ياد بگيری و قدر بدانی؛ ...خوشبخت اگر باشی!
دو. در تمام روزهای هفتهای كه از امروز آغاز میشود، اين صفحات ميزبان غولهايی خواهد بود كه طراحی صنعتی روز جهان وامدار كار آنهاست و آبرو از كارنامه آنها میگيرد؛ به تماشای آثاری مینشينيم كه هنوز چنان تازه و «مدرن»اند كه اگر به تاريخ ساختشان نظر نياندازيم، انگار كه داريم آثار راهيافته به تازهترين نمايشگاههای «ديزاين» در ميلان يا لندن را نگاه میكنيم... و آنها را خوب نگاه میكنيم تا شايد دريابيم كه برخی انسانها چهگونه غول میشوند.
دو. در تمام روزهای هفتهای كه از امروز آغاز میشود، اين صفحات ميزبان غولهايی خواهد بود كه طراحی صنعتی روز جهان وامدار كار آنهاست و آبرو از كارنامه آنها میگيرد؛ به تماشای آثاری مینشينيم كه هنوز چنان تازه و «مدرن»اند كه اگر به تاريخ ساختشان نظر نياندازيم، انگار كه داريم آثار راهيافته به تازهترين نمايشگاههای «ديزاين» در ميلان يا لندن را نگاه میكنيم... و آنها را خوب نگاه میكنيم تا شايد دريابيم كه برخی انسانها چهگونه غول میشوند.
No comments:
Post a Comment