كتاب‌فروشی شكسپير و هم‌كاران

Judith Ott / Flickr

تاق‌چه كوچك سراميك‌ها

CampanaCeramics.etsy.com

هيچ بازار نديده‌ست چنين كالايی

Not that you would, but you could
New Tiguan
*
نه‌اين‌كه بايد اين كار را بكنيد، فقط بدانيد كه توانش را داريد
(كنجكاو خواندن ترجمه‌های تبليغاتی ديگر هستم)
*
Advertising Agency: The Gang, Australia
Executive Creative Director: Richard Johnson
Art Director: Mark Wiggins
Copywriter: Aaron Lee
Photographer: Geoff Ang

ماه پنهان است

پس از يازده سال اقامت در هلند و هجده سال زندگی در امريكا، ديشب به من تلفن كرده است. صدايش را نمی‌شناسم؛ همان‌طور شوخ و پرسروصدا، با ده‌ها اشاره و ارجاع به جزئيات دوستی قديمی‌مان خودش را معرفی می‌كند و يك‌ريز حرف می‌زند؛ اما من به حرف‌هايش توجهی ندارم؛ مبهوت گويش و لهجه‌اش مانده‌ام كه در تمام اين سال‌ها ذره‌ای تغيير نكرده؛ انگار اگر هم پايش را از انزلی بيرون گذاشته، مقصدش دست بالا يكی از بازارروزهای گيلان و بساط كردن در آن‌جاها و گفت‌وگو و مراوده با هزاران آدم محلی بوده است. می‌پرسم حميد! آخر چه‌طور؟ می‌گويد می‌دانی؛ در همه اين سال‌ها، دلم در انزلی، دلم در كوچه نديم‌باشی، دلم در خانه‌مان باقی مانده است علی‌رضا!
*
... تو فقط به خانه برگرد!

تفسير چای

catherinereece.etsy.com

يك چهره

Mickey Rourke

آينه حُسن

Sculpture of marmalade. / Flickr

دست‌ساخته‌ها

reinojacheguei.etsy.com

هيچ بازار نديده‌ست چنين كالايی

آگهی برای يك ايستگاه راديويی ويژه ورزش در چين؛
جايی كه هر اتفاق ورزشی، موضوعی برای گفت‌وگوست.
*
Advertising Agency: Ogilvy & Mather, Hong Kong
Executive Creative Directors: Simon Handford, Sandy Chan
Creative Director: Alvin Lim
Art Directors: Alvin Lim, Sonny Tjahjadi, Jason Pan, Hubert Yeung
Associate CD / Copywriter: Richard Sorensen
Retoucher: A Thousand Eyes
Account team: Tak Chi Lee, Paul Lam, Cao Yu
Published: February 2012

ماه پنهان است

دوستان قديمی فيلمی ساخته‌اند - يكی‌شان فيلم‌نامه‌اش را نوشته، يكی‌ديگرشان كارگردانی‌اش كرده - درباره آدمی‌زاده‌ای كه زمانی می‌خواست جهان را تغيير دهد و حالا به گوشه‌ای خزيده و راننده آژانس شده است. من نمی‌خواهم جهان را تغيير دهم؛ من دلم می‌خواهد جهان به همان شكل پيشين بازگردد.

*

تو فقط به خانه برگرد!

نگارخانه

White House at Night, 1890
Vincent van Gogh

سربازهای يك‌چشم

Evangeline Lilly, for Women’s Health, 2009
Photographer: Tony Duran

پاريس مال ماست

camelliatune.etsy.com

اين بخش هنوز نامی ندارد

Photographer: Rolex Dela Pena/European Pressphoto Agency
*
شهر كوئزون، فيليپين: يادبودنويسی در بزرگداشت خاطره ويتنی هيوستون

هيچ بازار نديده‌ست چنين كالايی

Bring happiness back to your closet
*
لبخند را به گنجه لباس‌های‌تان بازگردانيد.
*
Advertising Agency: Word of Mouth Communication, Riyadh, Saudi Arabia
Creative Director: Jamil Asidy
Art Director: Rahaf Ghoneim
Copywriter: Modather Abdelnour
Published: January 2011

آخرين روز هفته؛ سه

Photo: -nada / Flickr

آخرين روز هفته؛ دو

Mr David Watts / Flickr

آخرين روز هفته؛ يك

Jean-Baptiste Sinniger / Flickr

نگارخانه

elefantdesign.etsy.com

تغذيه

Marti_Martina / Flickr

كتاب‌فروشی شكسپير و هم‌كاران

babvirag / Flickr

تاق‌چه كوچك سراميك‌ها

TwistedRiverClay.etsy.com

هيچ بازار نديده‌ست چنين كالايی

Karate for kids
*
آگهی آموزشگاه كاراته برای بچه‌ها
*
Advertising Agency: Grey, Tokyo, Japan
Executive Creative Director: Masayoshi Soeda
Art Director: Takeshi Iwamoto
Copywriter: Kei Oki
Photographer: Makoto Horiuchi / Spoon
Visual Director: Yohei Yamada / Spoon

طراحی گرافيك: پوستر فيلم

يك چهره

Annette Bening

آينه حُسن

lindsay.crandall / Flickr

دست‌ساخته‌ها / چاپ دوم

Kent Rogowski

هيچ بازار نديده‌ست چنين كالايی

125 years at the movies.
*
تبليغ كوكاكولا برای صد‌وبيست‌وپنج سال حضورش در فيلم‌ها:
سياه‌وسفيد، رنگی، سه‌بعدی
*
Advertising Agency: DraftFCB, San Juan, Puerto Rico
Creative Director: Ricky Soler
Art Director: Jose Llompart
Copywriter: Mandy Garcia
Published: July 2011

سربازهای يك‌چشم

Ioana (zomer), Cornesti, 2000
Photographer: Marco van Duyvendijk

پاريس مال ماست

jenniferlillydesigns.etsy.com

ماه پنهان است

می‌دانم؛ داستان «بادی‌گارد»‌های الويس پريسلی را پيش از اين، يك‌بار ديگر هم بازگو كرده‌ام. اما شايد بد نباشد كه پيش از من، از روزگار كج‌رفتار پرسيده شود كه چرا قصه‌های تكراری ساز می‌كند.
*
چند ماه پيش از مرگ الويس پريسلی، دو تا از «بادی‌گارد»‌های او خبرنگارها را جمع كردند تا به آن‌ها بگويند كه رئيس‌شان دارد خودش را با مواد مخدر نابود می‌كند. يكی از خبرنگارها پرسيد شما كه می‌گوييد او را دوست داريد و اين مصاحبه را هم به اين خاطر ترتيب داده‌ايد تا كسی به داد رئيس‌تان برسد، چرا خودتان از او مراقبت نكرديد. يكی از «بادی‌گارد»‌ها پاسخ داد كه ما كارمان محافظت از آدم‌ها در برابر صدماتی‌ست كه ديگران ممكن است به آن‌ها وارد كنند؛ چه كاری از ما ساخته است وقتی رئيس ما خودش دارد به خودش صدمه می‌زند.
*
درست بيست سال پيش، خانم ويتنی هيوستن و آقای كوين كاستنر در فيلم «بادی‌گارد» هم‌بازی بودند: خانم هيوستن، در نقش يك آوازخوان پرآوازه (راشل مارون)، و آقای كاستنر در نقش يك «بادی‌گارد» منضبط و سخت‌گير و "بی‌احساس" (فرانك فامر)، كه قرار است از او در برابر تهديدهای يك عاشق ديوانه محافظت كند. در جريان استخدام كاستنر، يكی از مباشران خانم هيوستن / مارون درباره سابقه كاری‌اش می‌پرسد. كاستنر / فارمر پاسخ می‌دهد «دو سال محافظ جيمی كارتر، چهار سال محافظ رونالد ريگان». مباشر، انگار كه مچش را گرفته باشد می‌گويد «اما ريگان كه مورد سوء‌قصد قرار گرفت!» و كاستنر به‌سرعت جواب می‌دهد «نه در نوبت كاری ِ من!».
*
لابد خانم هيوستن هم مثل الويس پريسلی، «بادی‌گارد»‌هايی داشت؛ اما انگار آن‌ها هم، درست مثل «بادی‌گارد»‌های آقای پريسلی، حتی در نوبت كاری‌شان كاری از دست‌شان بر نمی‌آمد، وقتی كه «رئيس»‌شان داشت خودش به خودش صدمه می‌زد.
*
ويتنی اليزابت هيوستن سه سال پس از «بادی‌گارد» در فيلم ديگری بازی كرد با نام «در انتظار بازدَم». او هفت روز پيش، در چهل‌وهشت ساله‌گی، دور از چشم «بادی‌گارد»‌ها، به‌آرامی در وان هتل بورلی هيلز فرو رفت و تا ابد در انتظار بازدم باقی ماند. بدرود خانم هيوستن.

نقش ايوان

sukan.etsy.com

هيچ بازار نديده‌ست چنين كالايی

When sleeping is not an option
*
وقتی حق نداريد به خواب برويد.
*
آگهی نوعی قهوه برای وقت‌هايی كه بايد به هر ترفندی بيدار بمانيد!
*
Advertising Agency: Giovanni+Draft FCB, São Paulo, Brazil
Creative Directors: Adilson Xavier, Ricardo John
Head of Art / Art Director: Benjamin Yung Jr
Copywriter: Ricardo John
Illustrator: Andrey Gordeev
Published: February 2011

پنج سال

امروز آخرين روز، و اين آخرين يادداشت پنجمين سال انتشار اين وبلاگ است. اما گمان می‌كنم شما هم با من موافقيد كه آن دو تا واژه «آخرين»، هيچ حس خوبی ندارد. پس اجازه بدهيد اين يادداشت كوتاه پنجمين سالگرد را، جور ديگری / جور قشنگ‌تری تمام كنم: فردا، نخستين روز ششمين سال انتشار اين وبلاگ است.
*
تا شنبه بيست‌ونهم بهمن / هجدهم فوريه مراقب خودتان باشيد.

هفت روز، هفت چاپ دوم

اگر كاری كه ديروز كرده‌ای عظيم به نظر می‌رسد، معنی‌اش اين است كه امروز هيچ كاری نكرده‌ای. / لو هولتس

هفت روز غوطه‌ خوردن در «فليكر»: همين‌جوری‌های جمعه

jill willcott / Flickr

هفت روز با يك طراح

Mattias Adolfsson

هفت روز، هفت چهره

Johnny Depp

هفت روز در كنار جنبش اشغال وال استريت

Photographer: Joseph O. Holmes

هفت روز، هفت نقاش

Repose, 1911
John Singer Sergeant

هفت روز، هفت آگهی

Alive Strong Filter Coffee
*
آگهی نوعی قهوه قوی كه خواب را از سر شما می‌پراند؛
هم‌چنان كه از سر خروس سحری و ساعت شماطه‌دار!
*
Advertising Agency: Chirpy Elephant, India
Creative Director / Art Director: Jayaraman
Creative Director / Art Director / Copywriter: Leela Ram
Digital creative: Sivakumar
Account Director: Raam Prasad
Illustrator: Pravin Arasu

ماه پنهان است / پنج‌شنبه

شنيده‌ام توی مجله‌های سينمايی، خلاصه داستان فيلم‌ها را طوری می‌نويسند كه جزئيات قصه لو نرود.
*
جزئيات قصه بين خودمان خواهد ماند. خلاصه‌اش اين است: تو فقط به خانه برگرد!

هفت روز، هفت چاپ دوم

بهترين زمان برای كاشتن يك درخت، بيست سال پيش بود. بهترين زمان بعدی‌ امروز است. / ضرب‌المثل چينی

هفت روز غوطه‌ خوردن در «فليكر»: مردم در موزه

Photo: _smith_ / Flickr

هفت روز با يك طراح

Mattias Adolfsson

هفت روز، هفت چهره

Anne Hathaway

هفت روز در كنار جنبش اشغال وال استريت

Photographer: Joseph O. Holmes

هفت روز، هفت نقاش

Woman in a Black Hat, 1908
Kees Van Dongen

هفت روز، هفت آگهی

ipillow
Sleep with music
*
با موسيقی به خواب برويد
*
آگهی نوعی بالش، كه انگار با بلندگوهای ظريفی كه
در آن جاسازی شده، واسطه پخش موسيقی هم می‌شود...
*
Advertising Agency: McCann, Melbourne, Australia
Creative Directors: Phil Van Bruchem, Nick Weller
Art Directors: Maisen Hall, Giles Watson, Phil Van Bruchem
Copywriters: James Cowie, Nick Weller
Photographer: Chris Von Menge
Retouchers: Alex Pappos, Jon Ryder
Published: September 2011

ماه پنهان است / چهارشنبه

بازگرداندن وضعيت به تاريخ مشخصی در گذشته. نظرت درباره «سيستم ری‌استور» ويندوز چيست؟
*
تو فقط به خانه برگرد!

هفت روز، هفت چاپ دوم

روزی در دوران نئاندرتال، پسركی در دره‌ای می‌دويد و فرياد می‌زد «گرگ! گرگ!»؛ يك گرگ بزرك خاكستری هم به دنبالش: ادبيات در چنين روزی زاده نشد؛ تولد ادبيات به روزی بازمی‌گردد كه پسركی ‌آمد و فرياد زد «گرگ! گرگ!»‌ و هيچ گرگی به دنبالش نبود. / ولاديمير ناباكف

هفت روز غوطه‌ خوردن در «فليكر»: كتاب‌فروشی شكسپير و هم‌كاران

Benjamin C Ransom / Flickr

هفت روز با يك طراح

Mattias Adolfsson

هفت روز، هفت چهره

Hugh Grant

هفت روز در كنار جنبش اشغال وال استريت

Photographer: Joseph O. Holmes

هفت روز، هفت نقاش

Portrait of my wife, 1939
Ben Walrecht