Friday, August 31, 2007

خبرنامه

دنياي كوچك آقاي اوف – هزار و سيزده منتشر شد

One hundred percent DESIGN - 47

وقتي دلت مي‌خواهد لالايي‌اي در گوشش زمزمه كني
اما متن لالايي را نمي‌داني... ه

بدون عنوان - بيست و چهار

One hundred percent DESIGN - 46

Thursday, August 30, 2007

Toys I Never Had - 01

اگر بازگشت به روزهاي كودكي، همه ما (يا دست كم تعدادي از ما) را كمي ملايم‌تر و مهربان‌تر كند، چرا آقاي اولدفشن بخش تازه وبلاگش را به اسباب‌‌بازي‌ها اختصاص ندهد؟ گذشته از اين كاربرد صرفاً خيال‌پردازانه، آن‌چه در صنعت اسباب‌بازي جهان مي‌گذرد - همه آن تخيل شاداب و رها كه به طراحي و توليد مشغول است، همه آن تحولات سال‌هاي اخير كه از ذائقه عجيب بازار (مثلاً ظهور اسباب‌بازي‌هاي زشت) تا تغيير سن‌وسال شيفته‌گان را در بر مي‌گيرد، همه آن روان‌شناسي پيچيده نهفته در اين صنعت بزرگ - نشان مي‌دهد كه پرداختن به آن در اين وبلاگ، حتي كمي دير هم شده است. با چند نمونه از جريان سنتي و پايدار اين صنعت آغاز مي‌كنيم و آرام‌آرام به تازه‌ترين جريان‌هاي روز هم مي‌رسيم

Wednesday, August 29, 2007

بدون عنوان - بيست و سه

با اين‌كه آقاي اولد‌فشن چند سالي‌ست كه «گرافيتي»‌(ديوارنوشته‌ها)ي جهان را از سر كنجكاوي دنبال مي‌كند، اما راستش هنوز نتوانسته با خود به اين قطعيت برسد كه آن را دوست دارد يا نه. گرچه اين ترديد، مانع به وجد آمدنش از ديدن اين گرافيتي هوشمندانه نقاشي‌شده بر زمين نمي‌شود

Tuesday, August 28, 2007

خانم‌ها، آقايان! معرفي مي‌كنم... - سه

آقاي اولدفشن در يادداشت نوزدهم خرداد امسال خود، سه نمونه‌ از عكس‌هاي «مفهومي» هنرمندي را منتشر كرد كه در آن زمان، نتوانسته بود نامش را در آرشيوش بيابد. حالا نه‌تنها نام، بلكه سايت ايشان هم سرانجام در آرشيو بزرگ «دوست‌دارم»‌هاي آقاي الف.‌ ف. پيدا شده. خانم‌ها، آقايان! دعوت‌تان مي‌كنم به تماشاي مجموعه بزرگي از كارهاي اين هنرمند اسپانيايي كه اميدوارم يك نفر به نويسنده اين وبلاگ كمك كند در دانستن تلفظ درست نام ايشان
*

One hundred percent DESIGN - 45

بدون عنوان - بيست و دو

Monday, August 27, 2007

Graphic Design: Typography 02

Type the Sky
*
بر آسمان، حروف بچين: اين پروژه‌اي‌ست كه خانم ليسا راينرمان* زماني كه در دانشگاه «دويسبورگ-اسن» درس مي‌خوانده، روي آن كار كرده است (چه رشته‌اي؟ گرافيك؟ عكاسي؟ معماري؟ منابع آقاي اولدفشن فعلاً سكوت اختيار كرده‌اند). خود خانم راينرمان مي‌گويد كه نخستين جرقه‌هاي اين ايده در بارسلون زده شده است- وقتي كه در فضاي بيروني محصور در ميان ساختمان‌ها، به بالا نگاه كرده و متوجه شده كه بخش بالايي بناهاي آن دوروبر، در برابر آسمان، شكلي شبيه حرف «كيو» مي‌سازند. بعد از آن بود كه ايشان، كنجكاو يافتن حروف ديگر، هفته‌ها به آسمان نگاه كرده و عكس گرفته، و در پايان، مجموعه‌اي از همه حروف حاصل شده است. خانم راينرمان، به‌طور خصوصي به آقاي اولدفشن اعتراف كرده كه در مورد بعضي از حروف، اين‌جا و آن‌جا، از كمك‌هاي فوتوشاپ هم ‌بهره برده‌ است. مجموعه، در كتابچه‌اي كه جعبه‌اي آن را در برگرفته، عرضه شده است
* Lisa Rienermann
*
حاشيه (دوازده ساعت پس از انتشار متن اصلي): منابع حق ندارند سكوت اختيار كنند، اما يافتن سايت عجيب خانم راينرمان هم كمكي به يافتن پاسخ نكرد، اگرچه دست كم مي‌‌توان در آن تصاوير بزرگ‌تري از حروف ديد. اما پروفايل ايشان در يكي از سايت‌هاي گالري معتبر «ساچي» در لندن، آقاي اولدفشن را مطمئن كرد كه خانم هنرمند، «گرافيك ديزاين» خوانده‌اند

Sunday, August 26, 2007

كارتون‌ بولتن - دو

چارلز بارسوتي: پيرمرد حالا ديگر موهايش يكدست سفيد و برفي‌ست

من درختم، تو باهار... - يازده

"The New Yorker" Magazine Cover
May 2, 2005

by Bruce Eric Kaplan

One hundred percent DESIGN - 44

يكي از محصولات شركتي كه براي توليد، از مواد بازيافتي استفاده مي‌كند

Saturday, August 25, 2007

Friday, August 24, 2007

خبرنامه

دنياي كوچك آقاي اوف – هزار و دوازده منتشر شد

كارتون‌ بولتن - يك

اين هم از آن بخش‌هايي‌ست كه براي راه‌افتادنش كمي تنبلي كرده بودم: كارتون. تصور خودم اين است كه بيش‌تر طرح‌هاي اين بخش تازه، از نشريه «نيويوركر» انتخاب خواهد شد و مشخصاً از طراح محبوبم چارلز بارسوتي، اما خب... تنوع هم انگار چيز بدي نيست

One hundred percent DESIGN - 43

هنر مكالمه - شش

Conspiracy Theory (1997), Director:Richard Donner
*
Jerry: David Berkowitz, Ted Bundy, Richard Speck…
Alice: What about them?
Jerry: Serial killers. Serial killers only have two names. You ever notice that? But lone gunmen assassins, they always have three names. John Wilkes Booth, Lee Harvey Oswald, Mark David Chapman…
Alice: John Hinckley. He shot Reagan. He only has two names.
Jerry: Yeah, but he only just shot Reagan. Reagan didn't die. If Reagan had died, I'm pretty sure we probably would all know what John Hinckley's middle name was.

*
Jerry: I love you.
Alice: Jerry, no, no, you don't love me.
Jerry: Sure I do.
Alice: No, no.
Jerry: I don't?
*
حاشيه: نمي‌دانم اين دوروبرها كسي هست كه به اندازه من دلتنگ توانايي‌هاي كميك مل گيبسن باشد يا نه

Thursday, August 23, 2007

Advertising as ART - 73

Lasts longer, much longer.
Sorry.
*
DURACEL plus (Battery)

One hundred percent DESIGN - 42

تصميم ديشبم اين بود كه در يك هفته، هر شب يكي از اين لامپ‌هاي زيبا را به تماشا بگذارم. اما حالا بهتر مي‌بينم كه به جاي اين كار، لينك شركت سازنده را منتشر كنم تا مجموعه بزرگ‌تري را يك‌جا ببينيد

Wednesday, August 22, 2007

One hundred percent DESIGN - 41

خانم آنامارياي عزيز! اين لامپ‌هاي روميزي هوش‌ربا كه خويشاوندي خود را با موتورسيكلت‌هاي خاطره‌انگيز «وسپا» اين‌گونه شيطنت‌آميز به رخ مي‌كشند، در جغرافيايي خلق شده‌اند كه شما از هواي آن تنفس مي‌كنيد... شما به من بگوييد خانم آناماريا، كه چه چيزي مي‌تواند (هاه! هاه! مي‌‌تواند؟) بر قدرت تخيل طراحان اين لامپ‌ها، لگام زند و يكي از پرشورترين جريان‌هاي خلاقيت آدمي‌زاده اين زمانه را محدود سازد؟ شما به من بگوييد
*
حاشيه: ... و چه‌قدر حالم خوب است وقتي كه مي‌دانم در يك هفته آينده، همراه چيزهاي ديگر، هر شب ِ اين فضاي مجازي را، با يكي از لامپ‌هاي رويايي اين نابغه‌ها چراغان خواهم كرد

Tuesday, August 21, 2007

Monday, August 20, 2007

خبرنامه

دنياي كوچك آقاي اوف – هزار و يازده منتشر شد

Graphic Design: Magazine cover 01 + Typography 01

يك. آقاي اولدفشن خوب كه فكر مي‌كند (و تصديق بفرماييد كه «خوب فكر كردن» چه كار صعب و دشواري‌ست براي نامبرده) به اين نتيجه مي‌رسد كه بسيار تاسف‌بار است كه اين وبلاگ تاكنون بخش مستقل و منظمي براي «طراحي گرافيك» نداشته است و ديگر وقتش رسيده كه به اين وضعيت پايان داده شود. خانم‌ها، آقايان! بخش تازه اين وبلاگ به «طراحي گرافيك» اختصاص دارد، با چند زير مجموعه، كه متدرجاً به منصه ظهور خواهد رسيد
دو. افسانه‌اي در ميان گروه بزرگي از ژورناليست‌هاي ايراني رواج دارد. مطابق اين افسانه، حجم تيترهاي روي جلد يك نشريه، نبايد زياد باشد. در اين تفكر، طرح جلد از دو بخش مجزاي «تصوير» (بخش اصلي) و «تيتر» (بخش فرعي) شكل مي‌گيرد و براي بهتر جلوه كردن «تصوير»، بهتر است كه تعداد «تيتر»ها كم باشد. به نظر مي‌رسد كه گروهي (احتمالاً گروه بزرگي) از طراحان ايراني هم به اين افسانه دامن مي‌زنند تا از چالش سامان بخشيدن به تعداد زيادي تيتر، دوري جويند. آقاي اولدفشن ترجيح مي‌دهد به جاي نقد مستقيم اين ديدگاه، نمونه‌هايي از جلد نشريات را منتشر كند كه در آن‌ها نگاه متفاوتي به تيتر به چشم مي‌آيد، نگاهي كه نقشي هم‌ارز تصوير براي تيتر قائل است، و البته مي‌كوشد راهي هنرمندانه براي دست يافتن به توازني مطبوع بين اين دو عنصر بيابد. جلدها به تعدادي از شماره‌هاي كم‌وبيش يك سال اخير نشريه «اسكوار» تعلق دارد كه با تداومي فكرشده (نه از سر تفنن و اتفاق) نمونه‌هاي زيبايي از طراحي جلد مبتني بر تايپوگرافي را ارائه داده است. نكته عبرت‌آموز اين است كه «اسكوار» نشريه‌اي روشنفكري و براي مخاطب خاص هم حتي نيست، اما دست به تجربه‌اي مي‌زند كه در بخش ديگري از جهان، نشريه‌هاي روشنفكران (مثلاً يك نشريه ادبي، كه ماهيتاً بايد دغدغه «واژه» داشته باشد) به طور «فكرشده» از آن مي‌پرهيزد

Friday, August 17, 2007

خبرنامه

و بالاخره، عصر جمعه، در دفتر كار، در حشر و نشر با برگمان و آنتونيوني و ديگران، براي آقاي اولدفشن شكي باقي نماند كه مشغله‌هاي اين روزهايش، جز با يك مرخصي سه روزه سامان نمي‌يابد. فرد يادشده فوق در آخرين ساعات دوشنبه، بار ديگر در فضاي مجازي حضور به هم خواهد رساند. از خودتان خوب مراقبت كنيد

Advertising as ART - 72

FIAT DUCATO
Now with much more cargo capacity
*
اين‌جا نه مثل مسنجرها، «آدمك» در حال كف زدن دارد، نه «ستاره»‌اي كه آقاي اولدفشن بتواند پنج‌تا از آن‌ها را به اين مجموعه سه‌گانه آگهي‌ها بدهد، پس آقاي الف. ف. چه‌گونه مي‌تواند نسبت به آن‌ها ابراز احساسات كند، بدون آن‌كه از واژه‌هايي استفاده كند كه بارها استفاده كرده است؟

Wednesday, August 15, 2007

Tuesday, August 14, 2007

Advertising as ART - 70

Heinz Hot Ketchup
*
اين آگهي «كچاپ تند» در برزيل منتشر شده است. 192 شماره آتش‌نشاني در آن كشور است

Monday, August 13, 2007

خانم‌ها، آقايان! معرفي مي‌كنم... - دو

DeletedImages
The Junkyard of Art
*
يكي ديگر از آن كارهايي كه آقاي اولدفشن دوست دارد: گرد آوردن «چيزها»يي كه به‌تنهايي نشان از ارزش و مفهومي ندارند (شايد مثل قطعه‌اي از يك پازل‌)، اما از «انباشت» و در كنار هم قرار گرفتن‌شان، از گشودن سرخوشانه رمزهاي ريزريز و نهان‌شان، مفهومي شكل مي‌گيرد و معنايي خلق مي‌شود. خانم‌ها، آقايان! دعوت‌تان مي‌كنم به تماشاي سايتي كه گردانندگانش آستين بالا زده‌اند براي گرد‌آوردن عكس‌هاي دورريختني مردمان- جايي براي به اشتراك گذاشتن خاطره‌هاي گنگ خود و راه يافتن به خاطره‌هاي گنگ ديگران
*
حاشيه: ... اما چيزي در اين مجموعه هست كه آقاي اولدفشن را كمي مي‌آزارد و آن هم، عكس‌هاي ساختگي‌ست كه با بي‌سليقگي و بي‌اعتنا به نشانه‌گان اين نوع عكس‌ها «توليد» شده‌اند و با آسان‌گيري گردانندگان سايت، به مجموعه راه يافته‌اند

Advertising as ART - 69

alestra / at&t

Sunday, August 12, 2007

Advertising as ART - 68

Alestra / at&t
*
شركت «اي‌تي‌اند‌تي» نيازي به معرفي ندارد. «آلسترا» شركتي مكزيكي‌ست كه در زمينه ارتباطات راه دور فعاليت مي‌‌كند (شايد هم اساسا ً، «آلسترا» شاخه مكزيكي «اي‌تي‌اند‌تي» باشد). اين تبليغ، يك مجموعه سه‌گانه است، كه نظر به هيجان فوق‌العاده‌اي كه در آقاي اولدفشن ايجاد كرده، مشاراليه تصميم گرفته است كه در سه روز (يا شب) متوالي، يكي‌يكي منتشرشان كند
*
حاشيه: آخرين باري كه آقاي اولدفشن يك آگهي تحسين‌شده جهاني را شاهكار ناميد، كامنتي دريافت كرد كه همان آگهي را با واژه «شيت» توصيف مي‌كرد. اگرچه آقاي الف. ف. خوش‌حال است كه خوانندگان وبلاگش چنين استقلال رايي دارند، اما ترجيح مي‌دهد از اين پس احساس و نظر شخصي‌اش را (علي‌رغم «بي‌نمك» شدن نوشته‌هايش) كم‌تر به زبان بياورد، اما در اين مورد خاص، كاملا ً شادمان است كه نتوانست از اشاره به «هيجان فوق‌العاده‌»‌اش بپرهيزد

Saturday, August 11, 2007

One hundred percent DESIGN - 41

خانم سلينا هول*، دانشجوي طراحي (گرافيك؟) در آستانه فارغ‌التحصيلي و راه يافتن به بازار پرمخافت كار، خود را محتاج «دعا»يي ديد كه در نهايت توسط خودش نوشته شد. اين «دعا»ي مليح، با نگاهي به زبان لاتين (زبان سنتي كليسا) نوشته شده است. آقاي اولدفشن، «دعا»ي خانم هول و حاشيه خودش بر آن را، تقديم مي‌كند به خانم سارا، نويسنده وبلاگ ژرفا
* Selina Hull

 
Free counter and web stats