Saturday, May 26, 2012

نامه دارم

آقای اولدفشن عزيز، خسته نباشيد
من از كسانی هستم كه نه‌تنها وبلاگ‌تان بلكه نوشته‌های‌ شما در گوگل‌ريدر و گوگل‌پلاس را هم دنبال كرده‌ام و به ياد دارم كه دوسه‌بار در آن‌جا‌ها و يكی‌دوبار هم در كامنت‌های‌ همين وبلاگ‌تان توضيح داده‌ايد كه اين نوشته‌ها‌، به‌خصوص همين «تو فقط به خانه برگرد»‌ها، صرفاً ادبيات و آن‌طور كه خودتان گفته بوديد «سياه‌مشق ادبی»‌ست و هيچ ارتباطی به زندگی واقعی‌تان ندارد. اما وقتی كامنت‌هايی كه اخيراً دريافت كرده‌ايد را می‌خوانم متوجه می‌شوم كه انگار خوانندگان وبلاگ‌تان يا آن توضيح‌ها را نخوانده‌اند يا آن‌ها را از ياد برده‌اند. به عنوان خواننده قديمی وبلاگ‌تان و تا همان اندازه كه از خلال رفتار و كردارتان در فضای مجازی متوجه شده‌ام فكر نمی‌كنم از آن‌هايی باشيد كه مدام بياييد توضيح بدهيد و روشنگری كنيد. اين روحيه، از سكوت‌‌تان در قبال كامنت‌هايی كه دريافت می‌كنيد هم به‌وضوح پيداست. با اين روحيه، تنها كاری كه از من برمی‌آيد آرزوی صبر و شكيبايی برای شماست؛ اگرچه اين كه گاهی‌وقت‌ها بياييد و توضيحی بدهيد هم بد نيست، به هرحال شما حتماً خوانندگان جديدی هم داريد كه از توضيح‌های قبلی‌تان خبر ندارند.

مينا

3 comments:

Anonymous said...

like
.

نوید said...

لطفا مجددا توضیح ندید !!

نسیم said...

مینا جان دقیقاً همینطوره. من هم به تازگی وبلاگ رو دنبال میکنم و واقعا بعضی مواقع گیج میشم!
ولی خوب دوست دارم دنبال کنم دیگه.

 
Free counter and web stats