نامه دارم
شخصاً اگر هنوز شما را فالو میکنم به‌خاطر عکس‌های خوب‌تان است وگرنه این «تو فقط به خانه برگرد»های شما بدجور روی اعصاب شده است! هرچیزی تا جایی خوب و جذاب و بامزه است.
ناشناس
ناشناس
skip to main |
skip to sidebar
Notes On Arts, Media And Ordinary Life
Also me
About Me
- Old Fashion
- Tehran, Iran
A d v e r t i s i n g
Search This Blog
Labels
- 2 ou 3 choses que je sais d'elle (1)
- a Collection (1)
- A Collection (5)
- A Face (110)
- A place in the Sun (2)
- Advertising (573)
- Alice Doesn't Live Here Anymore (17)
- Architecture (51)
- Art (70)
- Behind the Scene (1)
- Beyond good and evil (24)
- bike (1)
- Black and White (8)
- Calendar (44)
- Cartoon (140)
- Ceramics (65)
- Chosen by Canaries (4)
- CineFood (1)
- Cinema and Telephone (11)
- City (25)
- Colours (40)
- Concept (4)
- Conceptual Art (11)
- Cries and Whispers (17)
- Decoration (42)
- Design (246)
- Dictionary (19)
- Endless Stories (2)
- Evening Edition (390)
- Filmjofti (14)
- Five Easy Pieces (3)
- food (122)
- Fridays (344)
- Gallery (198)
- Graffiti (38)
- Graphic Design (104)
- Green (14)
- Guerrilla / Ambient Advertising (16)
- Handmades (47)
- handwritings (9)
- I need it yesterday (8)
- In Search (7)
- Invitation (2)
- Iran Photo Studio (1)
- Iranian Notes (5)
- It's autumn here (16)
- Jewellery (66)
- Laws (38)
- Letters (59)
- Life Goes On (30)
- Love it / Love it not (11)
- Me and Mr. Shandermen (2)
- Midnight Cinema (19)
- Mirror (40)
- Mister OOF (14)
- Music (1)
- My Books (26)
- Night Post (65)
- Night Train (201)
- Not for sale (2)
- Not named yet (65)
- Old Fashion Festival (35)
- Ordinary life (1)
- Painting (262)
- Paper Moon (126)
- Paris nous appartient (74)
- Photography (1257)
- Portrait (101)
- Quotation (239)
- quote (5)
- sculpture (29)
- Second Edition (6)
- Secret and Lies (4)
- Secrets and Lies (166)
- shemiran Home (54)
- shoe (1)
- Shoes (71)
- Street Kids (16)
- Subtitle (15)
- Suddenly a Post (25)
- Tea (25)
- The Bicycle Thief (47)
- The Moon is Down (61)
- Tout va bien (3)
- toy (1)
- Toys (42)
- Train (3)
- Trees (44)
- Typewriter Blues (394)
- Untitled (276)
Blog Archive
-
▼
2012
(1073)
-
▼
May
(58)
- گاهیوقتها تغذيه
- كارتونبولتن
- گاهیوقتها عكسی كه دوست دارم
- ماه پنهان است
- تاقچه كوچك سراميكها / تفسير چای
- گاهیوقتها شهر بی تو
- ماه پنهان است
- يك چهره
- گاهیوقتها خانه شميران
- پاريس مال ماست
- نغمههای ماشينتحرير
- نامه دارم
- نغمههای ماشينتحرير
- ماه پنهان است
- نغمههای ماشينتحرير
- گاهیوقتها تغذيه
- كارتونبولتن
- گاهیوقتها عكسی كه دوست دارم
- گوشواری از دو گيلاس سرخ همزاد
- گاهیوقتها شهر بی تو
- يك چهره
- نامه دارم
- گاهیوقتها آينه حُسن
- دستساختهها
- نامه دارم / ماه پنهان است
- گاهیوقتها در ستايش عكاسی
- نگارخانه
- گاهیوقتها خانه شميران
- نقش ايوان
- آخرين روز هفته؛ سه
- آخرين روز هفته؛ دو
- آخرين روز هفته؛ يك
- ماه پنهان است
- كارتونبولتن
- تاقچه كوچك سراميكها
- يك چهره
- دستساختهها
- نگارخانه
- پاريس مال ماست
- آخرين روز هفته؛ سه
- آخرين روز هفته؛ دو
- آخرين روز هفته؛ يك
- كارتونبولتن
- نگارخانه
- ماه پنهان است
- يك چهره
- دستساختهها
- ماه پنهان است
- سربازهای يكچشم
- تاقچه كوچك سراميكها
- ماه پنهان است
- آخرين روز هفته؛ سه
- آخرين روز هفته؛ دو
- آخرين روز هفته؛ يك
- كارتونبولتن
- ماه پنهان است
- نگارخانه
- يك چهره
-
▼
May
(58)
45 comments:
منم همین‌طور
بذار بقیه از دستم شاکی باشند. مهم نیست.
تو فقط به خانه برگرد.
تا تو برنگردی من روی اعصاب ملت پیاده روی میکنم
"تو فقط به خانه برگرد"
:دی
اگه تجربه اش را داشتند که یه وقتی آدم حاضره نصف عمرش را بده که "فقط به خانه برگردونتش"، اونوقت فکر نمیکردند بی مزه هست. :|
ما عاشق این خانه شدیم، چون روالش اینگونه بود. ما عاشق این روال و فرمت شدیم؛ پس لطفاً تغییرش ندهید.
ارادت.
آقای اولد فشن جدی جدی چه چیزی باعث شده شما این قدر با جدیت این "تو فقط به خانه برگرد" رو ادامه بدین در حالی که این جدیت رو برای بخش‌های دیگه وبلاگتون (نظیر آقای اوف مرحوم که قرار بود تقویمش هم یه زمانی منتشر کنید)نداشتید. ببخشیدها اما اگه یه کم از این جدیتتون رو برای دم و دستگاه فنی وبلاگ بزارین اونوقت مجبور نمی‌شید هر از چند گاهی "به طور موقت" کرکره اینجا رو پایین بکشید تا کارگران در سکوت مشغول کار بشن و ما هم ماستمون رو بخوریم.
حالا هی بخواهید که به خانه برگردد. خب با این وضع طبیعیه که بر نمیگردد دیگه.
چشم‌به‌راهی نکشیده‌اند اما راست می‌گویند
هرچیزی اندازه‌ای دارد
تو فقط به خانه برگرد
بی خیال حرف مردم .. توفقط به خانه برگرد ...
تازه بیشتر عکس ها هم مثل گذشته گیرا نیستن
تو خورشیدی و من ماهم، قبول است؟
تو مثل کوه و من کاهم، قبول است؟
فقط یک مرحمت کن، زود برگرد!
تو را من چشم در راهم، قبول است؟
اينجا وبلاگ شماست آقای اولدفشن
بايد جايی باشد که شما دوست داشته باشيد ما خوانندگان هم اگر دوست داشته باشيم، چه بهتر
به هر حال اين تجربه جديد هم زيبايی خودش رو داره
اقای اولد فشن
مدیون خودتی اگر تا به خونه بر نگشته ...کوتاه بیای
من اغلب روزها شاید روزی 10 بار اینجا را برای دیدن پست های قدیمی و جدید احتمالی چک می کنم و یکی از چیزهایی که برایم جالب بوده اینست که نوع مطالب این وبلاگ بیشتر حس کردنی است و چیزی است که اگر آن را خوب درک کنی، شاید احساس آن روزت عوض شود و فکر و خیال مورد نیازت را تامین کند ولی طوری نیست که بشود در موردش نظر داد و کامنت گذاشت. واقعا هر وقت می خواستم کامنت بگذارم فکر می کردم که چه کار بیهوده ایست چون همه اش باید از این زیبایی و حسن سلیقه تعریف و تشکر کنم و حرف دیگری برای گفتن نداشته باشم. یادم هست زمانی کاریکاتوری در اینجا قرار گرفت که یک نفر در آن پیانو می نواخت و دیگری تعریف می کرد که چه خوب می نوازی، پیانیست هم می گفت اگر من قشنگ پیانو می زنم و خوشت می آید پس دهنت را ببند و گوش کن و بگذار کارم را انجام دهم. پس من دهانم را بسته ام تا آقای اولدفشن به زیبایی کارشان را انجام دهند. مورد دیگری هم که نظرم را جلب کرده اینست که آقای اولدفشن به کامنت های منفی بازخورد مثبتی نشان می دهند و حتی آنها را جداگانه منتشر می سازند که این برایم کمی عجیب است. اعتقاد دارم که این وبلاگ هم درست مثل ما خوانندگانش که مدتی را همراهش بوده ایم، زندگی کرده، بزرگتر شده و تغییراتی داشته است و نکته مثبت هم اینجاست که در هر دوره زمانی خاصی، حال و هوای خودش را داشته و همین آن را برای ما به یک مکان خاص تبدیل کرده است. چون مثل ما احساساتش عوض شده و شاید موضوعاتی پررنگتر شده و تعدادی دیگر کم رنگتر گشته اند. درست مثل زندگی
اگه به خانه برگردها این همه جذاب نبود این همه کامنت نداشت این نامه
این خونه ی شماست پس هر کی رو تا هر وقت دوست داری داد بزن و دعوت ش کن ولی خوشگل ترش کن که زودتر راه برگشت رو پیدا کنه
وای نه.من عاشق این نت های تو فقط به خانه برگرد هستم.
خیلی آدمای بی معرفتی هستیم. به نظرم همه اینا از وبلاگ تراموا شروع شد:
http://tramdaily.wordpress.com/2012/05/20/eye/
یه علیرضا آقای آماکچی ای توی این زمونه پیدا شده هر روز این همه حس های خوب به ملت میده،بعد میاید ورمیدارید میگید فلانی پستت رو اعصابه؟ این نیست رسمش. به نظرم این بخش یکی از بهترین بخش های اضافه شده به وبلاگه. نشون به اون نشون که همین پستها توی پیج آقای آماکچی در پلاس با استقبال خیلی خوبی مواجه شده. اونجام همین مخاطبای اینجا رفتن لایک زدن دیگه. آقای علیرضای آماکچی. شما خودتان استاد هستید. اما این جور کوتاه آمدن ها را دوست نداریم. و صد البته که صلاح مملکت خویش خسروان دانند
چن وقتی میشه اینجارو میخونم ...به نظرم این تو به خانه برگرد ها یه سبک خاص خودت برات ساخته..جالبه من که خوشم میاد
باید براش می نوشتی:
اینجا مجسمه سازی نیست. من خودم رو می نویسم و تصویر می کنم. هرکس دوست نداره قدمش رو چشم ما و خوشحال شدیم از دیدنشون
اینجا خونه شماست آقای اولد فشن. جسارتا باید بگم که پر واضح هست که شما نمی تونید نظر همه رو تامین کنید. اون بنده خدا هم فقط نظر خودش رو گفته. هرکاری که دلتون میگه تو این وبلاگ کنید. شما خودتون بودید تا حالا که اینقدر بیننده و طرفدار داره اینجا. ادامه بدید و در ضمن من هم به این " تو فقط به خانه برگرد" های شما خیلی علاقه دارم. اینقدر بنویس تا برگرده. بزار ببینه که سرزنش دیگران رو می خری و باز هم میگی " تو فقط به خانه برگرد". منتظریم که یه روز بنویسی " او به خانه برگشت"
"
اگه تجربه اش را داشتند که یه وقتی آدم حاضره نصف عمرش را بده که "فقط به خانه برگردونتش"، اونوقت فکر نمیکردند بی مزه هست. :| "
Good comment ! :)
علاوه بر اینکه این پست ها روی اعصاب نیست که خیلی هم دوست داشتنی و حرف دل است... باز هم بنویسد برایش لطفا، شاید به خانه برگشت!ا
مردم همیشه حرف میزنند
تو گوشت بدهکار حرف مردم نباشد
تو فقط به خانه برگرد
من شخصا عاشق این بخش هستم لطفا ادامه اش بدید
حرف دل به دل میشینه!
ما دوسش داریم خیلی زیاد...و میخوایم که ادامه هم داشته باشه آقای الد فشن نازنین
خدا این تراموا رو لعنت کنه!
من به شخصه عاشق این قسمت هستم خیلی زیاد!
توی هر سایت و وبلاگی همه چی هست که ممکنه مورد طبع همه ی ما نباشه. پس بهتره که همه به سلیقه ی هم احترام بذاریم...
ادامه ش بدین آقای الد فشن نازنین
ببین ، اینجا
آدمهای زیادی منتظرند
تا "تو فقط به خانه برگرد"ی
خیلی هم عالی
موافق نیستم !!
تو فقط به خانه برگرد !
به قول دوستان مهم نیست بقیه چه می گویند؛
"تو فقط به خانه برگرد"
من که به شخصه این بخش را خیلی دوست دارم؛ اصلا بعد از سالها آمده ام برایتان کامنت بگذارم که یک وقتی برندارید این بخش را. عشق همیشه لازم است. هیچ حدی هم ندارد.
سال هاست اینجا رو می بینم و می خونم و اولین کامنتی ئه که می نویسم، برای اینکه بگم این بخش رو خیلیییی دوست دارم. ادامه بدید تا هروقت که این احساس تون هست. دوستتون داریم.
میخواستم اولین کامنتم
"خوش آمدی به خانه ی او"
"برگشتنت مبارک"
یا" بالاخره برگشت آقای اولد فشن"
باشد....
حالا که نتوانستم طاقت بیاورم
"تو فقط به خانه برگرد"
امامن به شدت همزاد پنداری میکنم واز مدلشون بسیار خوشم میآد.
انگار که...درد مشترک...
یه نفر راجع به آقای اوف صحبت کرد. تو رو خدا آقای اوف را به خانه برگردانید تا شاید او هم به خانه برگردد!
عاشق این بخش وبلاگ هستم: تو فقط به خانه برگرد. تمومش نکنین لطفا.
ببین صدای خواننده هم در آمده ،بیا و به خانه برگرد
باید به نظر و سلیقه ی همه احترام گذاشت
در این خانه مسلما نظر صاحب خونه الویت داره :)
آقای الدفشن وقتی شما می خوای حرفی از دلت بگی مهم نیست من و دیگری خوشمون میاد یا نه - اگه کسی خوشش میاد میاد اینجا و میبینه اگر هم نه خوب نیاد
ولله که شهر بی تو مرا حبس می شود
پس تو فقط به خانه برگرد
"
اينجا وبلاگ شماست آقای اولدفشن
بايد جايی باشد که شما دوست داشته باشيد ما خوانندگان هم اگر دوست داشته باشيم، چه بهتر"
موافقم..
خیلی بخش خوبیه:)
جناب اُ.اف
دیگر به کدام نوای عاشقانه می تواند اعتماد کند وقتی به خانه برگردد و شما نباشید؟
یه همچین آدم صبوریه آقای اوف!
من هم دیگه تو فقط به خانه برگرد را دوست ندارم مخصوصا حالا که همه همه چیز را بهش ربط میدن
من که دوستش دارم
این انتظار
و این احساس
برایش را دوست دارم
نظر ایشون محترمه
ولی من جدا "تو فقط به خانه برگرد" ها رو دوست دارم
خب اینجا برای همه سلایق حرفی داره:)
ما جمعی از خوانندگان این وبلاگ تا زمانی که او به خانه برنگردد با اشتیاق این پست ها را ادامه میدهیم!
من و جمعی از بالایی ها!
ما همیشه منتظریم..
تو فقط به خانه هم اگر بر میگیری حواست به خانه برنگشته های ما باشد
راستی اگر برگردد و کسی نباشد خانه و بماند پشت در و پشیمان شود و برود چه؟
دیگر بر نمیگردد؟
انگار برنامه‌ی «آهنگ درخواستی» ـه! من عکس می‌خوام، من اینو دوست ندارم، من اونو می‌خوام. عجیبه!.
"تو فقط به خانه برگرد" عزیز
لطفا از این خانه نرو تا مجبور نشویم فریاد بزنیم: تو فقط به خانه برگرد
:)
تو فقط به خانه برگرد .
تا اون موقع هیچ چیز دیگری اصلا مهم نیست .
تو فقط به خانه برگرد.
Post a Comment