گاهیوقتها تغذيه
Photographer: Gistela
*
*
پس از اين كه نامه كوتاهی نوشتم و بازگشت از سفر آفريقا را به ايشان «خير مقدم» گفتم، خانم «گيسطِلا» اين عكس را به عنوان سوغات سفر برايم فرستادند و تعريف كردند كه آن را در يكی از كوچهپسكوچههای زنگبار* (بخش نيمهخودمختار تانزانيا) گرفتهاند.
* خانم گيسطِلا تلاش بسيار جانبدارانهای به عمل آوردند تا با اشاره به نخستين مهاجران زنگبار كه شيرازی بودند و «زنان زيبا» داشتند مرا متقاعد كنند كه نام اين منطقه را به شكل «زنزيبار» بنويسم؛ خب، نتوانستند!
* خانم گيسطِلا تلاش بسيار جانبدارانهای به عمل آوردند تا با اشاره به نخستين مهاجران زنگبار كه شيرازی بودند و «زنان زيبا» داشتند مرا متقاعد كنند كه نام اين منطقه را به شكل «زنزيبار» بنويسم؛ خب، نتوانستند!
3 comments:
من خودم شیرازی هستم، آفرین بر شما که «زیر بار» زنزیبار نرفتید، هیچ ربطی ندارد!
ای وای! دوستی دورادور من و همشهریتان را شكرآب نكنيد!
و يك توضيح: دليل متقاعد نشدن من اين بود كه نام آن شهر در محيط محلی يا بينالمللی هر چه باشد ما در فارسی رسماً بهش میگوييم زنگبار.
Post a Comment