Thursday, November 29, 2012

نغمه‌های ماشين‌تحرير

به ازای هر دليل خوب برای دروغ گفتن، دليل بهتری برای گفتن ِ حقيقت وجود دارد. / بُو بنت

نامه دارم

سلام آقای الدفشن 
حال شما چه‌طور است؟ این دومین نامه‌ای است که من برای شما می‌نویسم. بار اول چند سال پیش بود که تازه کشف کرده بودم شما همان آقای امک‌چی مجله فیلم هستید. از ایمیل واقعی(!) خودم برای‌تان نامه نوشتم و خیلی خام‌دستانه از شما سراغ شماره صد مجله فیلم را گرفتم. یادتان هست؟ خیلی هم دقت کردم که دو قسمت اسم شما را جدا بنویسم چون جایی خوانده بودم که به این مساله اهمیت می‌دهید. یادم هست شما خیلی مهربانانه جواب دادید که در حال حاضر به آن شماره دسترسی ندارید، [...]. متاسفانه من هنوز هم آن شماره را نیافته‌ام.
*
 این بار از ایمیل دنیای مجازی که برایم واقعی‌تر است حتی(!) برای‌تان نامه می‌نویسم. درخواستی از شما ندارم، این فقط یک نامه تشکرآمیز است.
در دو سه سال گذشته از نظر شغلی مشکلات زیادی داشتم. مدیر بد، کار زیاد، اضافه‌کاری‌های فراوان و جلسات بعد از ساعات اداری. در این مواقع مجبور می‌شدم که دخترکم را هم با خودم به شرکت ببرم و برای این که سرگرمش کنم فولدری که عکس‌های وبلاگ شما را در آن ذخیره کرده بودم برایش باز می‌کردم تا سرگرم شود؛ و چقدر موثر بود و جواب می‌داد. بارها از من می‌پرسید "این عکس‌ها رو از کجا میاری؟ خیلی خوشگلن،.خیلی." حتی قرار بود ان آویزهای ماهی را برایش درست کنم که هنوزاین کار را نکرده‌ام. وقتی خواستم از شرکت بیرون بیایم آن فولدر را حذف کردم؛ نمی‌خواستم دست غریبه‌ای به آن برسد.
این روزها با دخترک که کمی بزرگ‌تر شده است می‌نشینیم و با هم عکس‌های‌تان را می‌بینیم. او عروسک‌ها و بچه‌های عکس‌های‌تان را دوست دارد و من عاشق خانه شمیران‌تان هستم. ممنون که هستید و ادامه می‌دهید.
 سال‌ها سلامت و شاد باشید
خانه شمیران‌تان آباد
نسیم دل‌گپ

ناگهان يك پُست

Photographer: Kerry Bush
 *
 تا ابد كنار هم: دوازده سال بعد.

دوست دارم / دوست ندارم - چاپ دوم

دوست ندارم: متن‌های تبليغاتی كه با "آيا می‌‌دانيد..." آغاز می‌‌شود.

دوست دارم / دوست ندارم - چاپ دوم

دوست دارم: مانتوی سبز چرك (كم‌وبيش گشاد و تا پايين زانو) با آستين‌های بنفش چرك، شلوار كتان قهوه‌ای چرك، شال طوسی چرك، كوله‌پشتی آبی/سرمه‌ای چرك، با موهای بافته‌شده و مزين به يك قطعه بندك كِشی ِ بنفش، دست‌ها حلقه‌شده روی سينه. يك هم‌چو دخترخانم متين و باسليقه و رنگارنگی، صبح همين امروز، چند گام جلوتر از بنده، راه می‌رفت و متن اين يادداشت را تقرير می‌كرد!

گاهی‌وقت‌ها تغذيه

edwin.quast / Flickr

دوست دارم / دوست ندارم - چاپ دوم

دوست ندارم: كتاب ركوردهای «گينس» و اشتياق راه يافتن به آن.

در ستايش خلق «مجموعه»: سرنشين‌ها / چهار

 
 
Photographer: Alejandro Cartagena

Wednesday, November 28, 2012

نغمه‌های ماشين‌تحرير

اميدوارم چنان زندگی كنی كه بدان سربلند باشی. / ف. اسكات فيتزجرالد

به انتخاب قناری‌ها

parpadeo / Flickr

دوست دارم / دوست ندارم - چاپ اول

دوست ندارم: عبارت «[نام كتاب يا هر محصول فرهنگی ديگر] رسيد»؛ نوشته‌شده (نه الزاماً با خط خوش) بر يك ورقه كاغذ و نصب‌شده با نوارچسب كج‌ومعوج بر ويترين كتاب‌فروشی. فرهنگی كه در پس ِ اين نوع اطلاع‌رسانی‌/بازاريابی دم‌دستی می‌بينم، احساس من می‌گويد كه تناسبی با فرهنگ عمومی كتاب‌خوان‌ها ندارد. حتی دلم می‌خواهد از اين فرصت به‌خوبی استفاده و يك‌بار ديگر در انتهای اين يادداشت تاكيد كنم: دوست ندارم.

دوست دارم / دوست ندارم - چاپ دوم

دوست دارم: سكوت به‌موقع خواننده و هم‌خوانی يك‌پارچه ترانه توسط تماشاگران.

در ستايش خلق «مجموعه»: سرنشين‌ها / سه

 
 
Photographer: Alejandro Cartagena

Tuesday, November 27, 2012

نغمه‌های ماشين‌تحرير

اين‌روآن‌رو‌شدن‌ها نيست كه دل جناب‌عالی را خواهد شكست؛ اُنس‌والفتی كه از تو به يغما می‌رود اين كار را خواهد كرد. / جنيفر ای. اسميت

به انتخاب قناری‌ها

printemps-neige / Flickr

دوست دارم / دوست ندارم - چاپ اول

دوست دارم: لحظه جا ماندن شير و فرار آهو در مستندهای حيات وحش.

دوست دارم / دوست ندارم – چاپ دوم

دوست دارم: عطر باقی‌‌مانده در جعبه صابون.

در ستايش خلق «مجموعه»: سرنشين‌ها / دو

 
 
Photographer: Alejandro Cartagena

Monday, November 26, 2012

نغمه‌های ماشين‌تحرير

ما قادريم به آن‌چه كه قلب را به تپش در می‌آورد پی ببريم، اما به‌هيچ‌‌رو در توان‌مان نيست كه آن را از شكستن در امان نگه‌داريم. / بت هاربيسون

نامه دارم

چشم‌هايم برای تو
پسرک فال‌فروش
من ديگر از ديدن خسته شده‌ام
در عوض به مرغ عشق کوچکت بگو
رنگين‌ترين فال را
از بين سياهی دستانت
بيرون بکشد.
*
 موژان

نامه دارم

جناب اولد فشن؛ 
بنده نیز خواننده خاموش هستم، هر روز از دیدن عکس‌های انتخابی شما از طریق گوگل‌‌ریدر لذت می‌برم و آرامشی به چشمان می‌رسانم. غرض این بود که عرض کنم آن‌چه شما می‌پسندی، دلیل لذت وبلاگ شماست، نه آن‌چه که ما خوانندگان می‌خواهیم. 
فوج‌فوج عکس در اینترنت یافت می‌شود و هر آن می‌توان کوهی از تصاویر در هر زمینه‌ای پیدا کرد، اما چرا وبلاگ اولد فشن باقی مانده است؟ چون انتخاب از بین صدها انتخاب، بر عهده شماست. این سلیقه و این طبع، امضای وبلاگ شماست. صدها قناری هم که بیاورید، صدها مربی برای‌شان استخدام کنید، باز اولد فشن نمی‌شوند؛ یک چیزی می‌شوند، ولی این نمی‌شوند. 
شما وقت می‌گذاری، انرژی و حوصله و نور چشم صرف می‌کنی، و ما فقط لذت‌اش را می‌بریم. باز هم همین کار را بکن، هر چند که چیزی عایدت نمی‌شود و بلکه باید زمان و پول و وقت و عمر صرف کنی؛ اما اگر قناری استخدام کنی، وجود دارند دل‌هایی که برای انتخاب‌هایت تنگ شوند. 
*
 ناشناس

به انتخاب قناری‌ها

vintage11 / Flickr 
*
 اين كه من سال‌هاست ديگر آن‌ها را نديده‌ام، دليل نمی‌شود كه آن‌ها جايی در گوشه‌وكنار اين شهر و اين سرزمين هم‌چنان - و به‌اتفاق - مشغول كسب روزی نباشند؛ اما دست‌كم در نوجوانی من، بودند فال‌حافظ‌فروش‌هايی كه انتخاب فال برای مشتری را بر عهده قناری‌های كم‌وبيش تربيت‌شده‌ای می‌گذاشتند كه با منقار ظريف‌شان يكی از كاغذهای حامل فال را از ميان صدها فال ِ‌ در‌ كنار هم چيده شده بيرون می‌كشيدند و در ازای اين "كار"، ارزنی از فال‌فروش جايزه می‌گرفتند. شما كه غريبه نيستيد؛ راستش مدت‌هاست كه انتخاب آن‌چه كه بايد در اين وبلاگ منتشر شود از ميان صدها انتخاب، برايم بسيار دشوار شده است. از همين روست كه گاهی‌وقت‌ها، انتخاب‌ را به يكی از همان قناری‌ها خواهم سپرد. اما دور نمی‌بينم روزی را كه خوانندگان اين وبلاگ (بله؛ همان خوانندگان خاموش)، برايم فوج‌فوج نامه بنويسند و با نيتی كاملاً خيرخواهانه، پيش‌نهاد بازنشسته‌گی و سپردن «مديريت» اين وبلاگ به قناری‌ها را ارائه كنند. پيشاپيش می‌گويم كه من - تسليم و رضا - حرفی ندارم، اما دست‌كم تامين ارزنش با شما!

دوست دارم / دوست ندارم – چاپ دوم

دوست دارم: روان‌نويس نوك‌نمدی پنج‌‌دهم مشكی (و نوشتن و خط كشيدن با آن روی كاغذ كاهی).
*
 چاپ دوم؟ «دوست دارم / دوست ندارم»‌ها، نوشته‌های كوتاه و بلندی هستند كه تعداد زيادی از آن‌ها را پيش از اين در "گوگل‌پلاس" منتشر كرده‌ام و از اين پس، گزيده‌ای از آن‌ها را در اين وبلاگ خواهيد خواند؛ شايد تعداد كسانی كه مسيرشان را - از شدت علاقه! - هم‌چنان طوری انتخاب می‌كنند كه از دوروبر "گوگل‌پلاس" رد نشوند آن‌قدر باشد كه اين "تجديد چاپ" را موجه كند.

در ستايش خلق «مجموعه»: سرنشين‌ها / يك

 
 
Photographer: Alejandro Cartagena

Thursday, November 22, 2012

اين هفته: بی‌خيال ِ عنوان‌ها / بيست‌وپنج

Truro, Cape Cod 
Photographer: Joel Meyrowitz

اين هفته: بی‌خيال ِ عنوان‌ها / بيست‌وچهار

Photographer: Maxyme G. Delisle

اين هفته: بی‌خيال ِ عنوان‌ها / بيست‌وسه

from "RFK Funeral Train", Untitled, 1968 
Photographer: Paul Fusco

اين هفته: بی‌خيال ِ عنوان‌ها / بيست‌ودو

Falconetti in The Passion of Joan of Arc, 1928 
Carl Theodor Dreyer

اين هفته: بی‌خيال ِ عنوان‌ها / بيست‌ويك

Paul Auster 
By Richard Avedon

Tuesday, November 20, 2012

اين هفته: بی‌خيال ِ عنوان‌ها / پانزده

Times Square, 2011 
Photographer: Jens Lunecke

اين هفته: بی‌خيال ِ عنوان‌ها / چهارده

Tuscany 
Photographer: Gianni Berengo Gardin

اين هفته: بی‌خيال ِ عنوان‌ها / دوازده+يك

the Art Restorers at San Lorenzo Maggiore, Naples 
Photographer: Thomas Struth

اين هفته: بی‌خيال ِ عنوان‌ها / دوازده

Stanley Kubrick, Peter Sellers, and Shelley Winters 
on the set of Lol ita (1962)

اين هفته: بی‌خيال ِ عنوان‌ها / يازده

Samuel Beckett 
Photographer: Francois- Marie Banier

 
Free counter and web stats