Sunday, May 1, 2011

اين بخش هنوز نامی ندارد

Photographer: Christopher Furlong/Getty Images
*
جمعه بيست‌ونهم آوريل دوهزارويازده، لندن

3 comments:

خانم تاریکه said...

چه قدر خوشحالم که به جای این عروس نیستم. تمام مدت باید لبخند بزنی و شایسته رفتار کنی ؛ نباید خسته بشی ، گریه کنی ، به پسر کوچولوها زل بزنی ، ماسک لعنتیتو برداری ، نباید خودت باشی. همه ی نگاه ها به تو دوخته شده و تو دلت ضعف میره برای یه گوشه خلوت تا به دوره ی عزیز تموم شده ی زندگیت فکر کنی.

قاصدک said...

سرگرمی جالب و تجربه جدیدی بود منکه بعنوان تمشاچی لذت بردم ازین نمایش.ولی خیلی پرخرج و پر هزینه با کلی تشریفات!البته از دیدگاه اونا این رسمیت لازمه.

سیما said...

سلام آقای اولد فشن عزیز (الان یک قیافه شبیه این عروسک اخموها را تصور کنید بعد بخونید) : خوب این چه زندگیه دیگه نه مستر اوف داریم نه نغمه های ماشین تحریر .. تازه بعد کلی وقت خودتون ترجمه اش را می نوشتید و منو از کلاس زبان نرفتن خجلت زده نمی کردید حالا هم که هیچی. تازه فیلتر شکن گرفتم

 
Free counter and web stats