Advertising as ART - 49
SCAPE INTO A BOOK
*
آقاي اولد فشن اعتقاد دارد كه اين تبليغ انتشارات پنگوئن براي كتاب و كتابخواني ميتوانست يك شاهكار باشد، اگر طراحانش محافظهكاري را كنار ميگذاشتند و از قراردادن يك كتاب گشوده روي صندلي خالي و نوشتن شعار آگهي بر فضاي بالاي آن صرفنظر ميكردند (يعني كافي بود شعار، بهتنهايي در پايين آگهي و كنار نشانه انتشارات نوشته شود). اما در شكل فعلي، اين تبليغ در يكقدمي تبديل به يك شاهكار متوقف شده است و آقاي اولد فشن نميداند پديدهاي كه در يك قدمي تبديل به يك شاهكار متوقف شده است را چه ميتوان ناميد
*
حاشيه: تبليغ، از يك مجموعه سهگانه تشكيل شده است كه دوتاي ديگر تصاوير مشابهي هستند از يك ايستگاه اتوبوس و سالن انتظار فرودگاه، با مردمان منتظر، و باز هم يك كتاب گشوده بر يك صندلي خالي
آقاي اولد فشن اعتقاد دارد كه اين تبليغ انتشارات پنگوئن براي كتاب و كتابخواني ميتوانست يك شاهكار باشد، اگر طراحانش محافظهكاري را كنار ميگذاشتند و از قراردادن يك كتاب گشوده روي صندلي خالي و نوشتن شعار آگهي بر فضاي بالاي آن صرفنظر ميكردند (يعني كافي بود شعار، بهتنهايي در پايين آگهي و كنار نشانه انتشارات نوشته شود). اما در شكل فعلي، اين تبليغ در يكقدمي تبديل به يك شاهكار متوقف شده است و آقاي اولد فشن نميداند پديدهاي كه در يك قدمي تبديل به يك شاهكار متوقف شده است را چه ميتوان ناميد
*
حاشيه: تبليغ، از يك مجموعه سهگانه تشكيل شده است كه دوتاي ديگر تصاوير مشابهي هستند از يك ايستگاه اتوبوس و سالن انتظار فرودگاه، با مردمان منتظر، و باز هم يك كتاب گشوده بر يك صندلي خالي
3 comments:
aya ta be hal be zehne shoma khotoor karde ke old-fashioned dorost ast, na old-fashion?
من این حس بی حوصلگی، بلاتکلیفی، بیکاری ِ این مردم رو دوست داشتم اینجا!
با دیده ها و تجربه شخصی ، داشتم تصور می کردم تو ایستگاه بعدی چه بلایی سر اون جای خالی و کتاب می یاد. حالا که تبلیغات چی اونجا یه کتاب جا گذاشته ایکاش تا رسیدن به ایستگاه بعدی یکی اون و برداره
Post a Comment