ماه پنهان است - نه
يك. اگر اين دوروبر كسی هست كه میخواهد تحقيق تازهای درباره تاثير «روحيه» خوب، بر بهبود بيماریهای تن سروسامان دهد، شايد داستان پنجشنبه شب من هم به كارش بيايد: سرما خوردهای و حالات خوش نيست؛ فيلمی میگذاری تا از سر كنجكاوی، فقط چند دقيقه آغازش را - در حد تيتراژ - ببينی و بعد، زودتر بگيری، بخوابی. دو ساعت بعد، وقتی فيلم تمام میشود (اما «روح»ات همچنان دارد در هوای لطيفش پرواز میكند... نه؛ دارد پرپر میزند)، تازه میفهمی كه نتوانستهای به قراری كه با خودت برای ديدن اوايل فيلم گذاشتهای، وفادار بمانی و تا آخرش رفتهای. اما اين تنها چيزی نيست كه میفهمی؛ دستی به پيشانیات میكشی و میبينی ديگر تب نداری؛ كش و قوسی به تنات میدهی و میبينی ديگر از درد هم خبری نيست. دارم از تجربه تماشای فيلم «در بروژ» حرف میزنم...
دو. حالم خوب است؛ بهويژه وقتی كه احساس میكنم به پيشرفت علوم و تحقيقات و فناوری هم ياری رساندهام!
دو. حالم خوب است؛ بهويژه وقتی كه احساس میكنم به پيشرفت علوم و تحقيقات و فناوری هم ياری رساندهام!
6 comments:
موجب خشنودی است
خوشحالیم که خوبید.ء
باید برم ببینمش. کنجکاوم ببینم فیلمی که به خاطر خشونت برای رده سنی بالای 18 مناسبه چطور می تونه کاری کنه که «روح» در هوای لطيفش پرواز کنه یا پرپر بزنه .
چقدر دوست داشتم این فیلمو ندیده بودم و بعد از خوندن نوشته شما میدیدم. حیف
حق با توست . فیلم معجون غریبی از خشونت و لطافت است . مثل گلوله و پر...مرسی برای معرفی
نمایشنامه ی "ملکه ی زیبایی لینین" نوشته ی مارتین مک دوناف (کارگردان دربروژ) رو بخون...به هر حال تجربه ای ست
Post a Comment