هنر مكالمه - يك
Frankie and Johnny (1991)
*
Johnny: You don't have to be afraid anymore.
Frankie: I am. I'm afraid. I'm afraid to be alone, I'm afraid not to be alone. I'm afraid of what I am, what I'm not, what I might become, what I might never become. I don't want to stay at my job for the rest of my life but I'm afraid to leave. And I'm just tired, you know, I'm just so tired of being afraid.
*
حاشيه يك: «هنر مكالمه» بخش تازهايست كه قرار است حامل «دوست دارم»هاي آقاي اولدفشن از ديالوگهاي سينما باشد- همان ديالوگهاي جادويي، كه گاه اشك به چشممان آورده، گاه لبخندي بر لبانمان نشانده، گاه نفس در سينهمان حبس كرده... و هميشه، حيرت از نبوغ نويسندگانش را بر جاي گذاشته است. آقاي اولدفشن با اينكه دوستاني در ميان منتقدان سينمايي دارد، اما خوشبختانه خودش منتقد نيست و اين آسودگي را دارد كه به دلايل بسيار ساده و بسيار شخصي، فيلمها را (و ديالوگها را) دوست داشته باشد و نگران نباشد كه دوست داشتنش را چهگونه توضيح دهد. «هنر مكالمه» از همان «دلايل بسيار ساده و بسيار شخصي» ِ آقاي اولدفشن حكايت ميكند
حاشيه دو: ... و توضيح واقعاً بيهوده اين كه، جاني، ال پاچينوست، و فرانكي، ميشل فايفر. گفتم كه: واقعاً بيهوده
حاشيه دو: ... و توضيح واقعاً بيهوده اين كه، جاني، ال پاچينوست، و فرانكي، ميشل فايفر. گفتم كه: واقعاً بيهوده
15 comments:
هی بخش های هیجان انگیز اضافه می کنید آدم خوشحال می شود :)
Salam, chand mah pish, tooye film-e "Laws of Attraction" ye jomleh shenidam ke mano yad-e Aghaye "Old Fashion" andakht!
ye ja, "Pierce Brosnan" be "Julianne Moore" mige :"Call me old fashion, but when you love someone, I belive you should be unselfish enough to give them what ever they want!!!" ;o)
va man moonde boodam ke kojaye in old fashion hast!?
by the way, your weblog is one of my favorite blogs!
میدانید آقای اولدفشن؟ یک چیزی را مدتها است که میخواهیم دربارهی شما و وبلاگتان بگوییم و هی فرصت نمیشود. این که شما تمام شهرتتان را در دنیای واقعی پشت سر جای گذاشتهاید و اینجا از صفر شروع کردهاید و این همه جواب گرفتهاید. حس خوی دارد. مثل یک جور تولد دوباره است. یک جور زندهگی جدید. یعنی آنقدر قابلیت تولید جذابیت داشتهاید که انگار نه انگار چند دهه و خوردهای از عمرتان را سپری کردهاید در دنیای واقعی و حالا تازه، اینجا، مثل کودکی تازهمتولد هستید که علاقهمندانش ربطی به هیستوری پشت سرش ندارند، بکر بکر هستند. این کم چیزی نیست. انتخابهای معرکهتان است که چنین شوری آفریده است.
به هرحال، این فیلم جمع و جور، از فیلمهای محبوب سر هرمس مارانای بزرگ هم هست. با همین ظرافتهایی که فرمودید. بعد هم اکیدن دوست داریم این فیلم راههای جانبی (sideways) را دوست داریم به شما پیشنهاد کنیم آقاجان!
آقای اولد فشن من این فیلم رو ندیدم! ولی اینها را من هم گفته ام! یک جایی گفته ام با یک لحن دیگرش، اصلا انگار مدام اینهارا می خواستم بگویم نمی شد!
من آمدم بگویم اکیداً با این بخش جدید وحدت می کنم (تازه فهمیدم خیلی وقت بود وحدت نکرده ودم با چیزی) و از این حرفها، تازه از بیانات هرمس خان دستگیرمان شد گویا باید اینجا کمی محترمانه تر کامنت گذاشت که گویا در پس این دنیای مجازی خبرهایی است و فردا پیش آمد یک گوشه ای ملاقاتتان کردیم از خجالت آب نشویم بریم داخل زمین. برای همین همان بهتر همیجا درز بگیریم فرمایشات بی محلمان را.
esme film ro ham age migoftin khub buda!
ouniye ke too commente sir hermes hast? "sideways"
na meske,
http://www.imdb.com/title/tt0375063/
in ke al paccino nadare.
inke "honare mokaleme" nabud,
"honare bayan e ehsas" bud!
همیشه همراه منه، ترس از اینکه روزی به ایستم و به مسیر پشت سرم نگاه کنم و به خودم نهیب بزنم: تو هیچ گاه پیش نرفتی تو فرو رفتی
ma taghate in honarnamaye hayetan ra darim be shedattttt
استقبال ميكنيم.لطفا ادامه بدهيد و زود به زود آپ كنيد خيلي هيجان انگيز تر از هميشه شده وبلاگتان.
فرانکی و جانی فیلم بسیار زیبایی بود و بازی آل پاچینو محشر بود. یکی دیگر از دیالوگهای بسیار زیبای آل پاچینو، در فیلم «بوی خوش زن» بود. اون قسمت آخر که رو به مدیر مدرسهء پسری که باهاش دوست شده بود، نسبت به اقدام مدرسه در تنبیه دوستش، اعتراض میکنه. پیشنهاد می کنم که اگه این فیلم رو ندیده اید، حتماً ببینید.
http://www.imdb.com/title/tt0105323/
Salam. manam daghighan mesle shomaa sare bazi az dialoghaaye filmaa kamelan mikhkub misham, tori ke engar 2nyaye atrafam kamelan motevaghef mishe, nemunash jomleye akhare filme "The Lives of Others" ke hamin 2 ruz pish didam. merci in postaaye khoshgeletuno ziadtar konid :)
خیلی با سایقه هستید.
سلام
چه جالب
همین چند روز پیش کانال چهار تلهفیلم «تنهایی» رو دوباره پخش کرد. همونی که توش شهاب حسینی و لاله اسکندری و رویا تیموریان بازی میکنن.
یه جایی تو فیلم، حمید ( شهاب حسینی) و نامزدش روی نیمکت نشستهن و دقیقا همین دیالوگ بینشون رد و بدل میشه.
Post a Comment