من درختم، تو باهار... - پانزده
در عكاسی، اگر بخواهی از واقعيت محض فاصله بگيری و تصويری خاص، شخصی و فوتوگرافيك از آن ارائه دهی، هميشه با اين خطر روبهرويی كه به حيطه هنرهای ديگر وارد شوی و اثرت صرفاً ظاهری از عكاسی داشته باشد و از درون تبديل شود به يك «اينستاليشن»، يك «نقاشی»، يك «شعر»، يك «قصه» يا «تئاتر» و حتی (يا بهخصوص) يك «سينما»ی قصهگوی تكفريم. اما آقای مايونگ هو لی ِ كرهای، در برابر واقعيت محض درختان، به «فاصلهگذاری» وجدآوری دست يافته است: او با بردن پردهای غولآسا (كه اندازه كوچكتر آن عموماً در درون استوديو كاربرد دارد) به درون طبيعت، و قراردادن آن در پس تكدرختها، تمام جهان را تبديل به استوديوی خود میكند و از يك درخت همگانی، درخت خاص آقاي مايونگ هو لی را میآفريند. براوو آقای مايونگ هو لی! شما به «عكاسی» طراوت بخشيدهايد
* Myoung Ho Lee
2 comments:
تعریفی که در مورد عکاسی نوشتی رو خیلی دوست دارم.
azoonbala.persianblog.ir
http://www.designboom.com/weblog/read.php?CATEGORY_PK=&TOPIC_PK=1695
http://www.designboom.com/weblog/read.php?CATEGORY_PK=&TOPIC_PK=1691
derakht!!!
Post a Comment