هيچ بازار نديدهست چنين كالايی - سيصد و سیوهشت
ESPN; All day, Everyday
*
*
وقتی يك آگهی، تصوير بهظاهر تلخ و ناخوشايندی از يك محصول ارائه میكند، بايد با چنان طنز حسابشدهای در هم تنيده شده باشد كه تلخی در همان رويه ظاهری باقی بماند و جدی گرفته نشود؛ چيزی كه گمان نمیكنم بتوان در اين مجموعه سهگانه يافت: آگهی مربوط به يك شبكه تلويزيون كابلی در آمريكاست كه در بيستوچهار ساعت ِ همه روزهای هفته برنامه و گزارش ورزشی پخش میكند و آنچنان شما را بر كاناپه مقابل تلويزيون مینشاند كه پس از مدتی، زبانم لال، جزئی از همان كاناپه میشويد! خب، در ناخوشايند بودن اين وعده ترديدی نيست، اما آگهیسازان، اين تصوير سياه را با هيچ تمهيد طنزآميزی هم همراه نكردهاند كه در حكم يكجور چشمك زدن، حالیمان كند كه بايد سراسر آن را يك شوخی تمامعيار به حساب آوريم و بدون نگرانی، تصوير تلويزيون را به سوی چنين كانالی بچرخانيم.
1 comment:
یکی از بحثایی که خیلی وقته، حداقل توی امریکای شمالی، داره پیش میره، نقشهای جنسیِ توی آگهیاس. gender roles. از مترادف دقیق فارسی خبر ندارم. از کلیشه هایی که اینجا دیده میشه (و اگر در فقط یک آگهی بود، میشد گذشت کرد) اینکه شبکه مورد نظر بینندگان زن رو به طور کلی نادیده گرفته، و توی دو تا کلیشه "مرد، تنها با بطری آبجو" رو به نمایش گذاشته.
از وقتی اینجا رو می خونم، نکته چشمگیر، عدم وجود این کلیشه ها تو تبلیغایی هست که شما میذارید ( که فکر می کنم به ضبع سلیقه برمیگرده و نه کمبود همچین آگهی هایی در آرشیوتون) و امیدوارم بدونین که هدفم آنی انتقاد از شما نیست، که صرفاً جلب توجه به نکته ای که قابل توجه بود.
Post a Comment