Thursday, May 31, 2007
Wednesday, May 30, 2007
Advertising as Art - 33
بعضي آگهيها فقط ظاهراً خوب و خلاق به نظر ميآيند، مثل همين آگهي زلدوكس (نوعي دارو براي درمان اسكيزوفرنيا). آگهي بهطنز مدعيست كه اگر ونگوگ از اين دارو استفاده ميكرد، حال بهتري ميداشت و ماجراي بريدن گوشش توسط خودش پيش نميآمد. خب، ظاهراً كسي آن دوروبرها نبوده است كه به تيم طراح بگويد آن شور و شيدايي كه در ونگوگ بود (و شما اسمش را ميگذاريد اسكيزوفرنيا)، اگر «درمان» ميشد، آنوقت شايد ديگر آن آثار «نامعقول» توليد نميشد تا بهواسطه آنها، ونگوگ بعدها چنان پرآوازه شود كه شما از او همچون يك شمايل هنري در آگهيتان استفاده كنيد. ظاهراً كسي آن دوروبرها نبوده است
by
Old Fashion
at
8:31 PM
8
comments
Tuesday, May 29, 2007
Advertising as Art - 32
Domestic abuse strips your dignity, your hope and your life. The pain isn't only measured in bruises and welts. We know. We've been there. And we know how to get out. Call our 24-hour crisis line at (…). We are a free and confidential assistance programme run by, and for victims of domestic abuse.
Citizens Against Spouse Abuse.
There is a hope. There is CASA.
by
Old Fashion
at
8:44 PM
10
comments
Monday, May 28, 2007
One hundred percent DESIGN - 14
دورترين خاطره آقاي اولد فشن از بهجاآوردن آيين زيباي تشكر، به سالهاي دوري برميگردد كه يك اسكناس نوي (...)ريالي به عنوان عيدي از «مادام شرقي» دريافت كرد و مادر نازنين، به آقاي اولد فشنِ خردسال يادآوري كردند كه: «بگو مرسي». و تازهترين تشكر نويسنده اين وبلاگ، همين «سامتينگ» است كه در آخرين ساعتهاي دوشنبه هفتم خرداد، با احترام، پابليش ميشود براي خانم فروغ، تا دستكم در اين جغرافياي كوچك، هيچ مهري بيپاسخ نمانده باشد. كسي چه ميداند- شايد توي همين جعبه كوچك، يك ماشين لباسشويي بيصدا پنهان شده باشد براي ايشان*
حاشيه: «مادام شرقي» نامي بود كه مردم شهر براي همسر زيباي روس آقاي شرقي انتخاب كرده بودند
by
Old Fashion
at
9:14 PM
5
comments
Sunday, May 27, 2007
One hundred percent DESIGN - 12+1
تصور كنيد كه من و يازده وبلاگنويس ديگر، همين امشب آمدهايم خانه شما، تا دور هم باشيم. خب، ما كه انتظار نداريم اينوقت شب، سر زده، پذيرايي مفصلي از ما بشود، دوازدهتا تخممرغ آبپز هم كافيست. تازه، «جاتخممرغي»هايمان را هم با خودمان ميآوريم. تعدادمان هم اگر بيشتر شد، با همان دوازدهتا ميسازيمخانم الهام! كمكم آماده شويد. دستهجمعي ميآييم دنبالتان. نگاهي هم به فريزر بياندازيد براي نان. شنيدهام (يا ديدهام؟) سالادهاي خوبي هم درست ميكنند بعضي وبلاگنويسها. ميچسبد
by
Old Fashion
at
8:01 PM
9
comments
Saturday, May 26, 2007
Friday, May 25, 2007
Thursday, May 24, 2007
Advertising as Art - 30
*
شعار پايين آگهي
When you have a lot to write
*
اگر قرار باشد از مجموعه بسيار پرتعداد آگهيهام، دهتاش را انتخاب كنم، بيشك اين آگهي خودكار بيك، يكي از آنها خواهد بود. اگرچه آگهي با ورود به حيطه حساسيتهاي اخلاقي، خود را هم در معرض خطر قرار ميدهد، اما مجموعه ظرافتهايي كه در عكس رعايت شده – حلقهاي كه با تاكيد همچنان در انگشت مرد هست، قطرههاي اشكي كه روي نامه افتاده، چندين دستمالكاغذي خيس و مچالهشده، و ساير عناصر صحنه – به مقدار كافي احساس گناه اغراقآميز (و در نتيجه، حالوهوايي طناز) به آگهي ميافزايد تا آن را از خطر برهاند. اما در هر حال، اينكه طراحان آگهي، بهعنوان نمونهاي از يك نامه بسيار طولاني (كه براي نوشتنش، به خودكاري روان و قابل اعتماد نياز است) سراغ چنين ايدهاي رفتهاند، فارغ از قضاوتهاي اخلاقي، محشر است
by
Old Fashion
at
8:48 PM
8
comments
Wednesday, May 23, 2007
بدون عنوان - يك
حاشيه دو: انگليسيزبانها، بسيار با اين گفته كارنگي شوخي كردهاند (با تحريف بخش دوم). چندتايش را بخوانيد
- If life gives you lemons, make lemonade and sell it back at a higher price to the jerks who sold you lemons.
- If life gives you lemons, make orange juice, becuase nothing's immposible.
- If life gives you lemons, open a lemonade stand.
- If life gives you lemons, use them to wash your hands after you go fishing.
- If life gives you lemons, throw them at the next mean kid who calls you stalker!
- If life gives you lemons, put them in your bra!
by
Old Fashion
at
1:00 PM
7
comments
Tuesday, May 22, 2007
كارخانه روياسازي - يك
*
حاشيه يك: نوشتم «پسره» و «دختره»، به خاطر اينكه در تمام فيلم، دختره و پسره اسم يكديگر را نميفهمند، و ما هم... و در اصل، آنها در فيلمنامه اسمي ندارند
حاشيه دو: پيش از اين، چند نفر لطف كردهاند و گفتهاند كه وبلاگ خوشگلي دارم، اما حالا، با اين عكس بالايي ( كه خودم از دي.وي.دياش ذخيره كردهام)، خودم هم فكر ميكنم كه... واي! چه وبلاگ خوشگلي دارم
by
Old Fashion
at
8:42 PM
5
comments
One hundred percent DESIGN - 11
خانمها و آقايان! معرفي ميكنم: جودي. جودي بهترين شانزده ساله دنياست. جودي برايم نوشته است: «من زياد نميشينم پاي كامپيوتر! خيلي بچه خوبي هم هستم! نميشه يه دونه از اين ماوسها داشته باشم؟» سوال كردم، گفتند كه «موجودي انبار» ماوسهاي آنشكليمان تمام شده. بهجايش يك ماوس اينشكلي ميدهم به جودي. جودي هم در مقابل، سلامم را به «خواهره» برساند
by
Old Fashion
at
8:32 PM
1 comments
Monday, May 21, 2007
Sunday, May 20, 2007
One hundred percent DESIGN - 9
by
Old Fashion
at
9:10 PM
9
comments
People Talk - 1
"Airplanes are interesting toys but of no military value." (Marshal Ferdinand Foch, French commander of Allied forces during the closing months of World War I, 1918)
by
Old Fashion
at
12:08 AM
3
comments
Saturday, May 19, 2007
l'humour noir
رولان (يا رولاند؟) توپور در ميان «طراحان طنز سياه»، از محبوبهاي من نيست، اما قطعاً يكي از آن غولهاييست كه ميتوان بر شانههاي ستبرش نشست و جهان را از زاويهاي تازه ديد (و همين كافيست تا در برابرش پا جفت كنم و خبردار بايستم). اين كارش را بسيار دوست دارم. اگر شما هم دوست داشتيد يا كنجكاو بوديد، ميتوانيد چند كار ديگرش را هم ببينيد
by
Old Fashion
at
10:46 PM
0
comments
Friday, May 18, 2007
One hundred percent DESIGN - 7
ديروز به خواهرزادهام (نسترن) قول دادم كه اگر وقتش را كمتر پاي كامپيوتر بگذراند، يكي از اين ماوسها (شايد هم هر دوتايش را) بهاش جايزه بدهم. اما در نگاه و سكوت احترامآميز نسترن چيزي وجود داشت كه انگار دارم شوخي ميكنم. واقعاً نفهميدم چرا*
حاشيه: اما ماوسي كه قولش را (به همان شرط) به غزال ميدهم، شكلش با اين دو تا متفاوت است
by
Old Fashion
at
9:26 PM
4
comments
Thursday, May 17, 2007
Advertising as Art - 27


by
Old Fashion
at
10:44 PM
0
comments
Advertising as Art - 25
آگهي تبليغاتي مايع شيشهپاككن "براسو". درست است! كاملاً شبيه آگهي مايع "ويز" است كه دو نوشته پايينتر معرفي كردهام. در اين لحظه، نميدانم كدامشان از روي دست آنيكي برداشته. اما فارغ از اين، كنجكاوم بدانم كه از نظر شما خانمها و آقايان ارجمند، كداميك كار زيباتريست – شايد هم هر دو در يك سطحاندحاشيه: كارهاي مشابه (يا تقليدي) كم نيستند در تبليغات دنيا. شايد اين نوشته بهانهاي باشد براي آغاز معرفي اين نوع كارها، و احتمالاً مختصري گفتوگو و اظهارنظر پيرامونشان
by
Old Fashion
at
10:22 PM
5
comments
Wednesday, May 16, 2007
Tuesday, May 15, 2007
One hundred percent DESIGN - 6
خانمها و آقايان ارجمند! هيچ به ياد ميآوريد وقتي بچه بوديد، چند بار فريب بزرگترها را خورديد و دهانتان را باز ِ باز كرديد تا «هواپيما»ي حامل غذا (كمكهاي غذايي!) در آسمان مقابل چشمانتان چرخي بزند و پيروزمندانه وارد دهانتان شود؟ خب، مايلم به اطلاعتان برسانم كه اين، اصل همان «هواپيما»ست و چيزي كه آن روزها در كامتان به زمين مينشست، متاسفانه فقط يك قاشق معمولي بود
by
Old Fashion
at
9:41 PM
2
comments
Monday, May 14, 2007
Sunday, May 13, 2007
Saturday, May 12, 2007
Friday, May 11, 2007
One hundred percent DESIGN - 4
خانم «ميم» رفته بودند نمايشگاه كتاب. خانم «ميم» در هيچ سالي، نمايشگاه كتاب را از دست نميدهند. خانم «ميم» ميگفتند كه اين بهترين نمايشگاه كتابي بوده كه در تمام عمرش ديده است. ميگفتند كه از نظر نظم و ترتيب و راهنماييهاي لازم و امكانات رفاهي و برخورد مناسب گردانندگان، بينظير بود. خانم «ميم» با هيجان اضافه كردند كه هنگام خروج، به هر بازديدكننده يك ساعت اينشكلي هم هديه ميدادند، با حق انتخاب رنگ. پرسيدم، چرا يكي هم براي من نگرفتند. گفتند، اتفاقاً اگر كسي درخواست ميكرد، به هر تعداد بهاش ميدادند. سوال كردم: خب؟ خانم «ميم» گفتند: آقاي اولدفشن، شما كه ميدانيد من چهقدر خجالتي هستم. عرض كردم: بله، متاسفانه خوب ميدانم*
حاشيه: خانم «ميم» ديشب از سفر لندن برگشته بودند
by
Old Fashion
at
8:02 PM
Thursday, May 10, 2007
Advertising as Art - 22
by
Old Fashion
at
9:26 PM
4
comments
Wednesday, May 9, 2007
One hundred percent DESIGN - 3
*
حاشيه: در جهان انگليسيزبان به اينجور آدمها ميگويند « چايلد اَت هارت» (اولين بار، سالها پيش، در مقالهاي درباره اسپيلبرگ، با اين اصطلاح آشنا شدم)- يعني آدمبزرگهايي كه درست مثل يك بچه فكر ميكنند. نگاه كنيد به ساير كارهاي اين آقايان / چايلد اَت هارتهاي ارجمند كه از سال هزار و نهصد و هشتاد و چهار در مكتب طراحي با چوب اسكانديناوي، اسباببازي ميسازند براي بچهها و بقيه «چايلد اَت هارت»هاي دنيا
by
Old Fashion
at
6:42 PM
8
comments
Nostalgia - 3
فروشي نيست. ميخواهم بدهماش به يك نفر. به اين شرط كه قول بدهد دختر خوبي شود و اينهمه مطلب تلخ ننويسدحاشيه: ... و اين يعني، نودوسه درصد خانمهاي وبلاگنويس
by
Old Fashion
at
6:37 PM
2
comments
Tuesday, May 8, 2007
Advertising as Art - 21
by
Old Fashion
at
10:07 PM
5
comments
Monday, May 7, 2007
Advertising as Art - 20
دو. پيور افام ظاهراً يك فرستده راديويي است كه در شهرهايي از بلژيك، برنامه (فقط موسيقي؟) پخش ميكند. شعار اين موسسه كه در آگهي تبليغاتياش هم ميبينيم چنين چيزيست: «موسيقي خوب، آدم خوب به بار ميآورد» (ترجمه بهتر پذيرفته ميشود). اين آگهي را بسيار دوست دارم: به خاطر همه آن عشق + مدارا + حرص خوردن + دلسوزي + كلافگي + هزار چيز ديگر كه در چهره و قامت اين دختر خانم «خوب» ميبينم، به خاطر مراقبتي كه از دوستش ميكند كه ظاهراً مثل هميشه، بيش از ظرفيتش "نوشابه" ميل فرموده است. از نوشته روي تيشرتاش هم چيزي نميگويم كه حسابي دلم را برده
سه. اين آگهي را به رسم تشكر از نويسنده آن وبلاگ اينجا گذاشتهام تا يادآوري كنم كه اگر اينروزها، كمي «خوب»تر شدهام، به احتمال زياد، به خاطر وبلاگ ايشان است
*
حاشيه يك: آقايان (ما آقايان) عموماً حرص خانمها را در ميآورند. اما نميدانم چرا خانمها همچنان شيفته و مراقب و تيماردارشان(مان) هستند
حاشيه دو: از خانمهاي ارجمند، در هر سن و سالي، تقاضا ميكنم كه از طرح مباحثي كه به تنوير افكار آقايان (ما آقايان) ميانجامد، دريغ نورزند. لطفاً
by
Old Fashion
at
8:57 PM
6
comments







When he controls your life, It's no longer your life.

























