A Man Called Old Fashion: دنياي كوچك آقاي اولد فشن - هفت

Tuesday, May 29, 2007

دنياي كوچك آقاي اولد فشن - هفت

9 comments:

Anonymous said...: آقای اولدفشن عزیز با آن دست جلوی صورت‌گرفته
پیش از هرچیز با رعایت تمام احترامات لازم، عرض می‌کنم جاااانم! چون من الآن رسما احساساتی شدم با دیدن این تصویر
بعد از طرف نیمی از اجتماع اعلام می‌کنم که اولا: تا ما یادمان می‌آید شما به هر دو نیمه هدیه داده‌اید و انصافا بعید است از اولدفشنیست‌ها کسی مانده باشد که نمک‌گیر شما نشده باشد.
بعد اینکه خب اصلا چه اشکالی دارد که فقط به یک نیمه هدیه بدهید؟ از نظر من یکی که این کار بی‌نهایت پسندیده است.
آقای اولد فشن عزیز، پس لطفا دست‌تان را از روی چشم‌تان بردارید و لبخند گوش تا گوش بزنید، چون آدم به خاطر کارهای خوب و دل‌انگیز و دوست‌داشتنی که انجام داده این‌طوری بغ نمی‌کند. من به نمایندگی از طرف خود اولدفشنیستم و هر اولدفشنیستی که قبول داشته باشد اعلام می‌کنم: آقای اولدفشن، لطفا سرخوش باشید که شایسته‌ی آنید. آن دهان خطی را هم اگر ممکن است با یک منحنی رو به بالا هرچه سریع‌تر عوض کنید. حتی با یک‌نیم‌دایره‌ی رو به بالا که پر از دندان‌های براق است.
بعد هم، به عنوان یک فمینیست یواشکی چشمک می‌زنم و می‌گویم حالا جدای از تئوری‌ها، ایول هم دارید.
بعد هم باز لبخند می‌زنم و می‌گویم ما از شما یاد می‌گیریم آقای اولدفشن و کار خوب یاد دادن خوب است. به همین سادگی. خلاصه اگر قرار باشد آقای اولدفشن را بغ کرده ببینم، تا خود صبح اینجا کامنت می‌گذارم. طلب یاری هم می‌کنم از کامنت‌گذارانی که خنده‌ی آقای اولدفشن را در می‌آورند، تا زودتر دست‌به کار شوند.
و اینکه:
براوو آقای اولدفشن مهربان دوست‌داشتنی حساس :)
؛); May 29, 2007 at 10:49 PM
Anonymous said...: آقای اوف!نکنید این کارو.در غیر این صورت منم تا صبح اینجا می مونم.بابا! ما هدیه رو وا نکرده گذاشتیم وسط تا قسمت کنیم; May 29, 2007 at 10:57 PM
Anonymous said...: آقای الد فشن بیچاره..; May 29, 2007 at 11:55 PM
Anonymous said...: آقای اولدفشن اصلا اصلا اینطوری بهتان نمیاد ها! ما گفته باشیم! اونوقت همون نیمی هم که بهشون هدیه دادین یکهو دیدی غمگین شدن و حالا اینبار آقای اولدفشن واقعا دلش میاد اونهارو غمگین ببینه؟
بعد هم خب اصلا یک چیزی گفتند شما که می تونید به هرکی دوست دارید از این به بعد هم هدیه بدهید که نه آقای اولدفشن؟ خب حلله دیگه آقا جان!
این همه دست روی صورت و چشم پوشاندن نداره که! نه به اون تصویر آقای اولدفشن ِ دو پست پایین تر و نه به این! این نیمه ی دیگر هم یک کمی باید دندون رو جیگر گذاشتن یاد بگیره خب!
درضمن ما منتظریم که آقای اولدفشن خوشحال ِ لبخندی یا قاه قاهی ببینیم ها!; May 30, 2007 at 1:16 AM
Anonymous said...: دو نقطه دی; May 30, 2007 at 1:37 AM
Anonymous said...: آهان درضمن من ديشب مي خواستم اينو بنويسم همچين رقيقا القب بودم اور دوز كرد يادم رفت:
اصلا همينه كه هست،‌آقاي اولدفشن دلش م يخواد اهدا مي كنه! حرفيه؟
نفس كـــــــــــــــــش!; May 30, 2007 at 8:42 AM
Anonymous said...: میگم من دچار ِ وجدان درد شدم :(
آخه کلی از اون هدیه ها واسه من بوده :دی; May 30, 2007 at 10:47 AM
Anonymous said...: فک کنم همش زیر ِ سر ِ میرزا باشه !; May 30, 2007 at 10:48 AM
Anonymous said...: باز هم دو نقطه دی; May 31, 2007 at 1:50 AM

Subscribe to: Post Comments (Atom)