Friday, May 4, 2007

Advertising as Art - 18

No insects left.

هيچ حشره‌اي باقي‌نمي‌ماند: آگهي تبليغاتي نوعي حشره‌كش

7 comments:

Anonymous said...

:O
آقا رحم کنید! عملا قلب و اعصاب برای
من یکی نمونده دیگه!
:)) :D
نمی‌دونم خوبیت داره یا نه که من هر بار بنویسم: شاهکاره.
ولی خب اینم شاهکاره! چی می‌شه گفت.

Anonymous said...

اون آوای شگفت که هنوز سر جاشه... حداقل من که دلم نمیاد حالا حالاها صدای دخترک ایرلندی قصه رو ترک کنم... شاید تقصیر این تکنولوژی پدرسوخته بوده که نتونستی بشنویش...

Me. said...

وقتی من می گم اینجا خداست،می گن سرخپوست اغراق گو!

Anonymous said...

;)
in advertising 17 mareke bud!

Anonymous said...

لوسه که من الان بنویسم خوب بود و خوشم اومد. ولی خونه تون از اون خونه هاییه که ته کوچه پس کوچه های محله قایم می شن و تو شون پر از گل و گیاه و زندگی و تازگیه. بعد آدم یه نصفه شب که بی خواب شد یا یه روز عصر که بی حوصله بود بعد کلی پرسه زدن سر از اون کوچه در میاره و از اون به بعد اون خونه، ته همون کوچه ی پرت می شه راه رفت و آمد، فقط واسه این که بری و سر بزنی و حالی و احوالی.
مرسی که در خونه تون رو باز می ذارین که بیایم و گاهی گپ هم بزنیم!



:-)

Anonymous said...

تشریف بیارین یه چایی در خدمتتون باشیم!


manobaghiye.blogspot.com

Anonymous said...

از آن هنرهایی است که اشک آدم را در می آورد

 
Free counter and web stats