Friday, March 16, 2007

Apocalypto

در محاصره‌ام: پيرامونم به تصرف كساني درآمده كه شيفته آپوكاليپتو هستند. اما من با اين كنجكاوي شريرانه به تماشاي فيلم مي‌نشينم كه ببينم مل گيبسن تا چه اندازه توانسته است ذهن خود را از تصاويري كه مربوط به سال‌ها و قرن‌هاي بعد از رخ‌دادهاي فيلم است، دور نگه دارد. وقتي فيلم را مي‌ديدم هنوز مطالب زيادي درباره‌اش نخوانده بودم، از جمله اين گفته خود گيبسن را كه از اساس مي‌خواسته‌اند يك فيلم تعقيب و گريزي بسازند. فيلم هم همين را نشان مي‌دهد. انتظار هم ندارم كه گيبسن بخواهد در فيلم ساختن، دغدغه‌هاي مرا مورد ملاحظه قرار دهد. بنابراين فيلم پر است از تصاويري كه يادآور صد سال اخير جهان هستند، به‌ويژه تصاويري كه هاليوود از جهان صد سال اخير آفريده است. نمونه‌ها فراوان‌اند: همان اوايل فيلم، وقتي شكارچيان انسان به قبيله جنگل‌نشين حمله مي‌كنند، مي‌توان تاثير شديد فيلم‌هاي مربوط به جنگ جهاني دوم را به‌وضوح ديد. شكارچيان پانصد سال پيش، همان‌گونه حمله مي‌كنند كه سربازان متفقين به نيروهاي آلماني شبيخون مي‌زنند، با همان آرايش و شگردهاي نظامي معاصر. در تعقيب و گريزهاي همين بخش فيلم، نمي‌توان تصاويري را كه هاليوود از نبردهاي سرخ‌پوستان و سواره‌نظام امريكا خلق كرده است، به ياد نياورد. اصلا چرا جنگ جهاني دوم؟ به ياد بياوريم تصويرهاي سينمايي حمله سربازان امريكايي را به يك دهكده ويتنامي، كه مظنون به پناه دادن به ويت‌كنگ‌هاست. نمونه‌ها در سراسر فيلم فراوان‌اند. روشن است كه گيبسن تعهدي نسبت به علائق من ندارد، اما بايد قبول كند كه براي يك فيلم‌ساز كار سخت‌تري است كه آدم‌هاي پانصد سال پيش را به‌گونه‌اي تصوير كند كه نه‌تنها خود آن‌ها هيچ تصوري از تحولات سال‌هاي آينده بروز ندهند، بلكه تماشاگر هم احساس كند آدم‌هايي را دارد مي‌بيند كه هيچ شباهتي به آدم‌ها و تجربه‌هاي تاريخ بعد از وقايع فيلم ندارند. گيبسن فيلمي ديدني ساخته، اما از كار سخت هم تن زده است

No comments:

 
Free counter and web stats