Advertising as Art - 9
گاهيوقتها، براي توجه دادن جماعت به رعايت حقوق ديگران، زبان پاستوريزه (مثل نثر عصاقورتداده من!) كارساز نيست. بايد جور ديگري حرف زد. نمونهاش كار تبليغاتي بالا. مطمئنم كه متن ساده آن را همه خوانندگان فهيم و ارجمند اين وبلاگ در مييابند، اما واژههايي در آن هست كه ميتوان به شكلهاي مختلفي ترجمهاش كرد (بهخصوص يكي از آنها را!). وسوسه ترجمه، مقاومتناپذير بود: اين پيشنهاد من است
*
اگر برايت سخت است درك كني
كه چرا معلولان به اين فضا
احتياج دارند
پيشنهاد ميكنيم
برو و آن ستون فقرات
صابمردهات را داغان كن
*
اگر برايت سخت است درك كني
كه چرا معلولان به اين فضا
احتياج دارند
پيشنهاد ميكنيم
برو و آن ستون فقرات
صابمردهات را داغان كن
2 comments:
فکر کنم کم کم داریم به جایی می رسیم که کلا این زبان کارسازتر باشه :)
...
ممنون از اون همه آرزوهای خوب خوب..
اینجا ترجمه میکنن: "لعنتی" ...
گولبولت
Post a Comment