A life less ordinary - 3
در نشريه وزين خودمان، يك نفر از جايزهاي كه بهاش دادهاند دفاع كرده است. مطلبش، ديالوگي از فيلم استخر فرانسوا اوزون را به يادم آورد كه طي آن، يك ناشر نصيحتي به نويسندهاش ميكند. ديالوگ چنين چيزيست: "جايزه مثل بواسير است، هر كوني (صاحب كوني) بالاخره آن را ميگيرد". خدا مرا نبخشد كه از ميان اين همه فيلم و اين همه ديالوگ، درست ياد اين يكي افتادم
5 comments:
ای بابا... من نگفتم تکنولوژی بد است که آقای الد فشن... فقط یک وسوسه بود برای لمس دکمه ها و شنیدن صدا، و فکر اینکه آدم های دیوانه ای که چنین فانتزی ای به ذهنشان می رسد کم نیستند...
چه می دانم. دلخوشی های کوچک برای ادامه شاید.
دوست ندارم درباره چیزی که نوشته ام توضیح بدهم، اما نخواستم همچنان با من عصبانی بمانید. :)
...
آخی... تازه یا کاربن هم انداختیدم! :P
اه ! عکستون کو ؟
من ازین آقاهه فقط دو در پنج دیدم
دوست دارمش
اگر دنیا دیوانه بود تو پادشاه می شدی..سیلور استاین این جمله را برای تو نگفته؟
اگر دنیا دیوانه بود تو پادشاه می شدی..سیلور استاین این جمله را برای تو نگفته؟
حالا می آیید بازی آرزو؟
Post a Comment