Marketing, Public Relations, Advertising, and Branding
نويسنده اين يادداشت بر آن نيست كه زندگي عادي و روزمره شما را ويران كند، اما احتمال ميدهد كه نوشتهاش، خودبهخود چنين نتيجهاي داشته باشد! اگر از فردا، در برخورد با هر آدمي، جايي در پس ذهنتان شروع به تجزيه و تحليل كرديد كه آيا آن آدم، در ارتباط با شما، مشغول بازاريابيست، يا دارد كار روابط عمومي ميكند نسبت به شما، يا حرفهايش بوي تبليغات ميدهد، يا در پي ايجاد مقبوليتي در دل شما نسبت به نام خود – همچون يك نام تجاري - است، بدانيد كه اين بلا را من بر شما نازل كردهام با اين يادداشت. از شما انتظار بخشش دارم و هيچ نااميد نيستم كه مرا غريق درياي رحمت خويش سازيد. چهار تصوير بالا، قصد دارد از طريق روابط و برخوردهاي عادي و روزمره زندگي، چهار مفهوم بازاريابي، روابط عمومي، تبليغات و ماركسازي (برندينگ) را تعريف كند. توصيه ميكنم از اين كلاس آموزشي لذت ببريد و بر دانش خود بيفزاييد، اما مراقب ضايعات جنبياش هم باشيد
حاشيه: "ماركسازي" بهعنوان معادل براي "برندينگ" را دوست ندارم. تلاش خواهم كرد معادل مناسبتري را جايگزين آن كنم. پيشنهاد بهتري نيست؟
حاشيه: "ماركسازي" بهعنوان معادل براي "برندينگ" را دوست ندارم. تلاش خواهم كرد معادل مناسبتري را جايگزين آن كنم. پيشنهاد بهتري نيست؟
1 comment:
هرچي فکر کردم،نبود
Post a Comment