Saturday, June 13, 2009

چاپ عصر - صد و سی

zniv / flickr

11 comments:

mehrnoush said...

این پنجره شکسته چقدر آشناست آقای اولد فشن بسیار عزیز. چقدر مبهوتیم و غمگین و ناباور. رویای زیبای مااین نبود

Zahra said...

چه جالب اين پنجره شكسته حال امروزمون رو نشريح مي كنه!

Anonymous said...

چقدر شبیه زندگی ماست...

م.ت said...

آخ كه چقدر با مناسبت بود. چقدر شكسته‌ايم همه‌مان!

Anonymous said...

چراغي كه برافروخته نشد
لاجرم بايست شيشه اي ميشكست

Anonymous said...

چه تضادی وحشتناکیه بین همینجریهای جمعه و امروز عصر....

leily said...

من عاشق این یکی شدم از میان چاپ عصرها. و این که با تصویر حرف زدنتان را چقدر دوست داشتم در این روزها

Anonymous said...

:((((((

Shadi said...

خیلی به موقع بود

داتام said...

.کاش پنجره ای را که امید داشتیم از آن همینجوریهای جمعه را ببینیم نمیشکستند

Anonymous said...

یک "آه" از ته دل

 
Free counter and web stats