Tuesday, July 7, 2009

نغمه‌های ماشين‌تحرير - چهار

7 comments:

pariSSa said...

این ماشین تحریر م چه دل پر دردی داره !



:(

Anonymous said...

سلام

من چند وقت پیش هم سری به بلاگ شما زده بودم. یادمه یه پستی از آقای شاندرمن دیده بودم. من براتون کامنتی گذاشته بودم که یادم نیست واسه کدوم پستتون بود. حتا نمی دونم پست شده یا نه. به هر حال دوباره سوالم رو می گم چرا آقای شاندرمن؟ چرا مثلن آقای طالم رود یا حسن رود و یا مثلن انزلی چی نه. چرا آقای شاندر من!

زُروان said...

But

If the old fashan delet your comment dont be angry becuse is a truth that make you hurt never

Anonymous said...

When I read The first line I said" Oh Nooooo Not another Truth hurts blah blah, we all know it for God's sake"
Then I read the other lines and it was the time that I took my hat off for U and steve Martine!

اولدفشن said...

جناب «ناشناس» عزيز! هنگام انتخاب نام برای شخصيتی كه قرار بود توضيح واضحات خطاب به او نوشته شود مايل بودم او از اهالی منطقه زادگاه خودم باشد تا بعدها بتوانم با اشاره به ريشه‌ها و علائق مشترك، ماجراهای بامزه‌ای بسازم و تعريف كنم. در ميان ده‌ها انتخاب، در آن روز بخصوص، نام «شاندرمن» به نظرم جذاب‌تر از بقيه آمد و تصور كردم كه خوانندگان وبلاگ هم، حتی اگر ندانند كه شاندرمن نام منطقه‌ای در گيلان ماست، به خودی خود آن را نام شيرينی خواهند يافت. حالا هم خوش‌حالم كه آقای شاندرمن در نگاه بسياری از خوانندگان، آدمی دوست‌داشتنی‌ست و نام شاندرمن در آن‌ها احساس خوبی به وجود می‌آورد. اين تمام توضيح من درباره دلايل بسيار ساده انتخاب اين نام - و نه هر نام‌ ديگری - است. مايلم از من بپذيريد كه هيچ مفهوم پيچيده‌ای در پس اين انتخاب نبوده كه حالا بتوانم آن را بشكافم و آن انتخاب به راحتی می‌توانسته به هر نام ديگری ختم شود

Yashar said...

:)) somtimes it does ;)
merci baraaye webloge be in khoobi ke mano 4 saale moshtariye shoma karde @};-

صندوقک said...

این را بسیار دوست داشتم ممنون

 
Free counter and web stats