Saturday, April 28, 2007

"Just shoot me baby!" - 2

خانم‌ها و آقايان ارجمند! دعوت‌تان مي‌كنم به تماشاي مجموعه عكسي با تم واحد، به نام "نيمكتي در ميدان تيان‌‌آن‌من". بسيار آزرده خواهم شد از شما، اگر آن را به اندازه من دوست نداشته باشيد. توصيف حس جاري در آن را هم، به خودتان مي‌سپارم
http://www.zonaeuropa.com/20051115_1.htm
*
حاشيه يك: مي‌خواستم به نيابت از من (آخر خودم خسته شده‌ام بس كه گفته‌ام) به عكاسان ايراني بگوييد كه براي ارائه مجموعه عكس، نيازي نيست كه منتظر آيين‌هاي سالي‌يك‌بار بنشينيد، شايد نيمكتي در پارك كنار خانه‌تان هم سوژه خوبي باشد... اما، فراموش كنيد. چيزي به‌شان نگوييد. سودي ندارد
حاشيه دو: حاشيه يكم اين نوشته، باعث آزردگي شديد خانمي شده است كه به ايشان احترام مي‌گذارم و هرگز قصد كنايه زدن و آزردن‌شان را نداشته‌ام. با حفظ نظر انتقادي‌ام درباره جنبه‌هاي خاصي از كار عكاسان ايراني، از ايشان پوزش مي‌خواهم. نظر تند ايشان را در "كامنت‌جا"ي اين نوشته مي‌توانيد بخوانيد


2 comments:

Yerma said...

از آنجا که در یک ساعت گذشته من دوبار دعوت شده ام به دیدن این عکس ها
گمانم یعنی روزمرگی ، هیچ هم کمرنگ نیست در دوست داشتنی های آدم های ایرانی ! و لابد عکاس هایشان هم

شما که اینجا را تنها راه انداخته اید .. به نظرتان بهتر نیست توی تنهاییتان کمی با پیژامه راه بروید و زیر دوش آواز بخوانید تا این که این همه برای درآوردن نقش دانای کلی ، که در هم نمی آید ، انرژی مصرف کنید ؟
خانوم های کوته فکر زیر سی سال که هیچ ، گمان نمی کنم کنایه ی مدام با سلیقه ی کسی بخواند ، این روزها

Sir Hermes said...

زئوس خیرش بدهد آن خانمی را که در استوا نشسته و دارد هی با خودش حرف می‌زند و این وسط، لینک شما را به ما نشان می‌دهد تا گیر وبلاگ خواندنی شما بیفتیم پسرم! ما که لینک‌تان کردیم. راضی باشید!
بعد هم ما را این وسط به دعوای شما و آن خانم، که از سر اتفاق از دوستان ما هستند، فعلن و نقدن کاری نیست. گاس که بعدها آمدیم میان‌داری‌ای چیزی کردیم.

 
Free counter and web stats