Thursday, December 25, 2008

آخرين قطار شب - هفتادوشش

ديشب گفته بودم كه فردا، در «آخرين قطار شب»، متنی را برايت باز خواهم نوشت تا ببينی كه تو تنها كسی نيستی كه چيزی از جنس نگرانی، چيزی از جنس ترس به همه شادی‌هايت سنجاق شده است. تو تنها نيستی؛ كم هم نيستيم...

8 comments:

Maryam said...

ممنون آقای مهربان
:X

Anonymous said...

آقاي اولدفشن مي شه كمي راجع به خودتان توضيح دهيد؟؟

ممنون با تشكر..!

Anonymous said...

آقای اولدفشن. به نظرم در یکی از ایمیلها گفتی اسمتان بین خودمان بماند. برایم عجیب بود که نوشتید چون می توانستی با فتوشاپ برش داری؟
اشتباه می کنم؟ :)

Anonymous said...

sometimes you can't run away after the facts, they are enclosing you. :)

yep, I AGREE , there's something out there staring at my smiley face , you know it's flaring the jealousy and envy you.

cheers
salar

Anonymous said...

*"kam ham nisTm"~

daNa*~

Anonymous said...

aaaalie....:(

Anonymous said...

vali aghlab baraye deldari daadan be hamdige, man o ye seri az aadamaayi ke mishnasam, juri barkhord mikonim ke engar hamchin hessi ajibe, kharab kardane khoshie in lahzast... sa'y mikonim ba goftane hamchin harfayi be ham ruhie bedim, ba ketmaan e in vaghe'iat ke man ham in hesso zendegi kardam...

cheraa alaan inaa ro inja goftam?!


p.s. kheili khoshhalam ke hasti

Anonymous said...

لبخند من چه معنی دارد
وقتی که گونه های من خیس می شود
من ترسیده ام یعنی ؟

 
Free counter and web stats