گمشده
يك. صبح چهارشنبه، وقتی آقای اولدفشن از خواب بيدار شد، فقط تصور میكرد صبح چهارشنبه است كه از خواب بيدار شده. دوسه تلفن عجيب، آرام آرام آقای الف.ف. را متوجه كرد صبحی كه در آن بيدار شده، صبح پنجشنبه است
دو. آقای اولدفشن روزهای هفته را گم كرده است. اين وبلاگ دوسه روز، بهازای «دوسه تلفن عجيب»، نامنظم خواهد بود تا «وبلاگصاحاب»، روزهايش را بيابد
سه. حالا صبح جمعه است، احتمالاً
دو. آقای اولدفشن روزهای هفته را گم كرده است. اين وبلاگ دوسه روز، بهازای «دوسه تلفن عجيب»، نامنظم خواهد بود تا «وبلاگصاحاب»، روزهايش را بيابد
سه. حالا صبح جمعه است، احتمالاً
6 comments:
چه فرقی می کنه چه چند شنبه باشه ؟
مهم این هست که بدونی الان صبح , ظهر یا شب هست !
آقا اینجوری خیلی ناجوره. من هم چند بار اینطوری شدم. بدیش اینه که در لحظه ای که تو تو شوک هستی طرف مقابل حتما داره فکر میکنه این چه گاگولیه...
کاش می شد من هم می خوابیدم و نه فقط یک روز بلکه چند هفته اونورتر بلند می شدم...خوش بحالتون!
وبلاگ فوقالعادهای داری
وبلاگ فوقالعادهای داری
طبق يك سنت حسنه ،مهم اين است كه : شب جمعه را گم نكنيد!
Post a Comment