هر كه آمد عمارتی نو ساخت... - دو
*
میدانيد چه چيز عمارت خانواده زوفری – غير از معماری باطراوت آن البته – آقای اولدفشن را واله و شيدای خود ساخته؟ اين كه بنايیست كه يك آدمیزاده درجه يك، آن را تنها برای دل خودش ساخته، وگرنه، آنجا، در ميانه آن دشت خلوت، هوس جلوهفروشی كه در سر نداشته اين بشر
7 comments:
با حاله ...تو سوئیس شهرداری به آدم گیر نمی ده!
انگار خانه دارد غرق می شود، آرام آرام.
:)
i love this house!
چه حالی داره زندگی تو همچین خونه ای. به گمونم، باید یه تجدید نظر اساسی تو شیوه زندگیمون بکنیم حالا که هنوز اول راهیم.
bezar pooldar behsammmmmmmmmmm
آقای اف اف عزیزم،
این نوشته را یک کامنت مپندارید، هرچند به شخصه از لذت خواندن کامنت های خوانندگان (در مورد شما بیشتر بینندگان) با اطلاعم اما اعتراف میکنم که تا به حال هیچ کامنتی برای شاد کردن این بلاگر محترم ثبت نکرده ام و از این بابت شرمسار!
متاسفانه این نوشته را نیز نمیتوانید یک کامنت بپندارید، که اگر آدرس ایمیلی بود ترجیح بر ایمیل بود تا افزودن یک نوشته بی ربط به کامنت دانی چنین پست هوس انگیز خیال برانگیزی! قرض از مزاحمت ادای دینی هر چند کوچک است در ازای لذتی که از هفته ای چند بار سر زدن به وبلاگتان نصیبم میشود. منظور لینک زیر است. هرچند احتمال کمی می دهم که برایتان تازه باشد، ولی حیف دیدم که شما را در لذت شیطنت واری که از دیدن آن بردم شریک نکنم.
http://www.xmarkjenkinsx.com/outside.html
یک خانوم آبی
sala, aghaye O.F..
mottshakeram
safoora
Post a Comment