Friday, November 30, 2007
بدون عنوان - پنجاه و چهار
by Old Fashion at 10:15 PM 1 comments
Thursday, November 29, 2007
خيالهايی برای آينده - يك
by Anthony Dickens
by Old Fashion at 11:19 PM 0 comments
Wednesday, November 28, 2007
يادداشتهای ايرانی - يك
سر هرمس عزيز، در كامنتی بر «هركه آمد عمارتی نو ساخت... – پنج» نوشته است: «این ساختمانهای شبیه چیزی هم حکایتی دارند برای خودشانها! آن آقای فرانک گهری هم یک رستورانی یک زمانی ساخته بوده به شکل ماهی. میدانید چرا؟ چون یهودی بوده و وقتی بچه بوده، مسخرهاش میکردند که بوی ماهی میدهد! بعد برای جبران!ـ ولی اصولن یک جای کار میلنگد. یعنی اینکه معماری درست شبیه چیز موجود دیگری باشد، به مذاق ما معمارها خیلی خوش نمیآید این جور تقلید مستقیم راستش» ه
دو. میدانيد سر هرمس! كار شما معمارها و ما گرافيستها يكجورهايی شبيه هم است- ما بيشتر وقتها بر اساس سفارش ديگران كار میكنيم. اين واقعيتیست كه گاهی آدمیزاد را در موقعيت آزاردهندهای قرار میدهد. منظورم آنوقتهايیست كه درخواستهای سفارشدهنده «به مذاق ما خيلی خوش نمیآيد». در چنين وضعيتی چه بايد كرد، بهخصوص اگر پدر، ثروت هنگفتی به ارث نگذاشته باشد؟ به گمان من، نبايد آسانترين كار – كنار گذاشتن كار! – را انتخاب كرد، حتی اگر (يا بهويژه اگر) پدر ثروت هنگفتی به ارث گذاشته باشد! میشود آن كار «دوستنداشتنی» را مثل يك چالش در برابر خود گذاشت و از خود پرسيد: «آيا آنقدر حرفهای هستم كه اين كار را طوری به منزلگاه برسانم كه نتيجهاش را – علاوه بر سفارشدهنده – خودم هم دوست داشته باشم؟». سر هرمس عزيز! يادتان هست چند وقت پيش، تازهترين فيلم بهرام بيضايی بهخاطر اختلاف سليقهاش با تهيهكننده، در همان مرحله تداركات متوقف شد؟ امير قادری در يادداشتی بر اين اتفاق (در روزنامه شرق؟) به نكته مهمی اشاره كرد. او نوشته بود كه فيلمسازی در هيچجای جهان كار آسانی نيست و اصلاً اينطور نيست كه همه چيز - حتی برای سرشناسترين كارگردانهای جهان - فراهم باشد. اما آنها اين را هم بخشی (شايد بخش مهمی) از حرفه خود میدانند كه بتوانند با اين فراهم نبودنها زندگی كنند و در پايان روز، فيلمی بسازند كه پايش بايستند و سربلند، دوستش داشته باشند. اصلاً بياييد مثالی از حرفه خود شما بزنيم: اگر فردا، يك توليدكننده ايرانی لامپ، به سرش زد كه ساختمان مركزی تازهاش را بیهيچ انعطافی، به شكل يك لامپ («يكجور تقليد مستقيم») بسازد، آيا همه چالشهای فنی / كاربردی / زيبايیشناسانه اين «سفارش» (جدا از درآمدش) آنقدر برای معمارها جذابيت ندارد كه عذر «مذاق» را بخواهند و به پذيرفتن آن فكر كنند؟ سر هرمس! كاش معمار بودم! نمیدانيد چهقدر هلاك پذيرفتن چنين پروژههايی هستم، بیشك نه به اين خاطر كه پدرم ثروت هنگفتی برایمان باقی نگذاشت، حتی نه به دليل جايزههای معتبری كه معماران ساختمان لانگابرگر به خاطر همين بنا به دفتر كارشان بردهاند، اما شايد به خاطر دست يافتن به يكجور رضايت حرفهای از انجام كاری مثل اين، كه ظاهراً همه چنان در آن درمانده بودند كه بنيانگذار آرزومند لانگابرگر آن را با نشاندن انسان بر كره ماه مقايسه میكرد
سه: میدانم كه در پس نوشته مختصر سر هرمس، عقيدهای اساسی و مفصل وجود دارد كه امكان مطرح كردنش در يك كامنت كوتاه و فوری وجود نداشته. شخصاً از خواندن و دانستن بيشتر درباره آن عقيده و «مذاق» لذت خواهم برد، همچنان كه كنجكاو پیبردن به عقايد «حرفهای» و متر و ميزان «مذاق» فرانك گهری برای ساختن آن بنای ماهیشكل هم هستم
by Old Fashion at 10:21 PM 4 comments
One hundred percent DESIGN - 83
by Old Fashion at 10:16 PM 1 comments
Tuesday, November 27, 2007
Monday, November 26, 2007
هر كه آمد عمارتی نو ساخت... - پنج
Newark, Ohio, 1997
by NBBJ Architects
*
by Old Fashion at 10:02 PM 2 comments
Sunday, November 25, 2007
Saturday, November 24, 2007
Friday, November 23, 2007
بدون عنوان - پنجاه و دو
by Old Fashion at 10:24 PM 2 comments
Wednesday, November 21, 2007
Advertising as ART - 105
the digital bookstore
by Old Fashion at 10:18 PM 8 comments
One hundred percent DESIGN - 79
by Old Fashion at 1:04 AM 5 comments
One hundred percent DESIGN - 78
by Old Fashion at 1:00 AM 12 comments
Monday, November 19, 2007
Sunday, November 18, 2007
قصههای من و همسايه ارجمند، آقای شاندرمن - يك
by Old Fashion at 9:51 PM 4 comments
Saturday, November 17, 2007
One hundred percent DESIGN - 77
by Old Fashion at 11:30 PM 10 comments
Friday, November 16, 2007
Advertising as ART - 104
by Old Fashion at 9:17 PM 2 comments
گمشده
دو. آقای اولدفشن روزهای هفته را گم كرده است. اين وبلاگ دوسه روز، بهازای «دوسه تلفن عجيب»، نامنظم خواهد بود تا «وبلاگصاحاب»، روزهايش را بيابد
سه. حالا صبح جمعه است، احتمالاً
by Old Fashion at 9:04 AM 6 comments
Wednesday, November 14, 2007
Advertising as ART - 103
دو. يادم باشد فردا كه همسايه ارجمند، آقای شاندرمن را در راهپله میبينم حتماً برايشان شرح دهم كه نوشتن «توضيح واضحات» برای اين آگهیهای ايكيا، تمام لذت كشف معنای آن توسط خوانندگان ديگر را بر باد میداد. آقای شاندرمن، پيرمرد فهميدهایست و بیشك عذر مرا خواهد پذيرفت
خبرنامه: «قصههای من و همسايه ارجمند، آقای شاندرمن»، بهزودی در همين صفحات
by Old Fashion at 9:45 PM 10 comments
Tuesday, November 13, 2007
Monday, November 12, 2007
هر كه آمد عمارتی نو ساخت... - دو
by Old Fashion at 9:58 PM 7 comments
Sunday, November 11, 2007
بدون عنوان - چهل و نه
دو. نظرتان درباره اين راه حل چيست؟: بياييم فرض كنيم كه هر يك از شما خوانندگان ارجمند، «نويسنده مهمان» اين وبلاگ برای نوشتن متنی بر اين تصوير هستيد تا بلاگری را از نگرانی برهانيد. خب البته آقای اولدفشن پيش از اين هم اعتراف كرده است كه كامنتهای شما را خواندنیتر از نوشتههای خود میداند
سه. اصلاً از همان ابتدا هم پيدا بود آقای اولدفشنی كه سر ساعت دوازده شب میخوابد، آدم مناسبی برای نوشتن درباره اين تصوير نيست، آنهم در جايی كه دهها شبزندهدار گرانقدر، خواننده اين صفحات هستند
by Old Fashion at 10:05 PM 20 comments
Saturday, November 10, 2007
Advertising as ART - 102
SMOKE IT OUTSIDE
Smoking in discos, pubs, bars, lounges and nightclubs is prohibited, except in designated smoking areas.
(Singapore) National Environment Agency
by Old Fashion at 9:27 PM 3 comments
Friday, November 9, 2007
هركه آمد عمارتی نو ساخت... – يك
دو. با اينهمه، و به رسم احتياط و محكمكاری، آقای اولدفشن از معماران ارجمندی كه خواننده اين وبلاگ هستند تقاضا میكند نسبت به اين بخش تازه، صبوری پيشه كنند و آن را دخالت در حريم خود نپندارند. اين فضای كوچك، فقط قرار است جايی باشد برای ابراز احساسات يك آدم احساساتی در برابر كارهای همتايان خود آنها و خود آنها
سه. آقای اولدفشن، اصولاً «كاركردگرا»ست، اما در عين حال شيفته تخيل رها و «بیبندوبار»یست كه در قيد كاركرد و كاربرد نيست و با بیاعتنايی مطلق، به پرواز درمیآيد. آقای الف.ف. اعتقاد دارد كه شكل تعديليافته همين نوع تخيل است كه در نهايت تبديل به يكی از منابع اصلی غنا يافتن تفكر «كاركردگرا» میشود. اين نخستين يادداشت بخش تازه، در حكم كلاه از سر برداشتن و سر فرود آوردن در برابر نمونه نابی از يك تخيل آزاد و سبكبار از هر ملاحظهایست: لولهكشی فاضلاب «روكار» ساختمانی در درسدن، آلمان
by Old Fashion at 10:17 PM 2 comments