پنج قطعه آسان - يك
Series of Posters for the Guimarães Jazz 2009
Atelier Martino&Jaña
*
Atelier Martino&Jaña
*
يك. در ميانههای فيلم «ريچل ازدواج میكند»، آنجا كه مراسم ازدواج برپاست، وقتی «عاقد» به عروس و داماد میگويد كه پيش از رسميت يافتن ازدواجشان، اگر دوست دارند میتوانند چيزی به هم بگويند، پس از حرفهای قشنگ ريچل، نوبت سيدنی/داماد میشود كه خطاب به همسر آيندهاش بگويد، «چيزی كه هميشه دوست داشتم، فقط شنيدن موسيقی بود؛ تا اينكه تو را ديدم و به تو گوش دادم. ريچل! تو زيباترين چيزی هستی كه به عمرم شنيدهام»، و بعد چشم در چشم ريچل بدوزد و بدون همراهی موسيقی، ترانه «افسانه ناشناخته» ِ نيل يانگ را برايش بخواند. تا چند لحظه بعد، پس از آنكه حلقهها در انگشتان عروس و داماد جای گرفته، «عاقد» خوشمشرب بگويد: با اجازهای كه دولت ايالتی به من داده، و البته با اجازه نيل يانگ، شما را زن و شوهر اعلام میكنم.
دو. هنوز نشنيدهام كه برای گشودن بخش تازهای در يك وبلاگ، نياز به اجازه دولت باشد، اما به سياق «عاقد» فيلم، كه از سر شوخطبعی اجازه نيل يانگ را ضروری دانسته بود، دلم میخواهد برای بخش تازه موسيقی در اين وبلاگ، از همه خوانندگانی كه به شكل حرفهایتری با موسيقی دمسازاند اجازه بگيرم و بهشان قول بدهم كه بيشتر در حاشيه و دوروبر موسيقی خواهم پلكيد و زياد وارد معقولات نخواهم شد. مطمئن هستم كه اگر از مراتب و منازلی كه بسياری از خوانندگان اين وبلاگ در زمينه موسيقی پيمودهاند خبر داشتم، جرات نمیكردم كه اين بخش تازه را به وبلاگ اضافه كنم؛ چه خوب كه خبر ندارم؛ و چه خوب كه بهزودی باخبر خواهم شد!
سه. اما اشارههايی كه به نقش موسيقی در فصلی از فيلم «ريچل ازدواج میكند» كردم تنها بخش بسيار كوچكی از حضور آن در فيلم است. اگر تصور كنيد كه داماد، «چيزی كه هميشه دوست داشته، فقط شنيدن موسيقی بوده» [و بازيگر نقشش هم در عالم واقع، خواننده اصلی يك گروه پرطرفدار آرت-راك باشد]، آنوقت شايد دور از ذهن نباشد كه همه دوستان بیشمارش از «هفتادودو ملت» هم هركدام بهشكلی با موسيقی دمخور باشند و تمامشان هم با سازهای ملت خودشان در مراسم ازدواج او شركت كرده باشند! اميدوارم با اين حرفها به اندازه كافی شما را برای تماشای يكی از فيلمهای خوب اين يكیدوسال اخير و يك تجربه باطراوت در كاربرد موسيقی در فيلم، وسوسه كرده باشم.
دو. هنوز نشنيدهام كه برای گشودن بخش تازهای در يك وبلاگ، نياز به اجازه دولت باشد، اما به سياق «عاقد» فيلم، كه از سر شوخطبعی اجازه نيل يانگ را ضروری دانسته بود، دلم میخواهد برای بخش تازه موسيقی در اين وبلاگ، از همه خوانندگانی كه به شكل حرفهایتری با موسيقی دمسازاند اجازه بگيرم و بهشان قول بدهم كه بيشتر در حاشيه و دوروبر موسيقی خواهم پلكيد و زياد وارد معقولات نخواهم شد. مطمئن هستم كه اگر از مراتب و منازلی كه بسياری از خوانندگان اين وبلاگ در زمينه موسيقی پيمودهاند خبر داشتم، جرات نمیكردم كه اين بخش تازه را به وبلاگ اضافه كنم؛ چه خوب كه خبر ندارم؛ و چه خوب كه بهزودی باخبر خواهم شد!
سه. اما اشارههايی كه به نقش موسيقی در فصلی از فيلم «ريچل ازدواج میكند» كردم تنها بخش بسيار كوچكی از حضور آن در فيلم است. اگر تصور كنيد كه داماد، «چيزی كه هميشه دوست داشته، فقط شنيدن موسيقی بوده» [و بازيگر نقشش هم در عالم واقع، خواننده اصلی يك گروه پرطرفدار آرت-راك باشد]، آنوقت شايد دور از ذهن نباشد كه همه دوستان بیشمارش از «هفتادودو ملت» هم هركدام بهشكلی با موسيقی دمخور باشند و تمامشان هم با سازهای ملت خودشان در مراسم ازدواج او شركت كرده باشند! اميدوارم با اين حرفها به اندازه كافی شما را برای تماشای يكی از فيلمهای خوب اين يكیدوسال اخير و يك تجربه باطراوت در كاربرد موسيقی در فيلم، وسوسه كرده باشم.
6 comments:
man ke be shedat vasvase shodam.... mamnoon az moarefie ye filme khoob
منظورتان از معقولات جمع معقول : چیزهای عقلانی یه
یا جمع مقوله: مقولات به معنی گفتارهاست
مرسی خیلی بخش جالبی رو اضافه کردید
به نظرم طراحش قشنگ تر کار می کرد اگر این نوشته ها رو به صورت نت می نوشت
مثل نت هارو کنار هم می گداشت این نوشته ها شکل می گرفت
بله به اندازه کافی وسوسه کردید
بخش نو مبارک، اما یادتون نره هنوز بخشی دارید که نامی ندارد
شما را به خدا من مدتهای مدیدی است که دنبال ترانه و موسیقی فیلم مودیلیانی هستم ممنون می شوم اگر کمکم کنید در هیچ سایتی نتونستم دانلودش کنم
وسوسه های دوست داشتنی ی ی
Post a Comment