راستی جناب اولدفشن جا داره ازتون تشکر کنم. وبلاگ قشنگی دارین. من تازه 3-4 روزه با وبلاگتون آشنا شدم ولی هر روز یه سر میزنم.فقط هم بخاطر این نغمه های ماشین تحریرتون. خیلی معرکه س. خلاصه اینکه دمت گرم و سرت خوش باد.
چرا هیشکی توجه نمیکنه که جمله اول یه اصطلاحه و نباید تحت الفظی ترجمه کرد؟ get the better of (someone):win against, defeat این اصطلاح معنیش شکست دادنه. بقیه ش هم که معلومه.
11 comments:
اون به نفس خودش غلبه کرد، و این بهترین نوع پیروزیه که هر کسی میتونه آرزوشو داشته باشه.
به عبارتی:
“Our greatest foes, and whom we must chiefly combat, are within.”
راستی جناب اولدفشن جا داره ازتون تشکر کنم. وبلاگ قشنگی دارین. من تازه 3-4 روزه با وبلاگتون آشنا شدم ولی هر روز یه سر میزنم.فقط هم بخاطر این نغمه های ماشین تحریرتون. خیلی معرکه س.
خلاصه اینکه دمت گرم و سرت خوش باد.
نمی دونم منظور چيه... مصداق دم دستش شايد پينوکيو باشه که به انسان واقعی تبديل شد ؟؟؟؟
او بهتر از خودش را به دست آورده بود ، و آن بهترین نوع از آزادی است که هرکس می تواند آرزو کند برایش
اون به چیزی بهتر از آنچه می خواست دست یافت و این نهایت پیروزی است که شخصی آرزویش را دارد
اون جنبه بهتری از خودش رو یافته و این بهترین نوع پیروزیه که کسی میتونه آرزوشو بکنه
آقا سخته دیگه ... هرچی جلوتر میرین سخت ترش می کنین خوب یه توضیحی هم بدین که ما بیسوات ها هم بفهمیم
چرا هیشکی توجه نمیکنه که جمله اول یه اصطلاحه و نباید تحت الفظی ترجمه کرد؟
get the better of (someone):win against, defeat
این اصطلاح معنیش شکست دادنه. بقیه ش هم که معلومه.
ممنون قاصدک عزیز...
get the better of somebody
1. if a feeling gets the better of you, it becomes too strong to control
get the better of you
2.to control your behavior get the
3.if your feelings or wishes get the better of you, they make you behave in a way you would not normally behave
4.to defeat someone or deal successfully with a problem
Post a Comment