نغمههای ماشينتحرير - هفتادوشش
*
اين وبلاگصاحاب همواره بهترين نتيجهها را از مراجعه به خوانندگان فهيم وبلاگش به دست آورده است. در مورد متن بالا هم به نظر میرسد كه اظهار نظر اهالی كوی موسيقی، كارگشا و فصلالخطاب خواهد بود. گمان من اين است كه دشواریهايی كه (برخلاف پيشبينی من) در ترجمه متن بالا رخ داده، به خاطر ناآشنايی ما با بسياری از اصطلاحهای موسيقی يا اساساً با موسيقی چندصدايی است كه حتی به چنين استنباطی در برخی كامنتها منجر شده كه در موسيقیهای پرآوای غربی، همه يك نت را میخوانند! دستم به دامنتان! برایمان درباره موسيقی چندصدايی بنويسيد؛ درباره هارمونی، درباره «پارت»های متفاوتی كه برای سازها و خوانندگان متفاوت نوشته میشود و اگر به هر يك جداگانه گوش دهيم ممكن است حتی متوجه نشويم كه داريم به كدام اثر گوش میدهيم. و از آنجا كه شما بزرگواريد، همين مقدار حرفهای پر از غلط من درباره موسيقی را هم بر من ببخشاييد.
*
اما برای پيشگيری از تكرار در نوشتههای مختلف، اجازه دهيد خودم اشاره كنم كه «نغمه» بالا، نه صرفا ً درباره موسيقی بلكه آشكارا به اجتماع و ارزشهای زندگی چندصدايی نظر دارد.
*
خب، زنگ خورده است! كمكم برويم سر كلاس موسيقی!
اين وبلاگصاحاب همواره بهترين نتيجهها را از مراجعه به خوانندگان فهيم وبلاگش به دست آورده است. در مورد متن بالا هم به نظر میرسد كه اظهار نظر اهالی كوی موسيقی، كارگشا و فصلالخطاب خواهد بود. گمان من اين است كه دشواریهايی كه (برخلاف پيشبينی من) در ترجمه متن بالا رخ داده، به خاطر ناآشنايی ما با بسياری از اصطلاحهای موسيقی يا اساساً با موسيقی چندصدايی است كه حتی به چنين استنباطی در برخی كامنتها منجر شده كه در موسيقیهای پرآوای غربی، همه يك نت را میخوانند! دستم به دامنتان! برایمان درباره موسيقی چندصدايی بنويسيد؛ درباره هارمونی، درباره «پارت»های متفاوتی كه برای سازها و خوانندگان متفاوت نوشته میشود و اگر به هر يك جداگانه گوش دهيم ممكن است حتی متوجه نشويم كه داريم به كدام اثر گوش میدهيم. و از آنجا كه شما بزرگواريد، همين مقدار حرفهای پر از غلط من درباره موسيقی را هم بر من ببخشاييد.
*
اما برای پيشگيری از تكرار در نوشتههای مختلف، اجازه دهيد خودم اشاره كنم كه «نغمه» بالا، نه صرفا ً درباره موسيقی بلكه آشكارا به اجتماع و ارزشهای زندگی چندصدايی نظر دارد.
*
خب، زنگ خورده است! كمكم برويم سر كلاس موسيقی!
25 comments:
نمی توانی هارمونی بگیری زمانی که همه نوشته ی یکسانی رو می خوانند
وقتی همه از روی یک نت آواز میخوانند شما نمیتوانید توازن را درک کنید
در واقع میخواد بگه وقتی از چند ایده و نظر برخوداری بهتر میتونی عمل کنی
وقتی همه روی یک نُت میخوانند، هارمونی بدست نمیآید.
وقتی که همه مثل هم میخونن هیچ نظم و هماهنگی ای وجود تداره!!!د
کمی سخته ولی فکر می کنم میخواد بگه که این تفاوت هاست که زیبایی و نظم رو ایجاد می کنه
man vali balad nistam tarjkonam
:(
وقتی همه روی یک نت می خونن هارمونی ای بدست نمی آید ..!!!
می خواد بر متفاوت بودن تاکید کند !
وقتی همه از روی یک نت مشابه آواز می خونن
شما هماهنگی رو حس نمی کنین
چون دید افراد متفاوت ه
به یک نفر دوربین بدید بگید از این دیوار عکس بگیر
هیچ کسی مشابه عکس نمی گیره
وقتی همه یکسان عمل می کنند هماهنگی ایجاد نمی شود.
هم آوايی هارمونی نيست
چرا ؟ به نظر من كه هماهنگ میشه
بازم ببخشید ولی این ترجمه ها منو قانع نکرد.. همیشه توی اپراها و آوازهای دسته جمعی همه از روی یک نت می خونن دیگه .. هماهنگ هم هست.. به نظرم این میخواد چیز دیگه ای بگه؟؟؟
وقتی همه دارن یه نت رو میخونن (توی آهنگ) هارمونی نخواهد بود.
یا به عبارتی تفاوت ها هستند که زیبایی رو به وجود میارن.
تا وقتي تفاوت ها رو نبيني چيزي ياد نمي گيري.
يعني تا زماني كه كه همه يك نوع نت موسيقي را مي خوانند شما نوع ديگر رو نه درك مي كني و نه از وجودش باخبر مي شي
کارهای مشابه فی نفسه با یکدیگر هماهنگ هستند، چون مشابهند !
" زمانی که همه یک نت رو میخونن هارمونی به دست نمارید "ء
در جواب سیما باید بگم که در یک همنوازی از به فرض کوارتت که برای 4 نوازنده (ساز) نوشته می شود تا یک ارکستر که می تواند تا 1000 نوازنده و 20 "نوع" ساز از انواع زهی، بادی و کوبه ای (هرکدام از اینها انواع گوناگونی دارند) داشته باشد؛ اینطور نیست که همه آنها در آن واحد یک نوت مثلآ دو وسط را بزنند، اینکار اولآ به دلیل تفاوت در دامنه تولید اصوات سازها امکان پذیر نیست و در ثانی مثلا نواختن یک نوت توسط بیست ویولن تفاوتی با بلندتر کردن صدای یک ویلون ندارد (و طبعآ همانطور که این جمله اشاره دارد لطفی هم ندارد) هارمونی به معنای هماهنگی است، هماهنگی میان عناصر(خواه در موسیقی یا رنگ یا چیدمان اجسام یا چنان که جناب اولدفشن اشاره فرمودند میان ارزشها و اندیشه های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی)، نه یک عنصر پس : اگر همه یک نوت را بنوازند هارمونی بدست نمی آید!
به عنوان پی نوشت این نکته رو هم اضافه کنم که در سرایشها (اپراها و آوازهای دسته جمعی مورد اشاره سیما) حنجره ی انسانها هم همان سازها هستند (سازهایی بی نظیر و شگفت آور با قابلیت هایی باور نکردنی) که از روی دامنه ی تولید اصوات، دسته بندی شده اند: سوپرانو، میتزو سوپرانو و آلتو برای زنان و تنور، باریتون و باس برای مردان. و در اینجا نیز هارمونی ایجاد هماهنگی میان حجم این اصوات است.
این نیز اشاره ی مستقیم تر ایست به لزوم چند صدایی، لزوم وجود صداهای "زیر" و صداهای "بم".
آنگاه که همه یک نت را بازخوانی میکنند، هارمونی را نمی یابی
نمیدونم اما یجوری فکر کنم میخواد بگه خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو اما این نیست بیشتر شبیه اینه تلاش داره بگه چیزهای خلاقانه یا بهتر بگیم بنیان کن از همرنگ نشدن با جماعت بدست میاد اما از همه ممنون بخاطر اشتراک!!!
نظم و هماهنگی فقط در سایه تکثر و تغییر.
برای کامل کردن و پویایی یک سیستم.
hisht تشکر فراوان از روشنگری جناب
اگه همه یک صدای واحد باشن، هماهنگی به دست نمیاد...
یا
هماهنگی در این نیست که همه مثل هم باشند.
بر عکس این تفاوت هاست که تارو پود جامعه رو در هم می تنه!
یا
خودت باش! مانند دیگران شدن دردی از جمع دوا نمی کنه...
یه بار دیگه سعی می کنیم با هم باشیم
خب اول اینو بگم که «مثلا نواختن یک نوت توسط بیست ویولن تفاوتی با بلندتر کردن صدای یک ویلون ندارد»
تفاوت داره. و دقیقا هم به همین دلیله که توی ارکستر میبینین ۲۰ تا ویلون کنار هم نشستن و دارن مینوازن و همه هم آرشه هاشون با هم بالا و پایین میره و انگشتاشون یه نوت رو میگیره.
این به این دلیله که بنده که نت دو رو روی ویلون ام بگیرم، یه ذره، خیلی کم با اونی که شما میگیری فرق داره. اینه که قشنگش میکنه. ولی اگه دو تا پیانو این کار رو بکنن هیچ لطفی نداره.
این از این.
اما منظور گوینده این نبوده. این هم نبوده که خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو. چرا که دقیقا داره برعکسش رو میگه.
تو موسیقی، دو تا نوت رو که با هم فاصله ای استاندارد دارن، مثلا فاصله ی سوم یا پنجم یا یه اکتاو رو میگن که هارمونی تولید میکنه. من متخصص نیستم. ولی در همین حد میدونم. واسه همینه که گوینده گفته که همه یه نت رو نزنن. باید نتهای متفاوت باشه تا هارمونی به دست بیاد. و این هارمونی به گوش آدم خوش میاد و دلنشین میشه.
زیاده جسارت است.
بعضی وقتا ترجمه کار سختی میشه! بالاخض اگه نغمه های ماشین تحریر جناب اولدفشن باشه.
اکثر دوستان هارمونی رو هماهنگی یا توازن ترجمه کردن که به نظر من چندان درست نیست٬
هارمونی در موسیقی چیزی فراتر از مفهوم هماهنگی داره٬ در پی این هماهنگی زیبایی نهفته. همونطور که جناب اولدفشن اشاره کردن پیش شرط لازم برای ارائهی یک ترجمهی مناسب در اینجا آشنایی به موسیقی است. وقتی ۲۰ نفر با هم یک کار رو انجام بدن یا یک نت موسیقی رو اجرا کنن در فارسی باز هم میگیم با هم هماهنگ هستن٬ اما اینجا واژهی هارمونی مفهوم استقلال در خلاقیت و زیبایی و همزمان تناسب با دیگران رو داره.
در تایید گفتهی دوستمون باید عرض کنم که اتفاقا فرق بسیاری وجود داره وقتی بیست تا ویولون با هم یک نت رو میزنن و وقتی یک ویولون با صدای بلندتر همون نت رو میزنه٬ در اجرای بیست ویولون به اصطلاح رنگ صدای ویولن عوض میشه که البته یه مقولهی جدایی است در زیبایی موسیقی.
هارمونی یعنی تلفیقی از نت ها، گام ها و آواهای هر چند متفاوت ولی هم نوا در یک زمان. که منجر به تولید قطعه می شود و هدف آن همنشانی آواهاست به نحوی که قطعه ای زیبا و متفاوت از بقیه قطعات تولید شود..
مفهوم جمله یعنی: زیبایی زندگی به تلفیق تفاوت هاست.
Post a Comment