PATTEX
Long Lasting Glue
*
آگهی نوعی چسب پردوام. خب، خنده به اين وبلاگصاحاب مجال نمیدهد تا درباره حضور و معنای دوگانه چسب (واقعی و تمثيلی) در تصوير اين زوج كهنسال ِ خوشبخت ِ «جدانشدنی» چيزی بنويسد. هر يك از شما، اگر مجالی يافت، منت بر همه ما میگذارد اگر زحمت نوشتنش را بكشد.
8 comments:
comment on sexism:
تقریباٌ در تمام عکس، فیلم، پوستر یا تبلیغ های شوخ ، َزن َ تحمیل کننده ی ازدواح، دوام، خانواده، و تعهد هستش.
و کسی از دیدن چنین سحنه هایی ناراحت نمی شه. اما اگر جای این دو رو عوض کنیم- مرد لبخندِ رضایت به چهره و زن نازاخت و اخمو؟
ناراحت می شیم،غمگین شاید. چرا؟ چون تصویر، ذره ای از واقعیت زندگی رو همراه داره، چون َتلخ َ می شه.
و ما اگر به همچین تبلیغی یه عنوان یک تبلیغ که پیام زرینش تبعیض جنسیتی و سکسیسم هست نگاه نکنیم، خود سکسیستیم.
May be I can say in English better, this- even if it's "just a joke"- is a reinforcer for sexism. Men, do not want commitment, partnership and companionship no less than women. But somehow, if we picture women as satisfied with the glue, it's humour, it's funny. If it would have been the other way around, it would have been bitter, real and a 'problem to be solved'...
Dear old fashion, let's be more critical in what we draw our audience's attention to...
خانم «نانا»ی عزيز! چون خودتان توصيه كردهايد كه بيشتر
از اين «كريتيكال» باشيم (يا دست كم من اينگونه باشم)، اجازه بدهيد
به جای استناد به دانش بيرونی خودم/خودمان، معنا را فقط از درون
همين تصوير استخراج كنم و بگويم كه حتی اگر آشكار نباشد كه اخم
اين مرد، از آن ژستهايیست كه ما آقايان به چهرهمان میدهيم تا
منويات قلبیمان را پنهان كنيم، و حتی اگر آشكار نباشد كه لبهای فشرده
مرد، نشان از چه تلاش عظيمی برای ممانعت از بروز لبخندی به وسعت
چهره دارد، دلم میخواهد فقط نگاه شما را متوجه دستان مرد كنم
تا ببينيد كه با چه قدرت پرمهری همسرش را در آغوش كشيده است
و محال است كه رهاش كند. خانم «نانا»ی عزيز! گاهیوقتها آدمها فقط
چيزهايی را میبينند كه دلشان میخواهد ببينند. گمان نمیكنم كه شما
از آن گروه آدمها باشيد، يا دستكم من دوست ندارم تصور كنم كه شما
اينگونه هستيد؛ پس به من بگوييد كه چرا به دستهای مرد، كه يكی از
مهمترين كانونهای معنايی اين آگهیست توجه نكرديد. و تشكر از اينكه
كامنت گذاشتيد و به اين گفتوگوی جدی اما قطعا ً دوستانه دامن زديد
شايد اگر عكس را بزرگ كنيم و بعد با دقت بيشتري نگاه كنيم لبخند مرد ( هر چند رو به پايين باشد تا بالا!!) قشنگ پيدا باشد. از همه اينها كه بگذريم كافيست به عمق حلقه ي مرد در انگشتان پيرش دقت كنيد تا عمق خيلي چيزها را بفهميد :)
آقای اولدفشن لطف کردن کلن آگهی رو عوض کردن
این محکم در آغوش کشیدن مرد برای مهرش نیست
بلکه قدت چسب نه قدرت عشق واسه همینم مرده داره گریه می کنه
زنه هم از گریه مرده خنده اش گرفته که
چه تحمیلی نصیب هر دوشون شده
کارتون رو دیدید یک طرفش سگه یک طرفش گربه است
دو تا سر داره
به هم چسبیدن منتها دائم دارن می جنگن
بهتر بود از اون به عنوان آگهی استفاده می شد
خب، من اميدوار بودم كه اشارهام به معنای دوگانه اين تصوير
در متن يادداشت اصلی پست، به اندازه كافی روشن كرده باشد
كه «چسبيدن» اين زوج خوشبخت، هم میتواند دلايل عاشقانه داشته
باشد و هم ناشی از اثر چسب مذكور باشد كه سالها پيش، غفلتا ً اين دو
را به هم چسبانده است. حالا هم اميدوارم روشن باشد كه اين آگهی، بدون
اين معنای دوگانه، و تكيه صرف بر تنها يك معنا، چيز چندان دندانگيری
نخواهد بود
آقای اولدفشن عزیز، کلام شما متین،و دل نشین.
درسته،آدمها معمولاٌ چیزی رو در تصویر می بینند که مشغولیت فکریش رو در ذهن دارند.
این آگهی- شاید بگین فقط یک آگهیه- اگر معنای پنهان کردن احساسات مردانه و ابراز احساسات زنانه رو داشته باشه،باز هم جزو تشویق کننده های تبعیضیتی قرار می گیره.
این تبلیغ، و خیلی مدیا های دیگه که ما هرروز در تماس هستیم باهاشون،تشویق کننده رفتارهای استریوتایپ شده هستن.
که خوب البته،به خاطر ظرافت این آگهی،و سن بالای زوج حاضر،می شه به سن و نحوه نگرش این زوج نسبت داد! ؛)
سلام
یه انتقاد
فونت نوشته ها اصلا خوب نیست
مخصوصا نظرات
اصلا حس خوندشنش نیست
اذیت کننده اس
خطاب به نانا بگم که در طراحی یک تبلیغ چون به جذب عده زیادی از مخاطبان اندیشیده میشه، در نهایت بسیار محتمل است که از تفکرات کلیشه ای و استریو تایپی هم استفاده بشه
Post a Comment