Thursday, January 5, 2012

نامه دارم - بيست‌وهفت

آقای اولدفشن عزیز
سلام علیکم
این نامه را می‌نویسم تا یک چیزهای پخش‌و‌پلایی را برای‌تان بگویم و بروم. مثلن می‌خواهم برای‌تان بگویم که آن چیزهایی که "سرهرمس" گفتند را خیلی دوست داشتم . و این را هم می‌خواهم بگویم که یک زمانی بود به شدت دور، و من شب‌ها توی یک اتاق بیست‌متری وسط بیست تا کامپیوتر توی دانشکده روی چهار تا صندلی کنار هم جفت‌شده می‌خوابیدم و صبح که بیدار می‌شدم وبلاگ شما یکی از سی‌چهل‌تا وبلاگی بود که از توی بوکمارک‌های فایرفاکس‌م (آن‌موقع هنوز کروم نبود، بلاگ‌رول را هم دوست نداشتم) اُپن آل می‌کردم.
ِآقای اوف را بسیار دوست داشتم و وقتی دیگر نبود غصه‌دار شدم. حالا بعد از - دیگر می‌شود گفت - سال‌ها وبلاگ‌خوانی باید بگویم که هیچ‌وقت حس‌و‌حال خوب ِ دیدن ِ هر‌روزه‌ی آن سی‌چهل‌تا وبلاگ برایم تحصیل نشد که نشد . و این از نظر من خیلی حیف است. یک‌چیزی که اصلن برای گفتنش این ای‌میل را شروع کردم این بود که چند ماه پیش رفته بودم توی سینما برای دیدن فیلم "میدنایت این پریس". همین که رسید به آنجا که این کتاب‌فروشی شکسپیر و همکاران را نشان داد من (بدون مبالغه) یاد وبلاگ شما افتادم.

خب. همین دیگر
خداحافظ شما

سیاوش قاسمی‌نیا

No comments:

 
Free counter and web stats