Saturday, January 21, 2012

نغمه‌های ماشين‌تحرير

مغازه كتاب‌فروشی از معدود شواهد ِ موجود است كه آدم‌ها
هنوز می‌انديشند. / جری زاينفلد

3 comments:

سوده said...

اینو نوشتین یعنی ما دیگه ترجمه نکنیم دیگه :(

اولدفشن said...

طرحی كه هفته گذشته در قالب «ترحمه كنيد لطفاً» اجرا شد، همان‌طور كه اعلام كرده بودم طرح موقتی بود برای ارزيابی يك «ايده». آن يك هفته حالا تمام شده و من دارم نتايج آن طرح - و خوب و بد آن - را می‌‌سنجم. اين سنجش ممكن است كمی طول بكشد و در اين مدت، ترجمه‌های اين بخش مثل گذشته انجام خواهد شد. اما اگر هم بخواهم آن طرح را عملی كنم، نياز به نشانی ای‌ميل مترجم‌ها دارم كه دست‌كم نشانی همين خانم سوده معترض را ندارم!‏

سوده said...

ای بابا آقای اولد فشن. ما با این وبلاگ زندگی می کنیم، حظ می بریم ، صد بار صدبار آرشیوش رو میخونیم،معترض؟ مزاح بود بیشتر.(البته من فکر می کردم با گوگل اکانت که بیام شما ایمیل و می بینین.)

 
Free counter and web stats