Monday, August 24, 2009

آليس ديگر اين‌جا زندگی نمی‌كند - پنج

12 comments:

مینا said...

هی... من یکی از اینا داشتم یه زمانی، یعنی دارم هنوز ولی... خب مینا هم دیگه اینجا زندگی نمی کند

Unknown said...

کمودور، کمودور دوست داشتنی من ...
من ، بابا ، مریم ، سه تایی پای کمودور نشسته ایم و مشغول بازی هستیم ...
آه ، راه حل همیشگی من ، پشت درهای بسته ، همیشه و همه جا ، تو حالا یه تیر بزن ، درست میشه ها

زهرا said...

واي خدا
ياد اون كمودور قديمي با تصوير سياه و سفيد و صداهاي خنده دارش افتادم. چقدر باهاش نينجا بازي مي كرديم ... كاش هنوز داشتمش

نیمما said...

خیلی نامردی مرد

Amir Mehrani said...

وااای یادش بخیر
من هم داشتم. من دیسک درایو کمودور هم داشتم حتی مونیتور و پرینتر. یه روز نمی دونم چرا تصمیم گرفتم کمودورمو وصل کنم به اف اف. زدم ترکوندمش

Anonymous said...

من این همه سن ندارم
اولین خاطره ی بازی من با میکروئه
ولی تجربه ی بازی با کومودور رو هم دارم، شوهر خواهرم داشت

Shokoofeh said...

aww...

payam said...

داداشم با اون کمودر 64 عجیب عاشق کامپیوتر شد و رفت کامپیوتر خوند منم با بیرون ریختن دل و روده همین کاست پلیر عجیب غریب گول الکتونیک رو خوردم! کمودر بد جوری سر منو شیره مالید!

Diablo said...

بوی خوش کودکی.....نوار تنظیم هد......ایتالیا 90 .....نینجا3.......خودآموز برنامه نویسی........کودکی

Tesla said...

man hanooz ham yeki az inha daram.

Samira said...

I am of Manuel Rewind generation :)

Meysam Emrani said...

نوستالژی بازی و لود شدن نیم ساعته و برنامه نویسی 1000 خطی برای یک ساعت عقربه دار و حافظه عظیم 64 کیلوبایتی و آموزش کپی با ظبط دو کاسته برای بچه های فامیل و فریاد های مادر و پدرم که "اینو نگرفتم که از درس و مدرسه بیوفتی که ...." .. وای آقای الدفشن این عکسه بیشتر شبیه فیلم بود برای من تا عکس !! ...

 
Free counter and web stats