Monday, August 24, 2009

هيچ بازار نديده‌ست چنين كالايی - چهارصد و شصت‌وپنج

An evening with Ricky Hatton
The Lowry
*
آگهی تماشاخانه‌ای در منچستر: «شبی با ريكی هاتن». كه لابد در آن قرار بوده است با او در برابر ميكروفون درباره همه‌چيز گفت‌وگو شود. اما گمان نمی‌كنم كه نكته بامزه آگهی به‌‌آسانی قابل درك باشد، اگر مخاطب نداند كه «ريكی هاتن» يك مشت‌زن سرشناس است و ميكروفونی كه از سقف آويخته شده، يادآور ميكروفون مسابقات مشت‌زنی‌ست كه از فضای بالای رينگ به‌موقع پايين می‌آيد تا داور حرف‌هايش را بزند...

3 comments:

م. ژاله چیان said...

سوالی که بر اساس چند تجربه ی ناموفق در عرصه تبلیغات داخلی، برام پیش میاد اینه که :
اصولا چرا تبلیغات مفهومی یا به عبارتی هرآنچه نیاز به کمی فکر و دقت داشته باشه (جدای از اینکه ما تو ایران زیاد بوکس بازی نداریم که بدونیم از آسمون میکروفون میفرستن واسه داور یا اینکه بدتر ازون گرافیتی اصلا چیه؟!) از سوی افکار عمومی که مخاطب این چنین آگهی هایی هستند پذیرفته نمیشه.
آقای اولفشن منتظرم لطفا:)

اولدفشن said...

جناب ادونيس؛ موضوعی كه مطرح كرده‌ايد، پاسخ نسبتا ً مفصلی دارد كه اميدوارم همين‌روزها در متن وبلاگ منتشر كنم.

mojtabaphoto said...

شاید هم نشان از کیسه بوکس دارد که در کلنجاری تنگانگ در گفتگو به میکرفون مبدل گشته

 
Free counter and web stats