اما بالاخره يك نفر هم بايد آستين بالا بزند و ترجمه كند. و اين يكنفر، وقتیكه ترجمه میكند بايد با خودش فكر كند كه مهمترين كار «عالم دنيا» را انجام میدهد. پس، ترجمه كنيد لطفا ً! و دقيق و امانتدار باشيد!
47 comments:
نیمما
said...
فانوس دریایی هرگز تمام جزیره را به دنبال قایقی برای نجات دادن زیر پا نمی گذارد، فقط می ایستد و می درخشد.
موضوع ترجمه کردن اول کار خیلی ساده به نظر می رسه:تو یه جمله میبینی و معنیش می کنی.اما بعد معلوم میشه که اصلا کار ساده ایی نیست.منظورم از لحاظ درک مطلب یا دونستن معنی کلمات نیست.منظورم اینه که برای یه جمله ساده میشه ده مدل ترجمه نوشت.میشه شوخ و شنگ ترجمه اش کرد،میشه شاعرانه ترجمه اش کرد ،میشه خشک ورسمی ترجمه اش کردو...میشه هر شب اولین کارت بعد از جهیدن به دنیای مجازی ترجمه کردن باشه و آخرین کارت قبل از خوابیدن ،نوشتن ترجمه های قشنگتری که موقع کامنت گذاشتن به فکرت نرسیده بودن.
البته اين وبلاگصاحاب، تفسير را «ممنوع» نكرده است ها! نظرم فقط بر اين بود كه كار اصلی كه ترجمه باشد، در حاشيه تفسير قرار نگيرد، آنهم از سر تنبلی در ترجمه. وگرنه چهكسی میتواند گرما و طراوتی كه برخی تفسيرها به اين گوشه از اين وبلاگ بخشيده است نبيند. بنابراين، تفسير هم كنيد لطفا ً! اما ترجمه را جدیتر بگيريد. اصلا ً بنا را بر اين بگذاريد كه يك ترجمه خوب، كه درك بهتری از متن را ممكن میكند، شوق تفسير را هم در آدمیزاد برمیانگيزد. باور كنيد منظورم فقط همين بود
سلام. من فانتزي هستم. آقاي اولد فشن مطالب شما را دنبال ميكنم ولي آنقدر فيدهاي گودرم زياد است كه اصلاً فرصت نميكنم به سايت هايشان هم سري بزنم. آنقدر نوشتي "ترجمه كنيد!" كه قلقلكم شد گفتم ببينم چه خبر است. پس اگر اجازه بدهيد: يك- راجع به نظر سارا، اگر منظورتان از توانستن "صحيح بودن" است، نه! درست نيست. مگر مي شود يك متن هم رسمي باشد و هم غيررسمي،اگر باشد خود يك حالت است و نميشود چند ترجمه برايش ارائه كرد. البته ترجمه تان خوب بود ولي آن دوستمان كه "سوراخ سمبه" را استفاده كرده اند اصلاً به جا نيست. دو- آقاي اولدفشن، به نظر من اگر كسي قصد تفسير دارد حتماً ذكر كند. خوب است كه ايده ها به عناوين صحيح ارائه شوند. سه- من ميخواهم يك كاري را اقدام كنم (اميدوارم قبلاً در اين وبلاگ شروع نشده باشد) و جمله انگليسي را بشكافم به انگليسي ( اگر خدا بخواهد يه كم بلدم!) به نظرم بعضي دوستان كه استعداد ترجمه شان خيلي خوب است به خاطر اينكه اجزاي جمله انگليسي و رابطه كلمات را متوجه نميشوند كمي ايراد پيدا ميكنند،مثلاً: Go running all over را دو جور ميشود استباط كرد. اول اينكه فعل دو بخشي run over (كه يكي از معاني اش مثلاً سريع بررسي كردن) است به كار رفته (خوب، البته اشتباه است). و دوم اينكه all over با هم بوده كه درست است. ديگر اينكه go running را من در ترجمه شما بررسي كردم:" زیر پا نمی گذارد، راه نمی افتند، بگردند، دوره نمیگردند، دوره نمی افتند، نمی روند، را نمی افتن....بگردن، نمی گردند، زیر پا نمی گذارند،" / اصلاً ترجمه نشده! درست است كه با قسمت بعد و فعل look for تركيب كرده اند ولي از خودتان بپرسيد نميتوانست بگويد: Lighthouses don’t go looking for boats… خوب ميشود و درست است و پس ترجمه هم بايد با چينش انگليسي هماهنگ شوند و تعليق در جمله را خراب نكند. اينجا ترجمه تحت اللفظي اش "به دو رفتن" است. غرض اشكال گرفتن نيست، ترجمه ها خوب است، من هم علاقهمند. دوست دارم صحيح تر بشود. يك مورد ديگه- to save اينجا به معني to be saved يعني "كه بايد نجات پيدا كنند= گمشده" نيست. اينجا به عمل فانوس هاي دريايي اشاره ميكند. ببينيد جمله را ساده كنيم: They don’t go running all over the place looking for something to save. اينجا منظور "نجات دادن" است يعني: So they can save it در مورد زمان جمله هم بحث مفصل ميشود، فعلاً سرتان را درد نياورم. خوب. حالا بعد از همه اين تفاصيل خودم ترجمه نكردم كه. من ترجمه خودم را هم كاملاً صحيح نميدانم. اگر مشكلي دارد بگوييد:
فانوس هاي دريايي سرتاسر جزيرهاي را دوان دوان نميگردند تا قايقي بيايند و نجات بدهند. فقط همان جا مي ايستند و نورافشاني ميكنند. / مي درخشند. All over سرتاسر Go running دوان دوان گشتن قايقها را مفرد ترجمه كرده ام. Looking for را مي شد به صورت "در جستجوي" هم ترجمه كرد. To save نجات دادن ضمير جمله دوم اضافي است در فارسي There همان جا
یعنی مخالفت با شاملو وقتی می گه: ای کاش می توانستم یک لحظه می توانستم ای کاش بر شانه های خود بنشانم این خلق بی شمار را گرد حباب خاک بگردانم تا با دو چشم خویش ببینند که خورشیدشان کجاست و باورم کنند
راستی آن تفسیر محمد تعلق هم جالب بود. اینکه خودت را بگذاری جای قایق که باید بچرخی دنبال فانوس. نه اینکه بایستی تا کسی بیاید (: کلا از این بخش ترجمه خیلی استقبال می کنم.
فانوس درياي بيكار نيست كه دور تا دور جزيره را براي مراقبت از قايقها جرخ بزند .فقط سر جاي همشيگي اش ايستاده و نور افشاني ميكند ----------- لطفا سعي كنيد كمي از روح نوشته اصلي را در ترجمه تان بدميد خيلي خشك و سفت ترجمه نكنيد
و من دوست دارم(دلم می خواد!) اینطوری بنویسم !!!!!!! ... ... به جای اینکه دنبال گمراهان بگردی تا کمکشان کنی، جایگاه خود را در زندگی پیدا کن و با درخشش در مسیر درست، آنها را نیز به راه درست هدایت کن ... ...
فانوسای دریایی برای نجات قایق ها نمی رن به جاش می ایستن و دیده میشن
خب دو تا برداشت کردم ازش یکی این که ایستادن و درخشیدن جای نجات قایق ها رو میگیره یکی این که حتی اگه برای نجات قایق ها بری در آخر اونی دیده میشه که ایستاده و درخشیده
ترجمه "عله" را خیلی پسندیدم. اگر متن اصلی هم نشانه هایی از این شوخ طبعی محاوره ای داشت، می توانستم بگویم ترجمه اش یک ترجمه تمام عیار است، ولی اصل وفاداری و دقت در ترجمه این اجازه را به مترجم نمی دهد که فضای حسی نوشته را بنا به صلاحدید شخصی عوض کند. حتی اگر به زیباتر شدن اثر کمک کند. البته این چیزها مال توی کتابهاست، فعلا که اینجا وبلاگ آقای اولدفشن است و مترجم سالاری در کامنت دونی اش بیداد می کند. پس وفاداری خود را هرطوری که دوست دارید نشان دهید. استفاده از "دوره افتادن" هم فکر قشنگی بود.
47 comments:
فانوس دریایی هرگز تمام جزیره را به دنبال قایقی برای نجات دادن زیر پا نمی گذارد، فقط می ایستد و می درخشد.
فانوسهای دریایی دور جزیره راه نمی افتند تا قایفها را یکی یکی پیدا کنند و نجات بدند, اونا فقط سرجاشون می ایستند و می درخشند.
فانوسهای دریایی هیچوقت نمیرند دور و بر جزیره رو بگردند تا یه پیدا کنند برای نجات دادن. اونها فقط همونجایی که هستند می ایستند و میدرخشند
فانوس های دریایی دوره نمیگردند توی جزیره قایق ها رو پیدا کنن نجاتشون بدن ، اونا سر جاشون وا میستن و می درخشن
فانوس های دریایی برای نجات قایق ها اطراف جزیره دوره نمی افتند ، آنها فقط می ایستندو نور افشانی می کنند
فانوس دریای هیج وقت به دنبال کشتی ها برای نجاتشون به تمام اطراف جزیره نمی ره بلکه سرجایش می ایستد و نور افشانی می کند.
So Shine On You Crazy Lighthouse
:دی
فانوس های دریایی برای نجات قایق ها از این سو به آن سوی جزایر نمی روند بلکه تنها در یک نقطه می ایستند و می درخشند
فانوسای دریایی که را نمی افتن تو هر سوراخ سمبه جزیره بگردن دنبال قایق که نجات بدن!! نه آقا جون! همون جا که واسادن فقط نور می دن.
خیلی قشنگ بود. دستتون درد نکنه:)
قرار بر "تفسیر" اگر نباشه... "ترجمه" ای که قبل از خوندن پست ها تو سرم می چرخید... با ترجمه نیمما یکیه. پس بازنویسی نمی کنم
فانوسهای دریایی، اطراف جزیره را در جستجوی قایق گمشده ای نمی گردند که نجاتش دهند. تنها& در جای خود، می ایستند و می درخشند
کلی تفسیر هم بود، که ممنوع کردید جناب اولدفشن
فانوسهای دریایی دورادور جزیره را برای یافتن قایقهای گمشده زیر پا نمی گذارند.انها سرجایشان می ایستند...و می درخشند.
فانوس های دریایی هیچوقت دراطراف جزیره برای نجات دادن وکمک رسانیدن به قایقها به جستجو نمی پردازند و همیشه درمکان خود در حال درخشیدن هستند
موضوع ترجمه کردن اول کار خیلی ساده به نظر می رسه:تو یه جمله میبینی و معنیش می کنی.اما بعد معلوم میشه که اصلا کار ساده ایی نیست.منظورم از لحاظ درک مطلب یا دونستن معنی کلمات نیست.منظورم اینه که برای یه جمله ساده میشه ده مدل ترجمه نوشت.میشه شوخ و شنگ ترجمه اش کرد،میشه شاعرانه ترجمه اش کرد ،میشه خشک ورسمی ترجمه اش کردو...میشه هر شب اولین کارت بعد از جهیدن به دنیای مجازی ترجمه کردن باشه و آخرین کارت قبل از خوابیدن ،نوشتن ترجمه های قشنگتری که موقع کامنت گذاشتن به فکرت نرسیده بودن.
البته اين وبلاگصاحاب، تفسير را «ممنوع» نكرده است ها! نظرم فقط بر اين بود كه كار اصلی كه ترجمه باشد، در حاشيه تفسير قرار نگيرد، آنهم از سر تنبلی در ترجمه. وگرنه چهكسی میتواند گرما و طراوتی كه برخی تفسيرها به اين گوشه از اين وبلاگ بخشيده است نبيند. بنابراين، تفسير هم كنيد لطفا ً! اما ترجمه را جدیتر بگيريد. اصلا ً بنا را بر اين بگذاريد كه يك ترجمه خوب، كه درك بهتری از متن را ممكن میكند، شوق تفسير را هم در آدمیزاد برمیانگيزد. باور كنيد منظورم فقط همين بود
فانوسهای دریایی دور جزیره نمیچرخند تا قایق ها را برای نجات دادن پیدا کنند، آنها فقط می ایستند و میدرخشند!
میبینم که ول کن این ترجمه بازی ها نیستی!!!
باش تا ملت اینجوری انگلیسی یاد بکیرن مثلا!
فانوس های دریایی فقط یکجا ایستاده، می درخشند. آنها اطراف جزیره را در پی قایق هایی برای نجات دادن جستجو نمی کنند.
تفسیر : شاید امید قایق ها به نجات یافتن اصولا ازین ناشی میشود که میدانند همیشه دقیقا در یکجایی حتما فانوس دریایی ای هست که برای نجاتشان بدرخشد.
باز روش فکر می کنم خانوم های عزیز و آقایان گرامی. تفسیر کنید لطفا!
سلام. من فانتزي هستم.
آقاي اولد فشن مطالب شما را دنبال ميكنم ولي آنقدر فيدهاي گودرم زياد است كه اصلاً فرصت نميكنم به سايت هايشان هم سري بزنم. آنقدر نوشتي "ترجمه كنيد!" كه قلقلكم شد گفتم ببينم چه خبر است. پس اگر اجازه بدهيد:
يك- راجع به نظر سارا، اگر منظورتان از توانستن "صحيح بودن" است، نه! درست نيست. مگر مي شود يك متن هم رسمي باشد و هم غيررسمي،اگر باشد خود يك حالت است و نميشود چند ترجمه برايش ارائه كرد. البته ترجمه تان خوب بود ولي آن دوستمان كه "سوراخ سمبه" را استفاده كرده اند اصلاً به جا نيست.
دو- آقاي اولدفشن، به نظر من اگر كسي قصد تفسير دارد حتماً ذكر كند. خوب است كه ايده ها به عناوين صحيح ارائه شوند.
سه- من ميخواهم يك كاري را اقدام كنم (اميدوارم قبلاً در اين وبلاگ شروع نشده باشد) و جمله انگليسي را بشكافم به انگليسي ( اگر خدا بخواهد يه كم بلدم!) به نظرم بعضي دوستان كه استعداد ترجمه شان خيلي خوب است به خاطر اينكه اجزاي جمله انگليسي و رابطه كلمات را متوجه نميشوند كمي ايراد پيدا ميكنند،مثلاً:
Go running all over
را دو جور ميشود استباط كرد. اول اينكه فعل دو بخشي
run over
(كه يكي از معاني اش مثلاً سريع بررسي كردن) است به كار رفته (خوب، البته اشتباه است). و دوم اينكه
all over
با هم بوده كه درست است. ديگر اينكه
go running
را من در ترجمه شما بررسي كردم:" زیر پا نمی گذارد، راه نمی افتند، بگردند، دوره نمیگردند، دوره نمی افتند، نمی روند، را نمی افتن....بگردن، نمی گردند، زیر پا نمی گذارند،" / اصلاً ترجمه نشده! درست است كه با قسمت بعد و فعل look for تركيب كرده اند ولي از خودتان بپرسيد نميتوانست بگويد:
Lighthouses don’t go looking for boats…
خوب ميشود و درست است و پس ترجمه هم بايد با چينش انگليسي هماهنگ شوند و تعليق در جمله را خراب نكند. اينجا ترجمه تحت اللفظي اش "به دو رفتن" است.
غرض اشكال گرفتن نيست، ترجمه ها خوب است، من هم علاقهمند. دوست دارم صحيح تر بشود.
يك مورد ديگه-
to save
اينجا به معني
to be saved
يعني "كه بايد نجات پيدا كنند= گمشده" نيست. اينجا به عمل فانوس هاي دريايي اشاره ميكند. ببينيد جمله را ساده كنيم:
They don’t go running all over the place looking for something to save.
اينجا منظور "نجات دادن" است يعني:
So they can save it
در مورد زمان جمله هم بحث مفصل ميشود، فعلاً سرتان را درد نياورم.
خوب. حالا بعد از همه اين تفاصيل خودم ترجمه نكردم كه. من ترجمه خودم را هم كاملاً صحيح نميدانم. اگر مشكلي دارد بگوييد:
فانوس هاي دريايي سرتاسر جزيرهاي را دوان دوان نميگردند تا قايقي بيايند و نجات بدهند. فقط همان جا مي ايستند و نورافشاني ميكنند. / مي درخشند.
All over سرتاسر
Go running دوان دوان گشتن
قايقها را مفرد ترجمه كرده ام.
Looking for را مي شد به صورت "در جستجوي" هم ترجمه كرد.
To save نجات دادن
ضمير جمله دوم اضافي است در فارسي
There همان جا
ببخشيد پر حرفي كردم!
Viva_graphic ات ياهو دات كام
un moghe ke hame migoftan aksa nemiad man mididam
pas chera alan...
یعنی مخالفت با شاملو وقتی می گه: ای کاش می توانستم
یک لحظه می توانستم ای کاش
بر شانه های خود بنشانم
این خلق بی شمار را
گرد حباب خاک بگردانم
تا با دو چشم خویش ببینند
که خورشیدشان کجاست
و باورم کنند
فانوس های دریایی برای نجات قایق ها که وجب به وجب جزیره را زیر پا نمی گذارند، فقظ گوشه ای سر برافراشته اند و می درخشند.
من از ترجمه فانتسی خوشم اومد.از همه بیشتر
maanam in akso va ghablisho nemibinam, chera baz nemishe :(
فانوسهای دریایی در جستجوی قایقهایی که قصد نجاتشان را دارند، سرتاسر جزیره را نمی پيمايند؛ بلکه یک جا می ایستند، در حالیکه نورافشانی می کنند.
فانوس های دریایی سرتاسر جزیره را در جستجوی قایق های منتظر نجات نمی پیمایند، آنها فقط می ایستند و می درخشند
تا حرکتی نکنی، برکتی از خدا نمی بینی؛ مثل قایقی گمشده در آب. فانوس دریایی خود به جستجوی قایق نمی رود، تنها می ایستد و نورافشانی می کند.
یک تفسیر
کی تا حالا دیده فانوسهای دریایی دورتا دوره جزیره هارو واسه کمک به قایقهای گمشده بگردن
اونها فقط وایمیستن و میدرخشن
فانوسهای دریایی تمام جزیره را به دنبال نجات قایقها نمی گردند ، آنها فقط می ایستند و نور افشانی میکنند.
فانوسهای دریایی در سرتاسر جزیره نمیچرخند تا قایقها را نجات دهند
بلکه آنها تنها در جایشان میایستند و میدرخشند
فانوس های دریایی برای نجات قایق ها اطراف جزیره دوره نمی افتند؛ فقط می ایستند و می درخشند.
محض دست گرمی (:
سلام
راستی آن تفسیر محمد تعلق هم جالب بود. اینکه خودت را بگذاری جای قایق که باید بچرخی دنبال فانوس. نه اینکه بایستی تا کسی بیاید (: کلا از این بخش ترجمه خیلی استقبال می کنم.
یه تفسیر دیگه ش اینه که باید همیشه به نشونه ها توجه کرد و اونها رو پیدا کرد.اونها هیچوقت ما رو پیدا نمی کنن ولی همیشه وجود دارن
تنها وظیفه ات زا انجام بده! همه چیز درست می شود
فانوس درياي بيكار نيست كه دور تا دور جزيره را براي مراقبت از قايقها جرخ بزند .فقط سر جاي همشيگي اش ايستاده و نور افشاني ميكند
-----------
لطفا سعي كنيد كمي از روح نوشته اصلي را در ترجمه تان بدميد خيلي خشك و سفت ترجمه نكنيد
جرج برنارد شاو میگه: ترجمه مثل زن می ماند یا زیباست یا وفادار.
البته با عذرخواهی به خاطر نقل قولی این همه ضد زن.
و من دوست دارم(دلم می خواد!) اینطوری بنویسم !!!!!!!
...
...
به جای اینکه دنبال گمراهان بگردی تا کمکشان کنی، جایگاه خود را در زندگی پیدا کن و با درخشش در مسیر درست، آنها را نیز به راه درست
هدایت کن
...
...
همین
فانوسهای دریایی راه نمیافتند دور تا دور جزیره تا قایقی رو برای نجات پیدا کنن. بلکه همونجایی که هستن وامیستن و می درخشند.
فانوسای دریایی برای نجات قایق ها نمی رن به جاش می ایستن و دیده میشن
خب دو تا برداشت کردم ازش یکی این که ایستادن و درخشیدن جای نجات قایق ها رو میگیره
یکی این که حتی اگه برای نجات قایق ها بری در آخر اونی دیده میشه که ایستاده و درخشیده
یا این
...
...
برای دیده شدن لازم نیست دایما به دنبال راه جدیدی باشی..کافیست در همانجا که ایستاده یی، بدرخشی
...
همین
ترجمه "عله" را خیلی پسندیدم. اگر متن اصلی هم نشانه هایی از این شوخ طبعی محاوره ای داشت، می توانستم بگویم ترجمه اش یک ترجمه تمام عیار است، ولی اصل وفاداری و دقت در ترجمه این اجازه را به مترجم نمی دهد که فضای حسی نوشته را بنا به صلاحدید شخصی عوض کند. حتی اگر به زیباتر شدن اثر کمک کند.
البته این چیزها مال توی کتابهاست، فعلا که اینجا وبلاگ آقای اولدفشن است و مترجم سالاری در کامنت دونی اش بیداد می کند.
پس وفاداری خود را هرطوری که دوست دارید نشان دهید.
استفاده از "دوره افتادن" هم فکر قشنگی بود.
...شاید گاهی فقط باید ایستاد و درخشید
تفسیر 2: فانوس دریایی بقدری "کار درسته" که سرجاش وا میسته بقیه میان سراغش، حتی برای نجات پیدا کردن!
فانوس دريايی پی گم گشتگان نمیگردد... پا بر جا می ايستد و نورافشانی میكند.
فانوس های دریایی نمیرن همه ی جزیره رو این ور اون ور بدون دنبال قایقا که نجاتشون بدن، اونا فقط وای میستن اونجا و میتابن.
Post a Comment