نغمه‌های ماشين‌تحرير - صدوسيزده
skip to main |
skip to sidebar
Notes On Arts, Media And Ordinary Life
Also me
About Me
- Old Fashion
- Tehran, Iran
A d v e r t i s i n g
Search This Blog
Labels
- 2 ou 3 choses que je sais d'elle (1)
- a Collection (1)
- A Collection (5)
- A Face (110)
- A place in the Sun (2)
- Advertising (573)
- Alice Doesn't Live Here Anymore (17)
- Architecture (51)
- Art (70)
- Behind the Scene (1)
- Beyond good and evil (24)
- bike (1)
- Black and White (8)
- Calendar (44)
- Cartoon (140)
- Ceramics (65)
- Chosen by Canaries (4)
- CineFood (1)
- Cinema and Telephone (11)
- City (25)
- Colours (40)
- Concept (4)
- Conceptual Art (11)
- Cries and Whispers (17)
- Decoration (42)
- Design (246)
- Dictionary (19)
- Endless Stories (2)
- Evening Edition (390)
- Filmjofti (14)
- Five Easy Pieces (3)
- food (122)
- Fridays (344)
- Gallery (198)
- Graffiti (38)
- Graphic Design (104)
- Green (14)
- Guerrilla / Ambient Advertising (16)
- Handmades (47)
- handwritings (9)
- I need it yesterday (8)
- In Search (7)
- Invitation (2)
- Iran Photo Studio (1)
- Iranian Notes (5)
- It's autumn here (16)
- Jewellery (66)
- Laws (38)
- Letters (59)
- Life Goes On (30)
- Love it / Love it not (11)
- Me and Mr. Shandermen (2)
- Midnight Cinema (19)
- Mirror (40)
- Mister OOF (14)
- Music (1)
- My Books (26)
- Night Post (65)
- Night Train (201)
- Not for sale (2)
- Not named yet (65)
- Old Fashion Festival (35)
- Ordinary life (1)
- Painting (262)
- Paper Moon (126)
- Paris nous appartient (74)
- Photography (1257)
- Portrait (101)
- Quotation (239)
- quote (5)
- sculpture (29)
- Second Edition (6)
- Secret and Lies (4)
- Secrets and Lies (166)
- shemiran Home (54)
- shoe (1)
- Shoes (71)
- Street Kids (16)
- Subtitle (15)
- Suddenly a Post (25)
- Tea (25)
- The Bicycle Thief (47)
- The Moon is Down (61)
- Tout va bien (3)
- toy (1)
- Toys (42)
- Train (3)
- Trees (44)
- Typewriter Blues (394)
- Untitled (276)
Blog Archive
-
▼
2009
(1182)
-
▼
November
(102)
- نغمه‌های ماشين‌تحرير - صد و نوزده
- چاپ عصر - دويست و پنجاهوسه
- هيچ بازار نديدهست چنين كالايی - پانصدوهفت
- كتابهايم را ورق میزنم - بيستوچهار
- اين بخش هنوز نامی ندارد - چهارده
- سربازهای يكچشم - چهلوشش
- بدون عنوان - دويست و چهلوچهار
- نغمه‌های ماشين‌تحرير - صدوهجده
- چاپ عصر - دويست و پنجاهودو
- همينجوریهای جمعه - شصتويك
- نغمه‌های ماشين‌تحرير - صدوهفده
- چاپ عصر - دويست و پنجاهويك
- نغمه‌های ماشين‌تحرير - صدوشانزده
- چاپ عصر - دويستوپنجاه
- هيچ بازار نديدهست چنين كالايی - پانصدوشش
- سربازهای يكچشم - چهلوپنج
- كفشهايم كو؟ - پنجاه
- دزد دوچرخه - چهلويك
- بدون عنوان - دويست و چهلوسه
- نغمه‌های ماشين‌تحرير - صدوپانزده
- چاپ عصر - دويست و چهلونه
- نغمه‌های ماشين‌تحرير - صدوچهارده
- چاپ عصر - دويست و چهلوهشت
- هيچ بازار نديدهست چنين كالايی - پانصدوپنج
- بدون عنوان - دويست و چهلودو
- اين بخش هنوز نامی ندارد - چهارده
- سربازهای يكچشم - چهلوچهار
- ماه كاغذی - چهلويك
- نغمه‌های ماشين‌تحرير - صدوسيزده
- چاپ عصر - دويست و چهلوهفت
- نغمه‌های ماشين‌تحرير - صدودوازده
- چاپ عصر - دويست و چهلوشش
- هيچ بازار نديدهست چنين كالايی - پانصدوچهار
- طراحی گرافيك: طراحی جلد مجله
- اين بخش هنوز نامی ندارد - دوازده+يك
- سربازهای يكچشم - چهلوسه
- كارتونبولتن - چهلوپنج
- همينجوریهای جمعه - شصت
- نغمه‌های ماشين‌تحرير - صدويازده
- چاپ عصر - دويست و چهلوپنج
- ...
- نغمه‌های ماشين‌تحرير - صدوده
- چاپ عصر - دويست و چهلوچهار
- نغمه‌های ماشين‌تحرير - صدونه
- چاپ عصر - دويست و چهلوسه
- هيچ بازار نديدهست چنين كالايی - پانصدوسه
- رازها و دروغها - هفت
- اين بخش هنوز نامی ندارد - دوازده
- سربازهای يكچشم - چهلودو
- بدون عنوان - دويست و چهلويك
- نغمه‌های ماشين‌تحرير - صدوهشت
- چاپ عصر - دويست و چهلودو
- نغمه‌های ماشين‌تحرير - صدوهفت
- چاپ عصر - دويست و چهلويك
- ماه پنهان است - پانزده
- هيچ بازار نديدهست چنين كالايی - پانصدودو
- رازها و دروغها - شش
- طراحی گرافيك: پوستر
- اين بخش هنوز نامی ندارد - يازده
- كارتون بولتن - چهلوچهار
- بدون عنوان - دويستوچهل
- همينجوریهای جمعه - پنجاهونه
- نغمه‌های ماشين‌تحرير - صدوشش
- چاپ عصر - دويستوچهل
- نغمه‌های ماشين‌تحرير - صدوپنج
- چاپ عصر - دويست و سیونه
- بدون عنوان - دويست و سیونه
- نغمه‌های ماشين‌تحرير - صدوچهار
- چاپ عصر - دويست و سیوهشت
- نغمه‌های ماشين‌تحرير - صدوسه
- چاپ عصر - دويست و سیوهفت
- هيچ بازار نديدهست چنين كالايی - پانصدويك
- تفسير چای - دوازده+يك
- سربازهای يكچشم - چهلويك
- بدون عنوان - دويست و سیوهشت
- آليس ديگر اينجا زندگی نمیكند - يازده
- نغمه‌های ماشين‌تحرير - صدودو
- چاپ عصر - دويست و سیوشش
- نغمه‌های ماشين‌تحرير - صد و يك
- چاپ عصر - دويست و سیوپنج
- هيچ بازار نديدهست چنين كالايی - پانصد
- سربازهای يكچشم - چهل
- بدون عنوان - دويست و سیوهفت
- اين بخش هنوز نامی ندارد - ده
- همينجوریهای جمعه - پنجاهوهشت
- نغمه‌های ماشين‌تحرير - صد
- چاپ عصر - دويست و سیوچهار
- نغمه‌های ماشين‌تحرير - نودونه
- چاپ عصر - دويست و سیوسه
- سربازهای يكچشم - چهل
- نغمه‌های ماشين‌تحرير - نودوهشت
- چاپ عصر - دويست و سیودو
- نغمه‌های ماشين‌تحرير - نودوهقت
- چاپ عصر - دويست و سیويك
- خبرنامه
- هيچ بازار نديدهست چنين كالايی - چهارصد و نودونه
- آليس ديگر اينجا زندگی نمیكند - ده
- گرافيتی - سیويك
- كارتونبولتن - چهلوچهار
- بدون عنوان - دويست و سیوشش
-
▼
November
(102)
15 comments:
به مرد ها حق این داده شده است که از بین دوست داشتن یا فهمیدن زن ها یکی را انتخاب کنند !
به یک مرد این اختیار داده شده است که بین دوست داشتن زنان و درک کردن آنان انتخاب داشته باشد.
But a friendly advice to the writer of this meaningful sentence:
You can't understand everything during your lifetime because you don't live for a thousand years,but you can Love someone even thogh you don't know his/her name...so,be a Lover, It's better for you
کلا داره میگه که اصولا ادم اگه این موجو مونث که بهش میکن زن رو بشناسه محاله عاشقش بشه!
تصرف و تلخیص و باقی ماجرا...:D
ba advice shahryar movafegham.....
is that another way to understanding anything or anyone exept loving them?
- a female(of course!)
مناقشه :در بسیاری از این جمله های مثلن عمیق و مثلن من یه چیزی فهمیدم که شما نفهمیدین و من خیلی در عین سادگی حرفهای پیچیده میزنم...به صورت پیش فرض مخاطب و اصولن انسان "مرد" در نظر گرفته میشود انگار زن چیزی است در حاشیه زندگی مردان انگار زن فقط در ارتیاط با مرد معنا می یابد.این هم یکی از انها.ارزش ترجه ندارد .در واقع از نوع حرفهای تو خالی رنگ و روغن خورده است.منتظر فردا می مانم
از طرف دیگر سوال من این است:چرا می خواهیم زنها و مردها را مثل دو قطب در مقابل هم قرار دهیم چرا هر دو طرف سعی میکنند اینطور جلوه دهند که در جنس مقابل خصوصیاتی وجود دارد که قابل درک نیست؟ .
یک مرد باید بین دوست داشتن زنها و فهمیدن آنها یکی را انتخاب کند
except*
یک مرد دو انتخاب داره یا عاشق یک زن باشه یا او را درک کنه. با توجه به تجربیات بنظر میرسه درک کردن زنها کار بسیار سختی برای مردهاست
یعنی عشق نمیفهمه و فهم عاشق نمیشه.
در تمام روابط دوستانه رگه هایی از این انتخاب دیده میشه.
عالی انتخاب میکنید آقای اولد فشن عزیز
از اونجاييكه عشق اصولا يك تمايل شديد و احساسي است كه خيلي با شناخت و منطق ميانه اي ندارد...فرق نميكنه هميشه عشق با شناخت واقعي فاصله زياد داره... چون عشق در واقع به معشوق واقعي نيست بلكه به معشوقي است كه شما در تخيلاتتان ساخته ايد و عاشق آن موجوديد...
مرد مخیر است بین دوست داشتن زنان و شناختن آنان.
صحیفه ی نینو(ن) د لانکلو(ز
بر عکسش این می شه: برای یک زن دو راه وجود داره: 1-به یک مرد اعتماد کنه.2-بشناسدش
با بهمن موافقم...اصولا ما خانمها واسه خودمون پدیده ای هستیم!!یه کم همچی بفهمی نفهمی خطرناکیم!!اگه شانس بیارین ما رو درست بفهمین عمرا عاشق ماشقی یادتون میره.
Post a Comment