ماه كاغذی - سیوهشت
جدا از بامزهگی اين دفترچهها و اشتياقی كه برای نوشتن و ثبت خاطرهها برمیانگيزند، نكته آموزندهاش در زمينه بازاريابی و فروش اين است كه چهگونه میتوان با گذاشتن عنوانهای متفاوت بر روی دفترچههايی كموبيش مشابه، تعداد بيشتری از آنها را به يك نفر فروخت و تازه، لبخند رضايت او را هم تحويل گرفت. خانمها و آقايان دفترچهساز! اينجور پول در آوردن، نوشجانتان!
1 comment:
دوتا ایرادِ کوچولو داره: اوّل اینکه جملهی نوعی ِ The fuckers I Met & Liked درحقیقت جمع ِ دو گزارهس که لزوماً با هم جمعبشو نیستن؛ ممکنه من با خیلیاز رفقای مجازی توی عالم ِ واقع ملاقات کنم و ازشون هیچ خوشم نیاد. پس کجا اسمشونُ باید نوشت؟
دوّم اینکه اینهمه تقسیمبندی و کاغذبازی چرا؟ مگه نمیشه یهدفتر 60برگ برداشت و اسم همهرو از دَم توش نوشت، واسه هر بخش هم یهصفحهی مخصوصیرو بوکمارک کرد؟
منکه میگم خیلیهم ئیدهی هوشمندانهیی نیس، بیشتر یه آتوآشغالِ جدیده واسه یهمشت نودولتِ تازهبهدورونرسیده :)
Post a Comment