خب، داستان اين مستطيل خالی، بهسادگی از اين قرار است كه امشب، از ميان همه «نغمه»هايی كه آماده كرده بودم، نتوانستم به يك انتخاب نهايی برسم؛ و در نهايت به اين نتيجه رسيدم كه بيايم اينجا بايستم و همين ماجرا را گزارش كنم. امشب چيزی برای ترجمه وجود ندارد، اما تا بخواهيد دستتان برای تفسير باز است!
21 comments:
سکوت سرشار از ناگفته هاست ... یک مستطیل خالی هم سرشار از نانوشته ها :)
There's nothing wrong with the blueberry pie, people just make other choices, you can't blame blueberry pie... it's just no one wants it!
if you must tell me your opinions, tell me what you believe in. I have plenty of doubts of my own.
- Johann Wolfgang Von Goethe
حالا درسته این تفسیر نبود ولی خب دلیل تفسیر نکردن که بود؟
یه وقتهایی هم سکوت لازمه و باعث میشه گفته ها در کنارش ارزشمند تر بشه
ایول به خلاقیت!!!
جایی که سکوت حکمفرما میشه، مجالی برای تفکر پدید میاد.
این که لب هات به سکوت طرح می زند یا سکوت به لب هات را درست نمی دانم
همینقدر می دانم که لب های مردانه بیشتر وقت بوسیدن تحسین برانگیزند
اما این لب ها، سکوت که می کنند، مردانگیشان مثل وقتی می بوسند
دلخواه می شوند و پرستیدنی و تحسین برانگیز
که سکوتت آرامش دارد
آنقدر که بوسیدنی شان می کند
امیدوارم بهتون برنخوره
فقط یه دلنوشته بود
دلنوشته ی تفسیری از سکوت یه مرد
منظورم به شما نبود، یه وقت ناراحت نشید
hush hush...
just stay, stare and think!
you may see many things in it.
a welcome note to the fall or a short history of our last 4 months... just look at it! and do not break this beautiful silence.hushhhh...
"And although you have mastered the words, you haven’t yet mastered the blank spaces. When you’re concentrating, your hand is perfect, but when it jumps from one word to the next, it gets lost."
The Witch of Portobello,
Paulo Coelho
خالی از پر
منم یه نغمه بگم شاید یه روز تایپ شد ! :
Sometimes the majority only means that all fools are on the same side.
I like to clean it up and see what was written under it that some idiot decided to hide it.
گاهی سکوت پر معنا تر است
تنها صداست که میماند
اين آقای مهران مثكه تازهوارد هستند و نمیدانند كه اينجا نه تنها كسی اينطوری و با اين ادبيات حرف نمیزند بلكه از كسانی كه اينجوری حرف میزنند هم اصلا ً خوششان نمیآيد- مهم هم نيست كه درباره چه كسی حرف میزنند و با چه زبانی. به عنوان يك خواننده و به سهم خودم، بسيار خوشحال میشوم كه ايشان و ادبياتشان را ديگر اين دوروبر نبينم
سکوت طلاست.
راستش نمی دانم چرا به شدت یاد هنر مدرن افتادم
این همان خط سوم شمس باید باشه.
همين سکوته شايد پر ارزش هم،تا پست بعدي بيشتر دوام نمي آورد.روز هاي باراني خوش بگذره
والا نت ِخاموشی
.............................
زندگی صحنه ی یکتی هنرمندی ماست
هر کسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته به جاست
خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد
خرم آقا اول فشن
خوب خرم بود
وقتي همه جا خاليه و هيچ ابزاري به چشم نميخوره...وقت خلق كردنه:-)
به چشم دیگران این قاب خالیست
به چشم من در آن عکسی خیالیست
Post a Comment