Wednesday, September 16, 2009

چاپ عصر - دويست

سرجمع كه بشماريم، اين دويستمين «چاپ عصر»، و با شمارشی بر اساس موضوع، اين پنجاهمين و آخرين‌باری‌ست كه در سكوت و رعايت، پشت سر آدم‌ها می‌ايستيم و بدون‌ خدشه‌‌دار كردن خلوت‌شان، به خلوت‌شان‌ نگاه می‌كنيم. اما جدا از اين «چاپ عصر»‌ها، و در عالم و روزگار واقع، حكايت از اين قرار است كه آدم‌های بسياری را دوروبر خود می‌‌بينيم كه می‌كوشند به هر بهانه رو بگردانند و چهره از ما نهان كنند تا سرخی و نمناكی چشم‌هاشان، خيسی پروسعت گونه‌هاشان را نبينيم. آن‌ها نمی‌دانند چه لطفی در حق ما می‌كنند كه می‌گذارند تا ما هم سرخی و نمناكی چشم‌هامان، خيسی پروسعت گونه‌هامان را از آن‌ها پنهان كنيم...
*
«چاپ عصر» پس از چند روز توقف، ادامه خواهد يافت؛ شايد با تغييری اساسی.

6 comments:

Nobody said...

Thanks a lot Mr.Old fashion for sharing all those great photos.please keep going.
and here you are...a lovely photo in this style:
http://www.pacemacgill.com/gfx/images/eg/Gowin_025.jpg
Hope you'd like it.All the Best

neda mone said...

ممنون جناب اولدفشن که ما را گرد هم می آوردید، هر روز عصر به ما لذت می بخشیدید و ما هم روح تازه ای می گرفتیم

یه خواننده said...

ali e in belog che az pshte sar che az robero, vaghean, bedone taarof.

Unknown said...

it's just wonderful, Man!

Anonymous said...

hmmm

محمدعلی said...

همیشه وقتی فکر می کنم که دیگر کفگیر خلاقیت به ته دیگ خورده است و همه مانده اند با ایده های قدیمی، باز آقای الدفشن مشت گرامی شان را باز می کنند و چیزی تازه رو می کنند. عمرتان دراز استاد.

 
Free counter and web stats