A Man Called Old Fashion: نغمه‌های ماشين‌تحرير

Tuesday, September 29, 2009

نغمه‌های ماشين‌تحرير - هفتاد

ترجمه كنيد لطفا ً!

18 comments:

علی said...: صبر کردن برای چیزی که ممکنه اتفاق نیفته خیلی سخته اما از اون سخت تر رها کردن چیزیه که میدونی همه ی زندگیته; September 29, 2009 at 11:20 PM
Anonymous said...: خیلی سخته منتظر چیزی باشی که می‌دونی ممکنه هیچ وقت اتفاق نیفته، اما سخت تر از اون اینه که از تلاش کردن دست برداری با وجودی که می‌دونی این تنها چیزیه که می‌خوای.; September 29, 2009 at 11:22 PM
شب تاب said...: نویسنده ی ناشناس؟
این سخن قلب ما ست. همسرایی اندوهگین امیدوار عاقل قلب های ما.; September 29, 2009 at 11:36 PM
سوده said...: انتظار برای چیزی که می‌دونی ممکنه هرگزاتفاق نیفته،سخته اما رها کردن چیزی که میدونی همه‌ی خواسته‌ي توست، خیلی سخت‌تره

جانا سخن از زبان ما می‌گویی... ‌; September 30, 2009 at 12:53 AM
Shahab said...: درسته که صبر کردن برای چیزی که میدونی ممکنه هیچ وقت اتفاق نیافته سخته. ولی سخت تر از اون اینه که ازش دل بکنی وقتی میدونی که اون همه چیزیه که (از زندگی) میخوای; September 30, 2009 at 2:19 AM
hana said...: ممکنه سخت باشه واسه چیزی که میدونی شاید هیچ وقت اتفاق نیفته منتظر بمونی اما از اون سختر اینه که بدونی اون کل چیزاییه که تو میخوای و ولش کنی .; September 30, 2009 at 2:52 AM
golkoo said...: منتظر ماندن برای چیزی که میدانیم اتفاق نخواهد افتاد مشکل است و مشکل تر از آن ، وا دادن چیزی است که میدانی همه ی خواسته ات است.; September 30, 2009 at 3:09 AM
golkoo said...: This comment has been removed by the author.; September 30, 2009 at 3:09 AM
مهراد عطایی فرد said...: خیلی سخته که منتظر چیزی باشی که شاید هرگز اتفاق نیفتد ، اما بی خیال شدن بسیار سخت است اگر آن چیز تمام زندگی ات باشد.; September 30, 2009 at 7:33 AM
arash. said...: مردی خودت ترجمه کن!; September 30, 2009 at 8:09 AM
محمد تعلق said...: انتظار برای چیزی که شاید هرگز اتفاق نیوفته سخته، اما از اون سخت تر دست کشیدن از همین معطلیه وقتی بدونی اون همه ی چیزی هست که میخوای; September 30, 2009 at 11:03 AM
صندوقک said...: ترجمه را بقیه دوستان انجام دادند، فقط اینکه بینظیر بود.; September 30, 2009 at 11:04 AM
Ahoo said...: برداشت آزاد: من انتظار می کشم پس هستم; September 30, 2009 at 12:31 PM
Adel Andalibi said...: وانهادن ناگزیر و ناگریز جانفرساتر است از به چنگ آوردن ناممکن; September 30, 2009 at 12:57 PM
Unknown said...: دستها مي سايم، تا دري بگشايم
بر عبث مي پايم تا به در كس آيد...; September 30, 2009 at 4:32 PM
مه سیما said...: خیلی سخته منتظر چیزی باشی که بدونی شاید هیج وقت اتفاق نیفته؛ ولی حتی سخت تر از اون اینه که ولش کنی وفتی می دونی اون همه چیزیه که (برای خوشحالی تو زندگیت) می خوای.; October 1, 2009 at 8:01 AM
مانا said...: اين پست من رو به كاري كه دارم انجام ميدم اميدوار كرد،ممنون; October 2, 2009 at 12:45 AM
Anonymous said...: انتظار برای آنچه ممکن است هرگز اتفاق نیفتد،سخت است اما وقتی می دانی که همه آنچه می خواهی همانست، رها کردنش به مراتب سخت تر است; October 15, 2009 at 10:19 PM