نغمههای ماشينتحرير - پنجاه
ترجمه كنيد لطفا ً!
... و خودتان خوب میدانيد كه اين متن،
چهقدر استحقاق دارد كه «قشنگ» ترجمه شود.
«قشنگترجمهكُن»ها، دريغ نكنند لطفا ً!
*
... و خودتان خوب میدانيد كه اين متن،
چهقدر استحقاق دارد كه «قشنگ» ترجمه شود.
«قشنگترجمهكُن»ها، دريغ نكنند لطفا ً!
*
اين پنجاهمين شماره «نغمههای ماشينتحرير» است. اين كه نخستين و پنجاهمين «نغمه»، هر دو از يك مجموعه پرآوازه تلويزيونی انتخاب شده، كاملا ً تصادفیست. تنها كاری كه من كردهام اين بوده كه تمام تلاش و پیگيریام را به خرج دادهام تا اين تصادف حتما ً رخ دهد! كار ديگری كه اين وبلاگصاحاب كرده، اين است كه ترتيبی داده تا «نغمهها» چهارپنج روزی از بهروز شدن معاف باشد، تا مترجمان و مفسران گرانقدر آن به يك تعطيلات كوتاه تابستانی بروند و نفسی تازه كنند؛ آنها بهقدری ماخوذبهحيا هستند كه خودشان چنين درخواستی را مطرح نمیكنند. پس تا دوشنبه، ده شب ِ تهران.
42 comments:
اولین ها همیشه بهترینها نیستند:
عادت کرده ایم وقتی آنهایی که دوستشان می داریم ترکمان می کنند، از زندگی سیر و ناامید شویم، اما واقعیت این است که این موضوع مایه ی خسران ما نیست بلکه فرصتی است که از کف آنها رفته است؛ چرا که با این اوصاف آنها تنها کسی که قرار بود پای آنها بنشیند را از دست داده اند.
بعضی وقتها دلمان می گیرد از رفتن آنها که عاشقانه دوستشان داریم، اما راستش را بخواهی این آنها هستند که باید برای از دست دادن تنها کسی که هیچ وقت آنها را رها نمی کرد ، دلشان بگیرد.
گاه گریبانگیر ناامیدی میشویم آنگاه که عشقمان ترکمان میکند، اما به راستی آنانند که زیان دیدهاند نه ما، چرا که آنان کسی را رها کردهاند که هرگز رهایشان نمیکند
شاد زیید
تو مایههای مرخصی اجباری میمونه! زیرنویس متن رو میگم
و خب... بدم نمیاومد که جرأت میکردم و اون تعبیر "قشنگ ترجمهکن" رو به خودم میگرفتم
:[
من عاااشق این ترکیب "وبلاگ صاحاب" هستم!
یکجور حس نوستالوژی وطنی برام داره! ممنون!:)
وقتی کسی رو که دوستش داشتیم می ره، می خوایم که توی غمش بمونیم. ولی حقیقت اینه که ما چیزی رو از دست ندادیم، ولی اونا چرا. چون تنها کسی رو که نمی خواست از دستشون بده رو ترک کردن
*
*
*
نمی دونم چرا نمی تونم این توجیه ها رو
قبول کنم
مثل همون بیست دلار...!
گاهي اوقات وقتي كسي كه دوستش داريم تركمان مي كند &دچار نا اميدي مي شويم.اما واقعيت اين است كه اين خسارت به ما وارد نشده بلكه به او وارد شده كه تنها كسي كه هيچ وقت از او نا اميد نمي شد را ترك كرده است
يه خورده طولاني تر از اوني بود كه بايد مي بود!!!!
بعضی وقتا از اینکه عشقمون رهامون میکنه متاثر می شیم. ولی حقیقت اینه که این اونهان که چیزی رو از دست دادن. چون اونها تنها کسی رو رها کردن که هیچ وقت اونها رو از یاد نمی برد.
گاهی اوقات وقتی کسی که دوسش داریم ترکمون می کنه احساس نا امیدی همه ی وجودمونو فرا می گیره، ولی در واقع کسی که چیزی را از دست داده خودشونن نه ما، چون اونا حاضر شدن به تنها کسی که هیچ وقت حاضر نمی شد از اون ها قطع امید کنه پشت کنند
گاهی از اینکه کسی رو که عاشقش هستیم ، ترکمون کرده ، از همه چیز قطع امید می کنیم ، اما حقیقت اینه که این باخت ما نیست بلکه باخت اونهاست ، برای اینکه اونها تنها کسی رو که به پاشون می نشست رو رها کردن.
به وقت هرجا که باشی
_هر وفت که باشی_
هر شب
شب خوش ساعت ده
وای مثل اینکه فقط من نگفتم از عاشقی و اینکه بری دلم تنگ میشه و ...
خب می دونی همه نوشتن اینارو
ولی من از این دوریهای به جا لذت می برم چون تنوع داره و حوصله آدم سر نمیره و از عادت بودن بیرون میاد.
تا دوشنبه یا سه شنبه
گاهی، وقتی کسی را که عاشقانه دوستش می داریم، ترکمان می کند، مایوس می شویم، اما یاس از آن اوست، چرا که از کنار تنها کسی که تا ابد نغمه جدایی نمی خواند، عبور کرد
پاره ای وقتها، آن هنگام که عشقمان ما را ترک میکند، مشتاقانه به نومیدی روی می آوریم، بی خبر از آنکه بازنده واقعی، نه ما، که آنکسی است که تنها کسی را که هرگز، هرگز از او دل نمی کند، ترک کرده است.
چه کیفی دارد آدم توهم "قشنگ ترجمه کن" بودن بزند! حالا اگر نیودیک، خیلی به رویمان نیاورید، افسردگی نگیریم یکوقت!
گاه وقتی کسی که دوستش داریم ترکمان می کند به سمت نا امیدی می رویم.اما حقیقت این است که ما چیزی از دست نداده ایم. آنها از دست داده اند. چون تنها کسی را که هرگز دست از دوست داشتنشان برنخواهد داشت ترک کرده اند.
هیچ راهی باقی نمیگذارید جز اینکه آدم با ادبیاتِ خودتان جوابتان را بدهد. پس چارهای نیست جز اینکه:
عالی! براوو! محشر! عالی، عالی، عالی!
آخر چه کسی جز شما میتواند بگوید: « ... كاملا ً تصادفیست. تنها كاری كه من كردهام اين بوده كه تمام تلاش و پیگيریام را به خرج دادهام تا اين تصادف حتما ً رخ دهد!»
گاهی، وقتی کسی که دوستش داریم ترکمان می کند، میخواهیم زانوی غم در بغل بگیریم. اما در واقع این ما نیستیم که بازنده ایم؛ بازنده آنها هستند که تنها کسی را که حاضر بوده پایشان بایستد، از دست داده اند.
وقتی کسی که دوستش داریم ما را ترک می کند در ناامیدی فرو می رویم. ولی حقیقت امر این است که این باخت ما نیست بلکه او بازنده است زیرا او کسی را ترک کرده است که هیچوقت رهایش نمی کرده!
واقعا اینجوریه ؟
من شک دارم ها!
بعضی وقتا وقتی یکی که واقعا عاشقشیم ترکمون می کنه، یه ناامیدی بزرگ تمام وجودمون رو فرا می گیره، ولی در واقع ما نباید ناراحت باشیم، اونی که باید بشینه غصه بخوره همونه که گذاشته رفته چون تنها کسی رو که نمی تونسته بدون اون زندگی کنه از دست داده
جناب الدفشن محشر بودید. این سریال در کنار خانواده سیمپسون بهترین سریال های عمرم بوده اند و با این نغمه مرا به خاطرات و فرامتن شیرین سریال بردید. براوو
جناب الدفشن این جمله دل خوش کنانه را کری گفته بود دیگر؟
معادل فارسي پشت وانتي : دنبال نيا اسير ميشي
گاهي اوقات ، وقتي اوني كه دوستش داريم ، ولمون مي كنه و ميره ، نااميدي بدجور وسوسه مون مي كنه . اما حقيقت اينه كه ما چيزي رو از دست نداديم. بازنده واقعي كسيه كه تنها فردي كه حاضر بوده پاش بايسته ول كرده و رفته.
این غم سنگین نبودن تو
دوستت دارم و نیستی
چه فرقی میکنه کی چی از دست داده وقتی که نیستی
سه ترجمه اول انقدر خوب بودن که نه تنها از خیر ترجمه کردن گذشتم بلکه ترسیدم کامنتهای دیگه رو بخونم مزهی اولیا از بین برن
راستی چقدر خوب میشد اگر وبلاگصاحاب دوست داشتنی، کامنت های وبلاگ رو راست چین میکرد.
نرنجیم از هجر یار بیوفا
کو خُسرِ او افزونتر است
دیگر ندارد همچو ما
دلداده و هم باوفا
ترجمه به کنار (اگه بشه اسم این نیمه نظم رو ترجمه گذاشت)، ولی فکر میکنم این متن... بیشتر تو مایههای توجیه و دلخوشکنی میمونه
آقا ما چاکریم
این پست هاتون دهن آدمو سرویس می کنن از بس که آدم دوستشان دارد
زماني كه كسي را كه از ته قلب و جان دوست داريم ما را ترك مي كنيم دوست داريم در غم آن بمونيم ولي واقعيت خسران ما نيست بلكه براي آن ها است كه بايد براي از دست دادن تنها كسي كه قرار بود هيچ وقت تركش نكند ناراحت باشد.
بعضی وقتا وقتی کسی که دوستش داریم میزاره میره ، دلمون درد میکنه واسه نا امیدشدن ، اما حقیقت اینه که ، این ما نیستیم که باخته، اونان که کسی که میتونست تا آخرش باشون باشه رو ول کردن
يك پيشنهاد : اي كاش مي شد بهترين ترجمه را هر روز انتخاب كنيد و اون را بزاريد در وبلاگ
بعضی اوقات ، وفتی شخصی را که دوست داریم ما را ترک می کند گرایش به سمت نامیدی داریم، اما این ترک ما نیست ، اما برای آنها ، آنها ترک کردند کسی را که نمی خواست از آنها دست بکشد.
گاهي نوميدي به سراغمان مي آيد ،چرا كه كسي كه دوستش داريم تركمان گفته ، ولي در حقيقت او دچار شكست بزرگتري شده است،كه تنها كسي را كه هيچ وقت تركش نمي كرد از دست داده است.
مي دانم كه متن مي گويد اين ما نيستيم كه شكست خورده ايم بلكه اوست.ولي فكر مي كنم كه ما هم به هرحال شكست خورده ايم(خصوصا كه هنوز دوستش داريم) ولي شكست او بزرگتر است چون ماكسي كه اين ويژگي عظيم را دراد از دست نداده ايم.
چيزی در من میشکند گويا
...با هر قدم که تو دورتر میشوی
-!بغضم در گلوست؟
...!يا که اشکم در چشم؟
...نه... خدايا
تويی که بیباور عاشقانه من
...آوار میشوی
وقتی کسی که عاشقانه دوستش داریم
ترکمان می کند دچار یاس می شویم اما در واقع این ما نیستیم که چیزی را از دست داده ایم بلکه آن ها کسی را که تا همیشه عاشقانه دوستشان داشت را از دست داده اند
گاهی بی قرار می شویم
،
وقتی
او که دوستش می داریم ترکمان می کند
.
گویا
،
این شکست ما نیست
،
چیزی در آنها خواهد شکست
در پی از دست دادن
تنها کسی
که هیچ وقت ترکشان نمی کرد
.
وقتی فردی که دوستش داریم ترکمان میکند،دچار ناامیدی میشویم.اما واقعیت این است که ما چیزی را از دست ندادهایم بلکه آنها تنهاکسی را از دست دادهاند که هرگز ترکشان نمیکرد.
Really?? This author reminds me an old story of a woman who left her merciless husband. Without any money and had no where to go and to proud to just return home she spent a night on the street. cold and hungry, at the middle of the night she saw a cat. "O.K. I know my husband sent you", she started talking to the cat,graciously. "He knows I would never say no to you. Now, I have no choice but to return home" and she goes back to her un-loving husband. This author, just like that poor woman, is looking for a gracious way out in long and cold nights. "yes!!! I am not the one who lost!! you will never find one like me" He (or she) probably will keep saying that again and again and ... in despair.
وقتي كسي كه دوسش داريم تركمون ميكنه افسرده ميشيم، اما حقيقت اينه كه اون بايد افسرده باشه چون تنها كسي رو كه حاظر نبوده هيچ وقت ازش دست بكشه از دست داده
از اون حرف هاست كه مثل فحش ناموسي ميمونه اگه در همون شرايط به يك دلشكسته زده بشه
پس این مرخصی اجباری کی تموم می شه؟
:(
Post a Comment