اولد فشن گرامی، بنده به جمله انتخاب شده اعتراض دارم. مگر هست کسی که زخمی نخورده باشد از زندگی؟ هر زنده ای در هر سطحی(یا عمقی)، ناظر جلوه ای از زندگی ست که دیگران از آن بی نصیب اند. او هم بی نصیب از نصیب دیگران. ژرف اندیشان، بعد از آزمودن عقل دوراندیش!، به سطحی باز میگردند که وقتی در عمق بودند بنظرشان سطحی(بی ارزش) میرسید؛ به سطحی که نه تنها بی ارزش نیست، بلکه عمیقترین جلوه زندگیست، که از بس که پیداست، پنهان است. به دیدار زیبایی هایی که زشت پنداشته بودند. و فراتر رفتن از نازیدن به آثار زخمهاشان؛ و کرنش در برابر شکوه و زیبایی غوکی زشت در لجنزار. به فراسوی نیک و بد.
11 comments:
اون زندگیای که چندتا زخم به آدم نزنه خیلی سطحیه!
فقط یک زندگی پوچ و بی معنی است که می تواند هیچ اثری از زخم، بر وجود انسان به یادگار نگذارد.
بی مایه است زیستنی که زخمی چند ارزانی ات نکند
چه پوچ زیستنی است حیاتی که گاهی زخمی ات نکند
24.media.tumblr.com/tumblr_l4f1m23tXi1qb9p10o1_400.png
چه بی مایه حیات ای ست، آن که از درد تهی است
این یک زندگی کم عمق که نمی دهد فرد چند زخم!
حضرت Google translate
مرد را دردی اگر باشد خوش است
اولد فشن گرامی،
بنده به جمله انتخاب شده اعتراض دارم.
مگر هست کسی که زخمی نخورده باشد از زندگی؟
هر زنده ای در هر سطحی(یا عمقی)، ناظر جلوه ای از زندگی ست که دیگران از آن بی نصیب اند. او هم بی نصیب از نصیب دیگران.
ژرف اندیشان، بعد از آزمودن عقل دوراندیش!، به سطحی باز میگردند که وقتی در عمق بودند بنظرشان سطحی(بی ارزش) میرسید؛ به سطحی که نه تنها بی ارزش نیست، بلکه عمیقترین جلوه زندگیست، که از بس که پیداست، پنهان است. به دیدار زیبایی هایی که زشت پنداشته بودند. و فراتر رفتن از نازیدن به آثار زخمهاشان؛ و کرنش در برابر شکوه و زیبایی غوکی زشت در لجنزار. به فراسوی نیک و بد.
ژرفای زندگی به لااقل زخمهاییست که به آدم میزند
ترجمه زامیاد وسوده
Post a Comment